پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
8 روش برای کسب حقوق بیشتر هنگام استخدام
نوشته شده در پنج شنبه 28 / 2 / 1391
بازدید : 650
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

مصاحبه را انجام داده و همه را تحت تاثیر مهارت ها، اشتیاق و مدارک تحصیلی خود قرار داده اید، و اکنون برای مرحله ی دوم مصاحبه دعوت شده اید. میدانید که قصد استخدامتان را دارند. مشکل اینجاست که شما حقوقی بیش از آنچه آنها خود پیشنهاد داده اند می خواهید. اما آیا می دانید که چطور تصمیم گیرنده ها را برای تخصیص حقوق بیشتر برای شما بدون منصرف کردنشان از استخدامتان متقاعد کنید؟

 

همه چیز بستگی به آمادگی قبلی، رفتار و عملکردتان دارد. در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که به شما کمک می کند.

 

1- تحقیقات لازم را انجام دهید

تا می توانید درمورد میزان پرداختی های شرکت مورد نظر اطلاعات جمع آوری کنید. هر چند تا مدرک دانشگاهی و گواهینامه های مختلف هم داشته باشید، اتحادیه ها و کمپانی های شراکتی معمولاً در تغییر میزان حقوق انعطاف پذیری کمتری دارند.

 

در قسمتی از تحقیقاتتان باید حداقل حقوق درخواستی خودتان را تعیین کنید. اگر میبینید که حقوق پیشنهادی آنها از حداقل حقوق شما هم پایین تر است، بهتر است که وقت خود را تلف نکنید. دلیلی ندارد که وقت خود را صرف مصاحبه های شرکت ها و کارخانه هایی بکنید که نمی توانند دستمزد و حقوق دلخواه شما را برآورده کنند.  

 

2-  پیشنهاد اول را شما ندهید

قسمت حقوق پیشنهادی را در فرم استخدام خالی بگذارید و هیچ حقوق مشخصی را تعین نکنید. اگر از همان ابتدا حقوق بالایی را پیشنهاد دهید، روی نظر مسئولان برای استخدام شما تاثیر خواهد گذاشت.  شاید هم مبلغی کمتر از آنچه رئیس برایتان در نظر گرفته بوده بنویسید و با این کار حقوقتان کمتر شود.

 

3-  ارزشهایتان را بشناسید

ببینید آیا در موضع قدرت هستید. اگر شرکت ها و جاهای دیگر به دنبال شما هستند، می توانید از آن برای اعمال قدرت و نفوذ استفاده کنید. اما حواستان باشد که خیلی هم روی این مسئله تاکید نکنید. بیش از حد مطمئن و دلگرم بودن هم ممکن است برایتان مشکل ساز شود.

 

4-  بگذارید اول آنها مسئله ی حقوق را مطرح کنند

نباید شما خودتان مسئله ی حقوق را به میان آورید. و وقتی از شما حقوق پیشنهادیتان را سوال کردند، حدود قیمتتان را بدهید، اما بگویید که این قیمت باز جای بحث دارد و دیگر ساکت شوید و بحث راه نیاندازید.

 

5-  فواید مهارتهایتان را مطرح کنید

وقتی درمورد شغل گذشته تان صحبت می کنید، دستاوردها و پیشرفت هایتان را توضیح دهید. تمام موفقیت هایی را که برای شرکت قبلی به دست آورده اید را برای آنها بازگو کنید. حتی اگر پاداشی هم در این زمینه دریافت کرده اید، آن را هم مطرح کنید. با این کار آنها شما را به عنوان فردی فعال و باکفایت خواهند دید.  

 

6-  متعجب نگاه نکنید

وقتی مصاحبه کننده، حقوق پیشنهادی شرکت را برایتان مطرح کرد، فقط سرتان را تکان دهید، گویی که در حال بررسی هستید، اما ساکت بمانید. اما اگر قیمت پیشنهادیشان خیلی کمتر از توقع شما باشد، کمی تعجب کردن کاملاً لازم است.

 

 

7- عاقلانه رفتار کنید

با توجه به تحقیقاتی که انجام داده اید، می دانید که حقوق پیشنهادیشان خیلی پایین است. نیازی به بحث و دعوا نیست. اینجا باید ریسک کنید. بلند شوید و به آنها بگوید که این میزان حقوق برایتان کافی نمی باشد. دو احتمال وجود دارد، یکی اینکه همان موقع فایل استحدام شما را بسته و فراموشتان می کنند، یا اینکه اگر به نظرشان قابلیت های خوبی داشته باشید، روی مسئله ی حقوق تجدید نظر می کنند.

 

8-  انعطاف نشان دهید

اگر واقعاً این کار را می خواهید، پس لازم است که کمی هم شما از خودتان انعطاف نشان دهید. البته پول مهم است، اما گاهی اوقات مسائل مهمتری هم در یک کار وجود دارد. پس اگر آنها انعام ها و پاداش های ویژه ای برایتان در نظر گرفتند، شما هم کمی کوتاه بیایید.

 

خودتان را باور داشته باشید

اگر خودتان و مهارتها و قابلیت هایتان را باور داشته باشید، با اعتماد به نفس بیشتر جلو خواهید رفت، و حتماً موفق خواهید شد که آنها را متقاعد به دادن حقوق دلخواهتان کنید.

 

با آمادگی قبلی، کمی روانشناسی، و استفاده از مهارت های اجتماعیتان،  با تکیه بر قابلیت هایتان، می توانید به هدفتان دست یابید .

روانشناسی - روش های موفقیت - 8 روش برای کسب حقوق بیشتر هنگام استخدام


:: موضوعات مرتبط: 8 روش برای کسب حقوق بیشتر هنگام استخدام , ,



8 روش برای القاء مثبت گرایی
نوشته شده در پنج شنبه 28 / 2 / 1391
بازدید : 762
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، کلین پاول، در گفته های خود اظهار می دارد: "خوش بینی مداوم یکی از ضروریات زندگی است." این یکی از 13 اصلی است که او در کتاب خود با نام "سفر آمریکایی من" آورده است.

