پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
5 اصل براي حل مشلات روابط زناشويي
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 207
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

آیا شما و همسرتان همیشه در مورد تمام مسایل از قبیل بیرون رفتن برای شام، باز گذاشتن درپوش خمیر دندان و یا تربیت بچه ها با یکدیگر مشاجره میکنید؟ دکتر جانسون نویسنده کتاب "مشکلات عشق و ازدواج" میتواند شما را در این زمینه راهنمایی کند. به وسیله 5 اصل مهم شما یاد میگیرید که چگونه ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.

این اصول بنیان های خانوادگی زیادی را از خطر نابودی نجات داده اند.

 

مقدمه: راه حل حقیقی در رفع مشکلات

اولین مرحله مصالحه و سازش است. شما باید از فریاد زدن و سرزنش کردن به شدت پرهیز کنید و به نظرات و عقاید یکدیگر احترام بگذارید. مرحله دوم شناسایی مشکل و مطرح کردن آن است. این دو مرحله قبل از شروع هر بحثی باید انجام شوند در غیر این صورت هیچ گاه موفق به سازش نخواهید شد. زمانیکه آمادگی ورود به مرحله سوم را پیدا کردید می بایست بر روی چند مطلب با یکدیگر به توافق برسید.

 

اصل اول: در طول بحث برای شکست ها و پیروزی های یکدیگر چوب خط نیندازید.

متاسفانه این یکی از شایع ترین مشکلاتی است که اغلب زوج ها مرتکب آن میشوند. هنگامیکه یکی از طرفین دچار اشتباهی شد طرف مقابل آن را در ذهن خود ثبت میکند تا در یک موقعیت مناسب آن را بازگو کند. وقتی یکی از آنها شروع به گله و شکایت میکند دیگری هم آرام نمی نشیند و هر آنچه را در ذهن خود ثبت کرده است باز گو میکند گویی با این عمل موفق تر از میدان بیرون می آید. در یک چنین وضعیتی حساب کردن برد و باخت ها به صورت مهمترین عامل در می آید و هر دو طرف از حیطه بحث اصلی خارج می شوند. روزی یکی از دوستانم به من گفت: "من این هفته توانستم چهار بار حرفم را به کرسی بنشانم در حالیکه همسرم تنها دو بار توانست این کار را انجام دهد."  او هیچ اهمیتی به درست یا غلط بودن کار خود نمی داد، فقط میخواست حرف آخر را خودش بزند. عده ای فرصت دادن به شریک زندگی را ضعف شخصیتی به حساب می آورند. چنین رفتاری باعث جدایی و دور شدن زوجین از یکدیگر و در نهایت ایجاد تنفر میشود.

 

مصالحه و سازش به معنای وجود ضعف در شخصیت افراد نیست. هرزگاهی چند اجازه رشد کردن را به طرف مقابل بدهید. نفس خود را به مبارزه دعوت کنید تا روح شما از هرگونه عیب و زشتی به دور باشد. اگر با کله شقی تمام تنها به جمع کردن امتیاز در یک رابطه بیندیشید دیگر قادر به دیدن مشکلات اصلی نخواهید بود و تصمیمات نادرستی اتخاذ میکنید که به زندگی مشترکتان صدمات جبران نا پذیری خواهد زد.

 

اصل دوم: طرز حرف زدن عامل مهمی در تعیین نتیجه هر گونه بحثی است.

حتی اگر حق با شما باشد، اگر به روش صحیح آن را مطرح نکنید ممکن است حق مسلم خود را از دست بدهید. پس سعی کنید شیوه درست را برگزینید. اصلا خوب نیست که با به کار بردن لغات و اصطلاحات توهین آمیز شریک زندگی خود را مجبور به دفاع کنید. واکنش طبیعی نسبت به حمله و تجاوز از دو حال خارج نیست: یا فرد متقابلا تصمیم به مبارزه میگیرد و یا اینکه به لاک دفاعی فرو می رود که در هر دو حالت مشکل به شیوه منطقی حل نخواهد شد.