 

به دلیل حس مثبت گرایی که پاول در وجود خود داشت افراد مختلف در زمینه کاری خیلی سریع نسبت به او جذب می شدند. با بیان این مطلب که مثبت گرایی یکی از ضروریات زندگی است می توان به راحتی اعتماد و امید را به فرد مقابل انتقال داد. همه می دانیم که از طریق مثبت گرایی به راحتی می توانیم به سمت موفقیت سوق پیدا کنیم، اما آیا شما یک حس مثبت دائمی را نسبت به فضای بیرون از خود به نمایش می گذارید؟

 

در این قسمت نکاتی را به شما آموزش می دهیم که با به کارگیری آنها به راحتی بتوانید انرژی مثبت خود را به دیگران نیز انتقال دهید.

 

1- سلام و احوالپرسی با همکاران

شاید به نظرتان سلام و احوالپرسی با همقطاران یک امر بدیهی باشد، اما آنقدرها هم که شما تصور می کنید پیش پا افتاده نیست. این کار چند لحظه بیشتر وقت شما را نمی گیرد اما در عوض باعث می شود که در نظر دوستان و همکارانتان فرد خوش مشرب، جالب، و به یادماندنی جلوه کنید.

 

من در طول زندگی شغلی خود هم شغل های تمام وقت داشتم و هم به عنوان مشاور برای شرکتهای بسیاری در شهرهای بزرگ و مختلفی فعالیت داشتم. خیلی از افراد را میدیدم که با سر پایین و چهره ترشرویی رفت و آمد می کردند. یادم می آید یک بار برای شرکتی مشاوره می کردم. مدیر امور مالی هر روز صبح که می آمد مستقیم به سمت دفتر خود می رفت و حتی یک لحظه هم توقف نمی کرد که به افرادی که بر سر راهش قرار دارند نیم نگاهی بیندازد. حتما تا به اینجا خودتان متوجه شده اید که او یکی از افرادی بود که هیچ کس به او علاقه ای نداشت. شاید کار او با اعداد و ارقام قابل ستایش بود اما در روابط خود با مردم یک فاجعه بود.

 

2- لبخند

این کار هم شاید بدیهی باشد اما افراد بسیار کمی هستند که در زمینه شغلی این کار را انجام می دهند. زمانی که مشغول صحبت کردن با کارکنان هستید و یا در حال سخنرانی می باشید اجازه دهید هر چند وقت یکبار لبخندی بر روی لبانتان بنشیند. آنقدرها هم که فکر می کنید کار دشواری نیست. با مشاهده یک لبخند گرم هر کسی احساس بهتری هم نسبت به خود و هم نسبت به شما پیدا می کند.

 

به عنوان مربی ارتباطات من مدیران و کارفرمایانی را دیدم که به صورت خود یک ماسک می زنند و زمانی که در حال صحبت کردن با خدمه، کارکنان و همکارانشان هستند به سختی چهره هایشان تغییر می کند. اما موفق ترین مدیران کسانی هستند که اعتماد به نفس کامل داشته، از زندگی خود لذت ببرند و از اینکه در زمان مناسب لبخند ملیحی بر لبان خود آورند هیچ ترسی به دل راه نمی دهند.

 

3- تحسین و تشکر

سعی کنید به طور روزانه از افراد تشکر کنید. کسانی که کارهایشان را دور از انتظار انجام می دهند مستحق تشکر و تمجید شما می باشند. البته اگر این کار را در حضور سایرین انجا دهید که دیگر کارتان حرف ندارد!

 

ریچارد برنشن، مدیر یک موسسه اقتصادی که به دلیل شور و اشتیاق زیادش در کار معروف شده بود در طی مصاحبه خود با مجله "ثبت شرکت ها" به خبرنگار گفته بود "تعریف کردن از دیگران باعث می شود آنها رشد کنند، و انتقاد باعث می شود که ریشه تمام خلاقیت ها خشک شود." اغلب افراد به این دلیل که درآمد بالاتری داشته باشند شغل های خود را ترک می کنند و اولین دلیل استعفا نیز همین مورد می باشد. اما کنار آمدن از کار فقط به خاطر مسائل مالی نیست، عده دیگری از افراد نیز هستند که به این دلیل که به اندازه کافی تایید نشده و سایرین آنها را به رسمیت نمیشناسند مجبور می شوند که شغل خود را عوض کنند. یک رءیس شرکت که جزء میلیونرها هم هست "اسکات کوک" روزی به من گفت: " مردم به چیزی فراتر از حقوق سر ماه نیاز دارند" این گفته کاملا صحت دارد. افراد پایین مقام تر می خواهند که احساس کنند کارشان مفید است و از دید سازمان و کارفرمای خود افراد ارزشمندی هستند.

 

4- با همه به خوبی رفتار کنید

سعی کنید هر روز صبح در محل کار خود یک کار زیبا و دلپسند را در مورد یکی از همکاران خود انجام دهید به ویژه آنهایی که مقام پایین تری نسبت به شما دارند. برای مثال پیام تشکری برای آبدارچی که چای و شیرینی جلسه امروز را درست کرده بفرستید.

 

اگر فکر می کنید دیگران کارهای شما را زیر نظر ندارند من یک خبر برایتان دارم. مدیران، همقطاران و افراد پایین رتبه همه و همه چشم به کارهای شما دوخته اند و مرتبا در حال ارزیابی رفتار شما هستند. زمانی که سرمایه دار بزرگ "برنسن" را به یک برنامه تلویزیونی دعوت کرده بودن او صورت خود را آراسته بود و روی سر خود موی مصنوعی گذاشته بود، درست مثل اینکه قصد دارد در یک مسابقه زیبایی شرکت کند. او به شدت بر روی این امر تاکید می کرد و اظهار می داشت که از این طریق می توان تشخیص داد که افراد با اطرافیان خود چگونه برخورد می کنند و برای آنها در چه حد ارزش قائل هستند.