 

از کلمات "همیشه" و "هرگز" استفاده نکنید.گفتن جمله هایی ازقبیل "تو هرگز در کارهای خانه کمک نمیکنی" از آغاز ایجاد هرگونه بحث منطقی را مختل میکند. بیشتر شبیه این است که شما قصد مبالغه داشته و می خواهید شخص مقابل را به مبارزه دعوت کنید. پاسخ  به شما چیزی جز این نیست: "این درست نیست، دو هفته پیش بود که من تمام خانه را تمیز کردم و بچه ها را به مدرسه بردم" و کل بحث به جریان تو بگو من بگو تبدیل می شود و از دایره بحث اصلی خارج میشوید.

 

بنابراین از به کار بردن لغاتی که معنای کلی و قطعی دارند خودداری کنید. جمله بالا را میتوان با فرم متفاوتی به این شکل بیان کرد: "من می خواستم راجع به سهم تو در کارهای خانه صحبت کنم؛ لطفا مرا هم در اولویت قرار بده؛ بعضی وقت ها فکر می کنم خانواده، دوستان و همکارانت نسبت به من ارجع تر هستند."

 

دشنام و ناسزا با صدای بلند. بعضی از انسانها با این باور رشد می کنند که هر کس پرخاشگرتر باشد و با صدای بلندتری صحبت کند، قدرتمندتر بوده و می تواند توجه بیشتری را بخود جلب کند. این شیوه برای تهدید و ارعاب و بی ارزش کردن همسرانتان بی نظیر است اما با این کار شما فقط آنها را عصبانی میکنید، بعد از مدتی هم نسبت به شما بی میل خواهند شد. شاید جرات بازگو کردن این مطلب را در مقابل چشمان شما نداشته باشند اما بیحرمتی در نهانشان باعث ایجاد انزجار و تنفر از شما میگردد.

 

هر بار که یکی از زوجین مورد آزار دیگری قرار گیرد و خاطرش از او آزرده شود نه تنها مشکل اصلی حل نمی شود بلکه لکه های جبران ناپذیری نیز بر روی پرده روابطشان به وجود می آید که خود باعث فروپاشی بنیان خانواده می گردد. هنگام شنیدن کلمات توهین آمیز به شخص مقابل بگویید: "اگر بخواهی به این طرز صحبت کردن ادامه دهی من نمی توانم با تو گفتگو کنم." و بعد پیشنهاد کنید تا  بحث به زمان دیگری که هر دو طرف از آرامش کامل برخوردارند موکول شود. ولی اگر متقاعد نشد و تجاوز خود به حریم شما را ادامه داد، تصمیم گیری با شماست. از خود بپرسید آیا می توانید با کسی که بی شرمانه به حقوق شما تجاوز میکند، زندگی کنید؟!

 

 تهدیداتی نظیر "و اگر نه...!!"

 

بسیاری از افراد هستند که همیشه از ضمیمه کردن یک جمله تهدید آمیز به آخر سخنان خود لذت می برند. برای مثال می گویند " تو بهتر است کارها را مطابق میل من انجام دهی واگرنه...!!" آنها ظاهرا احساس می کنند که نیاز خود را از این طریق مرتفع می سازند اما اگر در مقابل جوابی مانند "و اگر نه چه کار میخواهی بکنی؟؟" دریافت کنند آنگاه؟!...  در این لحظه که شما بی توجهی همسرتان را نسبت به تهدید خود می بینید چه کاری میتوانید انجام دهید؟ باز هم به فکر تلافی می افتید. مشکل اینجاست که عدده معدودی پاسخ مثبت به اینگونه تهدیدها  می دهند و سایرین تنها به این دلیل که ثابت کنند هیچ گاه مجبور به انجام عملی نیستند دقیقا کار مخالف نظر شما را انجام می دهند. اگر زمان عمل به گفته هایتان فرا برسد، چه کار می کنید؟ عقب نشینی میکنید و یا به جنگ با همسرتان ادامه میدهید؟

 

طور دیگر به قضیه نگاه کنید و طرز برخورد خود را تغییر دهید. آگاه ساختن طرف مقابل از نتایج کار خود عملی عاقلانه است اما باید با ملایمت بیان شود، مثلا: "اگر طبق خواسته من عمل نکنی موجب میشود که من ...." اگر او در انجام خواسته شما قصور کند حداقل شما او را از نتیجه کارش آگاه ساخته اید.