 

5- خونسردی خود را حفظ کنید

زمانی که مسائل جزئی بر وفق مراد شما پیش نرفت نباید به سرعت از کوره در روید و بگذارید چنین مواردی خونسردی شما را از بین ببرند. از یک زبان مثبت و خوش بینانه در گفته های خود استفاده کنید و حرکات بدن خود را کنترل کنید. به عبارت دیگر با سرعت به سمت جلو و عقب راه نروید و انگشتان و دستان خود را به هم نفشارید. محکم و استوار باشید و با قاطعیت صحبت کنید!

 

من روزی این شانس را پیدا کردم که با یکی از قهرمانان واقعی ارتش، مردی که شخصیتی شبیه به آنچه در فیلم های سینایی می بینید داشت. فرمانده ارشد "مت اورسمن" گفت که رهبران و فرماندهان باید در یک جو مملو از اعتماد به نفس زندگی کنند. یک رهبر بدون توجه به اتفاقاتی که در اطراف او در حال رخ دادن است،   باید محکم و استوار " مثل یک کوه" بر سر جای خود بایستد. او می گوید حتی اگر راه حل مشکلی در همان لحظه به ذهنتان نمی رسد باز هم باید خونسردی خود را حفظ کنید و به دیگران القا کنید که همیشه کنترل تمام امور را به دست خود دارید. در چنین شرایطی آن جو اعتمادی که قبلا در مورد آن با شما صحبت کردیم به حقیقت میپیوندد. زمانی که در شرایط فشار خوش بین باشید می توانید تاثیر بی نهایت مثبتی را در ذهن دیگران از خود بر جای بگذارید. در جریان 11 سپتامبر، شهردار نیویورک "رادولف گالیانی" به عنوان یکی از افرادی که تسلط کاملی بر نفس خود دارد شناخته شد. او آنچنان تاثیری بر روی مردم گذاشت که تا به حال هیچ کجا دیده نشده بود. یکی از افرادی که تحت تاثیر شدید او قرار گرفته بود " اپرا وینفری" بود. اپرا در مورد او اینچنین می نویسد: "در روزهایی که برای همه سخت بود، او آنچنان اعتماد به نفسی داشت و آنچنان محکم و پر صلابت به خانواده های بازمندگان قوت قلب می داد که مردم به او لقب شهردار آمریکا دادند."

 

6-  e-mailهای خود را شخصی (personalized) کنید

زمانی که شما برای کسی نامه الکترونیکی می فرستید هیچ کس نمی تواند ظاهر و یا حرکات شما را ببیند، به همین دلیل به راحتی می تواند شما را یک فرد رک، متکبر و خودخواه تصور کند. به همین دلیل چند ثانیه بیشتر وقت بگذارید و نامه های را شخصی کنید.

 

به این مثال توجه کنید؛ به جای اینکه بنویسید "من گزارش را تا ساعت 2 بعد از ظهر می خواهم" از این جمله استفاده کنید "مهم است که گزارش شما امروز آماده شود، اگر آنرا تا اخرین مهلت "2 بعد از ظعر" به ما تحویل دهید، ممنون خواهیم شد." آیا به نظر شما دومی بهتر نیست؟ البته شاید کمی دارای اطناب و درازگویی باشد و معمولا نامه های ادارای باید مختصر و مفید باشند. اما اگر به دقت نگاه کنیم متوجه می شویم که آنقدرها هم که فکر می کردیم طولانی نیست و گذشته از آن می توانید از این طریق ارتباط خوبی را با خدمه خود برقرار کنید.

 

7- خیلی زود جلوی مشکلات را بگیرید

خیلی سریع باید راه حل مشکلات را پیدا کنید، به ویژه آن دسته از مسائلی که باعث بروز جر و بحث و دعوا می شوند. اگر شما سرپرست بخشی هستید وظیفه سنگین تری نسبت به حل مشکلات دارید. اگر یکی از کارمندان به شما خبر داد که یک خدمه مشغول انجام امور غیر اخلاقی است حرف او را جدی بگیرید. در مورد او تحقیق و پرس و جو کنید، با شخص مورد نظر گفتگو کنید و تمام مواد را ثبت و ضبط کنید! با این کار شما به عنوان شخصی که به مشکلات اجازه رشد نمی دهد شناخته خواهید شد.

 

رهبران موفق همیشه به سرعت مشکلات و موانع مختلف را بررسی کرده و در رفع آنها کوشش می کنند. به خاطر می آورم که در یک شرکت بیشتر کارمندان ایمان خود را به کارفرمای خود از دست داده بودند. پشت سر هم غیبت می کردند، همیشه در حال شایعه پراکنی بودند و با هم دست به یقه می شدند. کارفرما که مکررا از حضور در بین آنها خودداری می کرد، کنترل خود را در امور مختلف از دست داده بود و چیزی نگذاشت که هیچ فایده ای برای شرکت نداشت و پس از چندی شغل خود را از دست داد.

 

8- دور هم جمع شوید

کارمندان دوست دارند احساس کنند که شما به آنها و زندگی شخصی شان اهمیت می دهید. آنها را بعد از کار به مهمانی دعوت کنید و یا با هم به یک مسابقه بیس بال بروید. این کار خوش نیتی شما را به همکاران، خدمه و کارمندانتان ثابت می کند.

 

امتحان کنید: یک مهمانی کوچک و خودمانی ترتیب دهید، به همکارانتان mail بزنید و آنها را برای نهار به اتاق کنفرانس دعوت کنید. حتما نباید یک مهمانی بزرگ بگیرید. دور هم جمع شدن های کوچک و خودمانی باعث می شود کارکنان با هم اتحاد بیشتری پیدا کنند.

 

برای رسیدن به موفقیت، مثبت باشید

بالارفتن از پله های موفقیت شغلی نیازمند کمک دیگران نیز می باشد. رهبران حرفه ای و موفق کسانی هستند که بتوانند در میان همکاران و کارمندان خود شور و اشتیاق ایجاد کنند. اگر تنها مثبت فکر کنید کافی نیست، بلکه باید مثبت زندگی کنید.