 

اما شما چطور میتوانید از نتیجه کار مطمین باشید؟ چطور همه چیز بر وفق مراد شما پیش خواهد رفت؟ راههای زیادی برای انتقال افکار وجود دارد که مهمترین آنها "گفتار" است. شما به وسیله گفته های خود میتوانید شخص مقابل را متوجه کلیه آمال درونی خود بکنید. به کار بردن جمله های زیر میتواند مشکل هر رابطه ای را به آسانی برطرف کند:

 

-- چیزی هست که برای من اهمیت زیادی داره، اگر ممکن باشه میخواستم امروز در موردش باهات صحبت کنم.

 

-- من فکر میکنم ما دو تایی از پس این مشکل بر می آییم.

 

-- تحمل این قضیه واقعا برای من سخته، فقط میخواستم نظرمو در مورد این مطلب با تو در میون بذارم.

 

-- فقط میخوام به من گوش بدی و تا وقتی حرفام تموم نشده قضاوت نکنی.

 

-- اصلا لازم نیست تمام مشکلات همین حالا حل بشه، فقط می خوام حرفامو بشنوی.

 

اصل سوم: در یک زمان خاص تنها بر روی یکی از مشکلات خود تمرکز کنید تا به نتیجه برسید.

یکی از اساسی ترین مشکلات من هنکام روان درمانی زوج ها، دور نگه داشتن آنها از خلط کردن چند مبحث مختلف است. موشکافی و تجزه تحلیل چند مساله مهم در آن واحد غیر ممکن است. و تنها دلیل شکست در راه حل مشکلات آمیختن آنها با یکدیگر است. به تازگی من و همسرم در مورد مسایلی پیرامون مدیریت مالی زندگی به مشکل بر خوردیم و بحث و جدال را شروع کردیم. سپس تصمیم گرفتیم با قضیه منطقی برخورد کنیم. اشتباهاتمان را پذیرفتیم و به موضوع بحث اصلی پرداختیم. البته برای رسیدن به نتیجه مطلوب کمی تلاش لازم است.

 

با تمرکز بر روی یک موضوع مشخص میتوانید خیلی زود به نتیجه برسید. شاید در نگاه اول کمی مشکل به نظر برسد اما ارزش توجه بیشتر را دارد. شاید شریک زندگیتان با پرداختن به یک موضوع دیگر شما را از ریل اصلی خارج کرده و به بیراهه بکشاند. صحبت کردن پیرامون مسایل مختلف روشی موذیانه برای تغییر موضوع بحث است. هر زمان با چنین مشکلی مواجه شدید به عنوان مثال بگویید: "اجازه بده در حال حاضر به این موضوع بپردازیم و -------- (موضوع بعدی) را برای یک وقت دیگر بگذاریم."

 

اصل چهارم: زمان و فضای مناسبی را برای بحث و مذاکرات خود در نظر بگیرید.

همیشه زمان و مکان مناسبی برای حل مشکلات شما وجود دارد. ابتدا مکان: دقیقا نمی توان گفت کدامیک از اتاق های خانه مناسب است، فقط کافی است برای هر دو نفر فضایی آرام بخش باشد. ممکن است برای عده ای میز آشپزخانه و برای سایرین اتاق خواب باشد. توجه داشته باشید که هیچ گاه در ملا عام و یا خانه دوستان و آشنایان بحث خانوادگی را شروع نکنید. چنین گفتگوهایی ارزش برگزاری در یک مکان مناسب را دارند.

 

 سهل انگاری در انتخاب یک مکان مناسب بزرگترین اشتباه است که متاسفانه بسیاری از زوج ها مرتکب آن می شوند.

 

انتخاب زمان مناسب به اندازه مکان از اهمیت ویژه برخوردار است. در این مبحث می بایست سه امر اساسی مورد توجه قرار گیرد.