روانشناسی - روش های موفقیت - 8 روش برای القاء مثبت گرایی


:: موضوعات مرتبط: 8 روش برای القاء مثبت گرایی , ,



8 اشتباه سرمایه گذاران در بازار سهام
نوشته شده در چهار شنبه 25 / 2 / 1391
بازدید : 607
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

سرمایه گذاری در بازار سهام یکی از بهترین کارهایی است که می توانید با پولتان بکنید، البته به شرطی که بدانید چه می کنید. اگر ندانید که چه می کنید، ممکن است یکباره همه سرمایه تان را به باد دهید. اگر می خواهید سراغ بازار بورس بروید، سعی کنید کار خود را درست انجام دهید.

در اینجا به چند اشتباه سرمایه گذاران بورس اشاره می کنیم. از این اشتباهات دوری کنید.

 

1-  زمانگذاری بازار

زمانگذاری بازار برای سرمایه گذاران خصوصی  نمی باشد. (در واقع، در بعضی موارد، برای شرکت های سرمایه گذار نیز غیر قانونی است.) ایده اصلی این است که در آخر روز با قیمتی تعیین شده سهام را خریداری کرده، و در روز بعدی با فرض اینکه سهام بالاتر رفته است آن را بفروشید.

برای سرمایه گذاران خصوصی، به دو دلیل به ندرت این کار توصیه می شود: اول اینکه قانون های سرمایه های شرکتی خرید و فروش را گران تر می کند و به همین دلیل سود به خاطر پرداخت حق و حقوق سایرین کمتر می شود؛ دوم اینکه بازده تا قسمتی باید صرف مالیات شود، به همین دلیل کمتر سرمایه گذاران خصوصی این کار را سودمند می دانند.

به جای این چه کنیم:  خیلی کوتاه می گویم که به هیچ وجه این کار را انجام ندهید. اگر به صورت شرکتی سرمایه گذاری می کنید، دنبال سرمایه ای غیر نقدی باشید. اما اگر می خواهید خرید و فروشی سریع داشته باشید بهتر است که دنبال سرمایه گذاری خصوصی بروید.

 

2-  خریداری یک سهام فقط به خاطر دریافت سود

یک شرکت منفعت دار ممکن است منفعت خود را در قالب سود پرداخت کند. به عبارت دیگر، هر سهام دار میزان مشخصی پول دریافت می کند. اگرچه دریافت پول بسیار عالی است، اما عاقلانه نیست که در جستجوی آن باشیم. بنابراین، اشتباهی که اکثر افراد مرتکب می شوند این است که سهامی را که خریداری می کنند، انتظار دارند مدت زمان کمی پس از خرید سود دریافت کنند.

اگرچه این بد به نظر نمی رسد، اما مشکل اینجاست که پولی که آنها برای خرید سهام پرداخت می کنند، احتمالاً همان پولی خواهد بود که بابت سود باید پرداخت شود. به عبارت دیگر، خرید به منظور سود سهام به این معنی است که آنها بیشتر پرداخت کرده اند.

به جای این چه کنیم:  خوب است که کیفمان همیشه پر از سود های سهام باشد، اما این تنها راه پول درآوردن نیست. به جای آن، کیف دیگری را هم برای نگاه داری فیش های سهام هایی که به این زودی ها سود پرداخت نمی کنند اختصاص دهید. چون این را هم باید در نظر بگیرید که قیمت سهامتان ممکن است بالا رود و در آینده بتوانید از آن بیشتر سود ببرید.

 

3-  خرید سهام بی اطلاع از گزارش میزان درآمد و سود آن

گزارش درآمد مثل کارت های اطلاعاتی در مورد هر شرکت است که سه ماه یکبار ساخته می شود. اما قبل از اینکه این کارت ها پخش شود، کارشناسان بازار سهام شروع به پیش بینی در مورد آن شرکت می کنند. اکثر شرکت ها با این مسئله روبه رو هستند. اشتباه اینجاست که این کارت ها را جدی بگیرید چون اینها اطلاعاتی واقعی نیستند، فقط پیش بینی هستند. پس اگر تکنیک شما این بوده که فقط از روی این کارتها دست به خرید سهام می زدید، باید این پیش بینی هایتان را با دقت و حساب و کتاب بررسی کنید.

به جای این چه کنیم:  گزارش های سود جای خود را دارند، اما شما می خواهید از آنها به عنوان یک راهنما استفاده کنید. دنبال چه باید باشید؟ شرکتی که با درآمد خود تطابق ندارد.

چرا؟

این می تواند سرمایه گذاری خوبی باشد، بستگی به این دارد که بفهمید که چرا این شرکت نتوانسته است درآمد پیش بینی شده را کسب کند و چه تغییراتی می تواند آنرا در مسیر درست قرار دهد. اما در حال حاضر، قیمت سهام پایین رفته است و این به این معنا است که می تواند فرصت خوبی برای شما باشد.

 

4-  با توجه به تبلیغات سهام بخرید

Pets.com را به یاد می آورید؟ همان که همیشه با پوستر های مختلف که عکس یک بچه رویش بود در بازارهای سهام تبلیغ می کرد. در واقع، این یکی از سهام هایی بود که خیلی برایش تبلیغات می شد و جف بزوس (مدیر Amazon.com) بعدها اعتراف کرد که سرمایه گذاری در آن شرکت یکی از بزرگترین اشتباهات زندگی او بوده است. اما بلایی که سر جف بزوس آمد، سر خیلی های دیگر هم می آید: کسانی که تحت تاثیر تبلیغات زیاد قرار می گیرند. در آخر، همه متوجه شدند که آن شرکت هیچ ارزشی نداشته است.

به جای این چه کنیم:  خیلی راحت می گویم که گول تبلیغات را نخورید. خیلی از شرکت ها هستند که فقط به زور تبلیغات هنوز وجود دارند. پس باید خیلی دقت کنید. وقتی با قیمتی بالارونده روبه رو می شوید و همه جا صحبت از این شرکت جدید است، اینها را علائم هشداردهنده فرض کنید، نه راهنمایی برای سرمایه گذاری.