 

اولا شما باید (و واقعا باید) مشکلات را در نقطه شروع شناسایی کنید تا قدرت داشته باشید قبل از اینکه به یک خصوصیت اخلاقی در فرد مقابل تبدیل شوند آنها را رفع کنید. بسیاری از افراد پس از اینکه طرف مقابل برای بیستمین بار مرتکب اشتباهی میشود، احساس ناراحتی می کنند که دیگر آن زمان بسیار دیر است. هر چه طرف مقابل مدت زمان بیشتری به کار اشتباه خود ادامه دهد شما باید نیروی بیشتری صرف کنید تا بتوانید او را از این عمل باز دارید. اگر دست روی دست بگذارید و توقع داشته باشید که همه مسایل به خودی خود حل شوند هیچ گاه نباید انتظار داشته باشید تا خواستهای شما برآورده شود و نیازهایتان مرتفع گردد.

 

ثانیا مطمئن شوید که به اندازه کافی زمان هست تا بتوانید به طور کامل به موضوع مورد بحث بپردازید. عده زیادی از بیماران من مسایل بسیار مهم را درست در زمان خاتمه جلسه بیان می کنند و بعد از اینکه من به آنها پایان جلسه را اعلام میکنم آنها عصبانی میشوند. مورد مشابه در روابط خانوادگی وجود دارد. شروع بحث هنگام خروج از منزل یا رفتن به محل کار بی فایده است. البته توجه داشته باشید اگر بحث برای مدت زمان زیادی به تعویق افتد ممکن است مشکل شما به دست فراموشی سپرده شود و برای همیشه حل نشده باقی بماند. بنابراین زمان مناسبی را برای شروع بحث رودر رو انتخاب کنید. (مکالمه تلفنی به اندازه کافی اثر بخش نیست.)

 

ثالثا اگر ساعت ها بر روی مشکل خود بحث کردید و به نتیجه مطلوب نرسیدید، شاید وقت آن رسیده باشد که جلسه را تعطیل کنید و ادامه آن را به زمان دیگری موکول کنید. زمانیکه هر دو طرف خسته باشند ممکن است بحث به حاشیه کشیده شود؛ پس بهتر است بر سر این مساله با یکدیگر توافق کنید و ادامه بحث را زمانی که هر دو طرف از آمادگی کامل برخوردار بودند ادامه دهید.

 

اصل پنجم: اگر نسبت به همسر خود بی اعتنایی کردید و او را آزرده خاطر ساختید؛ از او عذرخواهی کنید.

عذرخواهی یک عمل کوتاه و شیرین است. هیچ کس کامل و بی عیب نیست. گاهی پیش می آید که دانسته و یا نادانسته به احساسات طرف مقابل خود لطمه می زنید. ممکن است در آن لحظه ارواح خبیثه شما را احاطه کرده باشند اما چیزی که اهمیت دارد این است که در حال حاضر پشیمان هستید. غرورتان را کنار بگذارید و از همسرتان طلب بخشش کنید.در شرایط مشابه هنگامیکه شما نیز مورد بد رفتاری و بی احترامی قرار گرفتید، می توانید انتظار عذرخواهی از جانب همسرتان را داشته باشید.

 

ممکن است شما والدینی داشتید که برای حقوق یکدیگر ارزشی قائل نبودند، به حریم شخصی یکدیگر تجاوز میکردند و مشکلات زندگی روابط آنها را به راحتی پایمال میکرد. من حاضرم با شما شرط ببندم که آنها هیچ گاه از یکدیگر عذرخواهی نمی کردند. پس متفاوت باشید. اشتباهات خود را قبول کنید تا از هر قید و بندی به دور باشید. برای شریک زندگی تان ارزش قائل باشید و اجازه ندهید تا مشکلات سرانجام ناخوشی را برای شما به همراه داشته باشند.

 

اصول و فنون یاد شده را می توانید در زمینه حل کلیه مشکلات خود به کار گیرید تا در حل تمام مشکلات روابط زناشویی خود به موفقیت دست پیدا کنید. 

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 5 اصل براي حل مشلات روابط زناشويي


:: موضوعات مرتبط: پنج اصل براي حل مشلات روابط زناشويي , ,



صفحه قبل 1 صفحه بعد