 

5-  خیال کنید اگر قیمت سهامی پایین است، خوب است که آن را بخرید

پایین بخرید، بالا بفروشید، هدفتان همین است؟ شاید، اما اینکه قیمت یک سهام پایین است دلیل نمی شود که برای خرید مناسب باشد. و متقابلاً اگر قیمت سهامی بالا باشد باز هم دلیل نمی شود که خرید خوبی نیست. اشتباه اینجاست که نمی دانید "خرید پایین، فروش بالا"  خلاصه " خرید سهام هایی بی ارزش و فروش سهام های با ارزش است".

به جای این چه کنیم: بالا و پایین اصطلاحاتی هستند که با هم رابطه دارند 300 هزار تومان ممکن است برای یک سهام زیاد به نظر برسد، در حالیکه 3 هزار تومان خریدی ارزان به حساب می آید. اما باید بنابر موقعیت خرید کنید. از خود سوال کنید که با توجه به قیمت بازار این شرکت با مبلغ فعلی با ارزش یا بی ارزش  به نظر می آید.

 

6-   کورکورانه راهنمایی یک سرمایه گذار حرفه ای را قبول کنید

خیلی از سرمایه گذاران اشتباهی را مرتکب می شوند و آن این است که راه سرمایه گذاران بزرگ را کورکورانه دنبال می کنند. اشتباه بزرگتر این است که فکر کنید با تقلید از آنها، کاملاً ضمانت می شوید که روزانه به شما سود پرداخت شود. اول باید بگویم که هیچ گارانتی و ضمانتی وجود ندارد. دوم اینکه، حتی اگر حق با آنها باشد، آنها تکنیک های خود را برای شما نگفته اند و شما نمی دانید که چه زمانی سهامتان را بفروشید.

به جای این چه کنیم: شما باید راه بعضی از این سرمایه گذاران را دنبال کنید. اما منظور از دنبال کردن این است که به کارهایشان توجه داشته باشید نه اینکه کارشان را کپی کنید. خلاصه بگویم که تا آنجا که می توانید اطلاعات بگیرید اما خودتان فکر کنید.  

 

7-  دنبال سود دهی نباشید و سهامتان را راکد نگاه دارید

در بعضی موارد، شما باید سود ببرید. اما وقتی سود می برید (فروش)، ممکن است همه چیز را تغییر دهد. حقیقت این است که هیچ راه حلی برای این مسئله وجود ندارد. متاسفانه، بیشتر افراد وقتی نوبت به سود دهی می شود تفکرات یک قمارباز را پیدا می کنند. این اشتباه است. یا اینکه حتی وقتی می بینند که سهامشان کمی سود داده است سریعاً آن را می فروشند. این هم اشتباه است.

به جای این چه کنیم:   به سودهایی که در آن بخش متداول هستند دقت کنید. باید واقع بین باشید. کاری که باید بکنید این است که طماع و حریص نشوید و طبق قواعد رفتار کنید. همان قدر که برای سرمایه گذاری وقت و توجه می گذارید برای سود گرفتن هم همان میزان دقت و توجه کنید.

 

8-  جلوی شکست هایتان را نگیرید

سهام بالا و پایین می رود. اما گاهی اوقات یک سهام به طور ثابت تنزل می یابد. با کمال تعجب بعضی افراد این مسئله را می بینند ولی همچنان مثل تیم فوتبال محبوبشان پایبند همان سهام می شوند. به عبارت دیگر، کمی احساسی عمل می کنند. روزها می گذرد ولی آنها همچنان درگیر همان سهام می مانند و روز به روز پول بیشتری از دست می دهند.

به جای این چه کنیم:  گاهی اوقات شما خود می توانید جلوی شکست هایتان را بگیرید. وقتی صحبت سرمایه گذاری می شود، موفقیت کلمه ای آشناست. اکثر اوقات همه ما موفقیت را بنابر مقداری که به دست آورده ایم می سنجیم. اما گاهی اوقات موفقیت را باید با کمی مقداری که از دست داده ایم محاسبه کرد. یک سرمایه گذار کاردان نه تنها می داند که یک سهام چه زمانی افت می کند، بلکه این جرات را دارد که دست از سر آن سهام برداشته و جای دیگری سرمایه گذاری کند.

 

برای پول درآوردن در بازار بورس سرمایه گذاری کنید

 متاسفانه، پول درآوردن مثل یادگیری علم نیست که برایش قانون باشد. پول درآوردن مثل هنر می ماند، اما با هر خرید و فروش این قدرت در شما افزایش می یابد. پس بهترین چیز برای شما این است که بیاموزید و از تجربیات درس بگیرید.

اکنون که با 8 اشتباه رایج آشنا شدید، از این اشتباهات درس بگیرید. منتظر مقاله بعدی من باشید که در آن شما را با 8 اشتباه متداول دیگر آشنا کنم.

روانشناسی - روش های موفقیت - 8 اشتباه سرمایه گذاران در بازار سهام


:: موضوعات مرتبط: 8 اشتباه سرمایه گذاران در بازار سهام , ,



7 نکته برای مدیریت یک تیم موفق
نوشته شده در چهار شنبه 25 / 2 / 1391
بازدید : 609
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

از آنجا که سازمان ها حوزه ی خود را بین جمعیت های مختلف گسترده اند، مدیریت اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. مدیران امروزی با اعضاء گروه مختلفی روبه رو هستند که ممکن است متعلق به محل ها و فرهنگ های مختلفی باشند و سوابق و گذشته های متفاوتی داشته باشند.

 

جمع و جور کردن و درست کردن تیم ها و گروه های مختلف، از جمله مهارت های باارزشی است که مدیران در پی کسب آن هستند. برای انتخاب فردی برای کاری یا پروژه ای، اینکه بدانیم فرد موردنظر قابلیت کار به صورت گروهی را دارد یا خیر، اهمیت زیادی دارد. در این مقاله می خواهیم به مدیران کمک کنیم تا راه های ساختن و جمع و جور کردن یک تیم گروهی را بیاموزند. با ما همراه باشید.

 

 

1.  از بهترین افراد استفاده کنید

 

علت اهمیت: فاصله ی بهره وری بین کارمندان عالی و متوسط باید مدنظر قرار گیرد. اگر برای انجام پروژه ای که در دست دارید فرجه ی کمی دارید و کیفیت کار نیز برایتان مهم است، حتماً بهترین ها را در تیم جمع کنید. ممکن است استخدام آنها کمی برایتان گران تمام شود، اما از طریق آنها بیشترین بازده نصیبتان خواهد شد. آن ضرب المثل قدیمی در اینجا صادق است: "هر چقدر پول بدهی، آش می خوری."

 

راهکار: افرادی را استخدام کنید که اطلاعات مربوط به سوابق کاریشان مانند بهترین کارمند شرکتتان باشد (در امورد مالی باتجربه باشند، طی 5 سال گذشته فقط دوبار تغییر شغل داده باشند، باانگیزه، مشتاق و علاقه مند باشند). دقت کنید که افرادی که انتخاب می کنید، مهارت های مورد نیاز (مثل مهارت های اجتماعی، شخصیت و انگیزه) و قدرت ذهنی لازم برای حل مشکلات و تجزیه و تحلیل مسائل و همچنین چشمی باریک بین داشته باشند. البته ممکن است به خاطر فرجه ی کمی که دارید، مجبور شوید که کمی در استخدام اعضاء عجله به خرج دهید. باید هر طور شده از عجله اجتناب کنید. به دقت افراد را بررسی کرده و بعد انتخاب کنید تا نتیجه ی مورد نظر عایدتان شود.

 

 

2.  کارها را برحسب مهارت و انگیزه تخصیص دهید 

 

علت اهمیت:  مدیران هیچگاه کارمندان را تشویق نکرده و به آنها انگیزه نمی دهند: این خود افراد هستند که باید در خود انگیزه ایجاد کنند. اگر کارها را برحسب انگیزه ی هر فرد به او واگذار کنید، مطمئن باشید که به خوبی انجام خواهد شد. اگر به کارمندان خود اجازه دهید که در حوزه ی مورد علاقه شان فعالیت کنند، هیچگاه با مشکل مواجه نخواهید بود.

 

راهکار:  رفتار مدیر می تواند به کارمندان کمک کند تا انگیزه های درونی خود را بشناسند. مدیر باید یک مربی باشد تا ثبات و توافق در امور حاصل شود. اگر مدیر بتواند از روی شخصیت کارمندان پی به مهارتهای آنها ببرد، بسیار موفق خواهد بود. به طور مثال کارمندی که روابط عمومی خوبی دارد، اگر در پشت زمینه از او کار گرفته شود، اعتماد به خود را از دست می دهند و نخواهد توانست به خوبی کار کنند. افراد فعال و آنها که دوست دارند زود نتیجه ی کار خود را ببینند، اگر در قسمت فروش به کار گرفته شوند موفقیت زیادی از آنِ شرکت خواهند کرد.

 

 

3.  تعادل ایجاد کنید

 

علت اهمیت:  اکثر پروژه ها نیازمند آمیزه ای از فعالیت ها است. تیم گروهی باید مجموعه ای متوازن و متعادل از مهارت ها دارا باشد، به خصوص اگر اکثر اعضاء در رشته ی خود متخصص باشند (مشاوران، تحلیل گران، متخصصین فناوری اطلاعات و...). همه این مهارت ها در روند انجام پروژه باید به کار آیند و فقدان یکی از این نیازها باعث اختلال در کار خواهد شد. مدیران باید توجه داشته باشند که علاوه بر متعادل کردن مهارت ها، باید شخصیت های افراد دخیل در کار را نیز متعادل کنند تا اختلافی بین اعضاء گروه پیش نیاید.

 

راهکار:  توازن و تعادل باید در شخصیت و خلق و خوی افراد نیز ایجاد شود، چون باعث می شود که اعضاء رابطه ی خوبی با هم برقرار کنند. مدیر وظیفه دارد که ارتباطات بین گروه را به خوبی تحت نظر داشته باشد. تا حد ممکن باید در تلاش باشد که از افرادی در پروژه استفاده کند که قابل انعطاف باشند و بتوانند با افراد مختلف سازگاری پیدا کنند.

 

 

4.  ترکیب تیم را کنترل کنید

 

علت اهمیت:  پیش بینی اینکه ترکیب تیم انتخاب شده صحیح است و موفق خواهد بود یا خیر بسیار مشکل است؛ از اینرو مدیر باید به طور مداوم بر تیم نظارت داشته باشد. اگر به کسی که به خوبی با ترکیب تیمی تطابق ندارد اجازه داده شود که در تیم باقی بماند، مطمئناً عملکرد تیم دچار مشکل خواهد شد.

 

راهکار:  تشخیص خود گروه بسیار مهم است. همیشه افرادی در تیم وجود دارند که باعث نگاه داشتن اعضاء کنار همدیگر می شوند. با اینکه ممکن است مدیر بخواهد این "دلقک گروه" را به خاطر عدم فعالیت بیرون بیندازد، اما اعضاء وجود آن فرد را به خاطر جوک ها و لطیفه هایش برای بقای گروه ضروری می دانند. وظیفه ی مدیر این است که هر از چند گاهی با اعضاء تیم به صورت تکی صحبت کند تا متوجه اشکالات کار شود.

 

 

5.  امتیاز بدهید، سرزنش نکنید

 

علت اهمیت:  زیاد به دنبال مقصرها نباشید. انگشت گذاشتن روی یک نفر در تیم، انعکاس منفی بر تیم خواهد داشت و به قیمت اتلاف زمان و کیفیت کار تمام خواهد شد. هر موفقیت کوچک داخل تیم را جشن بگیرید و اعضاء تیم را تشویق کنید. اینکار باعث خواهد شد که همدلی و رفاقت خوبی بین اعضاء ایجاد شود.

 

راهکار:  یک مربی باشید، نه در جستجوی ستاره ها. بگذارید افراد اشتباه بکنند—این تنها راه آموزش آنهاست. یک مدیر باید این قابلیت را داشته باشد که از جنبه های خوب هر فرد در جهت منافع تیم استفاده کند. رفتارها و اعمال صحیح و مثبت را تشویق کنید تا افراد برای انجام دوباره ی آن انگیزه داشته باشند.

 

 

6.  با اعضاء تیم مهربان باشید

 

علت اهمیت:  تمرکزتان باید بر انجام کار باشد. به همه ی اعضاء تیم فرصت دهید تا توانایی ها و استعدادهایشان را نشان دهند. آنها را به همکاری ترغیب کنید، چون همانطور که می دانید دستاوردهای تک نفره اگر باعث موفقیت تیم نشود، به هیچ دردی نمی خورد.

 

راهکار:  افراد دوست دارند که مورد توجه قرار گیرند. مدیر تا می تواند باید حس توجه و علاقه را در تیم به وجود بیاورد. باید اعضاء را به ریسک کردن تشویق کند و به آنها یاد دهد که چطور با شکست مواجه شوند. افراد را باید در درجه ی اول اهمیت قرار دهد و اشتباهات را قدمی برای پیشرفت به حساب بیاورد.

 

 

7.  عملکردهای تیم را مداوماً مرور کنید

 

علت اهمیت:  هنگام مواجهه ی تیم با فراز و نشیب ها و تغییرات، وظیفه ی مدیر این است که هدف اصلی را به یاد اعضاء بیاورد. و به آنها کمک کند تا با استفاده از تجربیاتی که حین این تغییرات به دست آورده اند، تیم را به سمت موفقیت همراهی کنند.

 

راهکار:  تیم باید از هر تغییر یا پیشرفت که می تواند بر عملکرد تیم تاثیر بگذارد، باخبر باشد. مدیر باید اطمینان یابد که هدف اصلی گروه برای همه ی اعضاء جا افتاده است و هیچ تردیدی در آنها وجود ندارد. تا می تواند باید اعضاء تیم را تشویق کند و آنها را در پیشبرد هدف گروه همراهی کند.

 

 

یک تیم موفق!

 

ساختن و جمع و جور کردن یک گروه خوب مسئله ای چالش انگیز است. نیازمند برنامه ریزی هوشیارانه و دقیق است. سه درس اصلی این است: با اعضاء صادق باشید، به آنها فرصت عمل دهید، و آنها را تشویق کنید. اولی به آنها هدف می دهد، دومی به آنها توانایی عمل می دهد و آخری باعث می شود که حتی روزهای تعطیل هم سر کار حاضر باشند.

روانشناسی - روش های موفقیت - 7 نکته برای مدیریت یک تیم موفق


:: موضوعات مرتبط: 7 نکته برای مدیریت یک تیم موفق , ,



7 شیوه برای جلوگیری از ولخرجی
نوشته شده در چهار شنبه 25 / 2 / 1391
بازدید : 747
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

آیا آن قدر ولخرجی کرده اید که به همه مقروض شده اید؟ خوب نگران نباشید، شما تنها فردی نیستید که در یک چنین شرایطی قرار گرفته است. زندگی مدرن به گونه ای است که خواه نا خواه ما را به سمت خرج کردن میکشاند. به هر حال اگر می خواهید کلیه ی بدهی هایتان را صاف کرده و به آرامش ذهنی دست پیدا کنید، باید به صورت ریشه ای با این مشکل برخورد کرده و جلوی ولخرجیهای بیهوده ی خود را بگیرید.

 

در این مقاله چند تکنیک به شما آموزش داده می شود که به واسطه ی آنها می توانید مانع از زیاده روی در خرج کردن پولهایتان شوید.

 

1- متوجه باشید که چه مقدار پول خرج می کنید

 

افراد بسیاری که به خرج کردن معتاد شده اند، دیگر متوجه نیستند که چه مقدار پول خرج می کنند. ابتدا باید دقت کنید که هر آیتمی که قصد خرید آن را دارید چه قیمتی دارد و برای خرید هر یک از آنها باید چه مبلغی را پرداخت کنید، این امر می تواند به شما کمک کند که حساب پول هایتان را داشته باید و ببینید آیا واقعاً به تمام چیزهایی که می خواهید بخرید، احتیاج دارید یا خیر. به عنوان مثال یک شب که بیرون می روید، ببینید چقدر خرج می کنید. گاهی اوقات افراد آنقدر پول نوشیدنی و غذای دوستان خود را حساب می کنند که اصلاً متوجه نمی شوند جیبشان خالی شده. این افراد زمانیکه به خانه بر می گردند احساس می کنند که باید مقداری از اسکناس هایشان را گم کرده باشند، غافل از اینکه تمام آنها را خرج دوستانشان کرده اند. شاید چیز گرانی هم نخریده باشند و فقط هزینه ی چای، قهوه، و بستنی و ... بچه ها را حساب کرده باشند؛ اگر با دقت بیشتری به این نوع خرج کردن های خود نگاه کنید، می بینید که اصلاً نیازی به خرید هیچ یک از آنها نبوده است.

 

2- تصمیمات آنی برای خرج کردن نگیرید

 

اگر شما جزء افرادی هستید که به طور آنی تصمیم می گیرند تا اجناس گرانقیمتی را خریداری کنند، باید بر روی این خصوصیت اخلاقی خود تجدید نظر کنید. اگر چیزی را می بینید که واقعاً خوشتان می آید و می خواهید آن را همان لحظه بخرید، یک لحظه صبر کنید، حداقل یک روز به خودتان وقت بدهید تا بیشتر روی خرید آن فکر کنید، شاید به این نتیجه رسیدید که اصلاً به آن نیازی ندارید. اگر هم به آن احتیاج داشته باشید بر می گردید و آن را تهیه می کنید. با انجام این کار فرصت پیدا می کنید تا اجناس مشابهی که از کیفیت بالاتری برخوردار هستند را نیز پیدا کنید.

 

3- به مکان هایی که به راحتی می توان پول خرج کرد نروید

 

اگر ما وقت زیادی را در مکان های خاصی صرف کنیم، خود به خود به سمت پول خرج کردن کشیده می شویم. این نوع پول خرج کردن ها صرفاً احساسی هستند. بنابراین باید سعی کنید تا آنجایی که می توانید اطراف مغازه های مورد علاقه تان پرسه نزنید. به پارک و یا جایی بروید که وسوسه پول خرج کردن به پایین ترین میزان خود برسد.

 

4- در زمان خرید اهداف خود را معین کنید

 

پیش از اینکه به قصد خرید خانه را ترک کنید، لیستی از تمام چیزهایی که به آن احتیاج دارید تهیه کنید. این کار بیانگر آن است که شما تنها چیزهایی را می خرید که به آن احتیاج دارید و اجناس را تنها به این خاطر که "خوشم آمد" نمی خرید. هیچ گاه بدون تعیین اهداف خرید، پا به بازارهای خرید نگذارید.

 

5- مایحتاج خود را اولویت بندی کنید

 

پیش از اینکه جنسی را بخرید، ببینید ارزش آن چقدر است و تا چه حد به آن احتیاج دارید. اگر این کار را واقع بینانه انجام دهید، آنوقت متوجه می شوید که از هر 10 آیتمی که یادداشت کرده اید، تنها به 8 مورد آن نیاز داشتید. اگر برای این کار یک روز به خودتان مهلت بدهید، آنوقت زمانی که برای خرید بیرون می روید، تنها چیزهایی را تهیه می کنید که واقعاً به آن نیاز دارید.

 

6- از روی عادت پول خرج نکنید

 

در اکثر موارد بیشتر ولخرجی های روزانه ما تنها از روی عادت شکل می گیرند. در بسیاری از مواقع این مخارج روزانه غیر ضروری به نظر می رسند. به عنوان مثال اگر هر روز صبح در مسیر خود به محل کار یک فنجان قهوه می خرید، چرا این پول را برای خرید یک قهوه ساز پس انداز نمی کنید؟ و یا اگر هر روز 2 -3 هزار تومان صرف نهار می کنید، به آن معنا نیست که مجبور هستید تا آخر عمر این کار را انجام دهید. از خانه نهار ببرید. کلیه آداب خرج کردن خود را مجدداً ارزیابی کرده و ببینید که آیا انجام آنها ضروری است یا خیر؛

 

7- برای خود محدودیت های مالی محکم تعیین کنید

 

اگر واقعاً نمی توانید جلوی ولخرجی های بی مورد خود را بگیرید، بهتر است به صورت هفته ای، میزان محدودی پول به خودتان بدهید. این پول باید نقد باشد، چراکه کنترل و رسیدگی به آن راحت تر است. اگر یاد بگیرید که با ماهی 200 هزارتومان مخارج روزمره خود را بگذارانید، برای پول هایتان ارزش بیشتری قائل می شوید و آداب صرفه جویی را به خوبی یاد می گیرید.

روانشناسی - روش های موفقیت - 7 شیوه برای جلوگیری از ولخرجی


:: موضوعات مرتبط: 7 شیوه برای جلوگیری از ولخرجی , ,



7 زبان جسمانی کشنده
نوشته شده در چهار شنبه 25 / 2 / 1391
بازدید : 971
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

بیشتر مواقع مستمعین از طریق چشم هایشان به سخنان شما گوش می سپارند. ایما و اشاره های شما بیانگر چیست؟ آیا به هنگام سخنرانی یا یک جلسه مهم و معتبر، مطمئن و موثق ظاهر می شوید و یا اینکه فاقد اعتماد به نفس و عصبی  و دستپاچه هستید؟

 

مشکل از طرز ایستادن، حرکات صورت و ژست هایی که به خود می گیرید، آغاز می شود. آقای" جو الن دیمیتریوس" عضو مشاوران مشهور هیئت منصفه دادگاه می گوید: "زمانی که از هیئت منصفه، دلیل قبول شهادت افراد را جویا می شویم، آنها ا‌ظهار می دارند که حرکات و ایما اشاره دو برابر چیزهای دیگر تاثیر گذار هستند."

 

بقیه مطالب را میتوانید در ادامه مطلب ببینید

 


:: موضوعات مرتبط: 7 زبان جسمانی کشنده , ,



7 راه علاقمند کردن شنوندگان
نوشته شده در دو شنبه 23 / 2 / 1391
بازدید : 195
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

همه ی ما در بعضی مراحل زندگی مجبور به سخنرانی کردن می شویم. مصاحبه ای برای کار جدیدتان است؟ سخنرانی برای ناظر یا هیئت مدیره ی شرکت محل کارتان است؟ بله، همه ی این ها سخنرانی های بسیار مهمی هستند و می توانند آینده ی شما را رقم بزنند. پس نگذارید که این فرصت ها از دست بروند بدون اینکه شانس موفقیتتان را بالا ببرید.

 

در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که هنگام سخنرانی کردن برای شنوندگانی حرفه ای و متخصص باید به خاطر داشته باشید.

 

1- شنوندگان را هم درگیر کنید

شنوندگان هم دوست دارند که وارد ماجرا شوند، نه اینکه فقط گوش کنند و حوصله شان سر برود. شما باید به آنها برای نشستن و گوش دادن به حرفهایتان دلیل بدهید. 30 تا 90 دقیقه زمان دارید تا بتوانید توجه آنها را جلب کنید. می توانید همان تکنیک قدیمی شروع کردن سخنرانی با یک جوک را به کار گیرید. اما...شاید زیاد هم ایده ی جالبی نباشد.

 

اشتباه نکنید--مطمئناً دادن یک جنبه ی شوخی آمیز به سخنرانیتان قابل قبول است. اما اگر این جنبه را به صورت کلی وارد سخنرانی کنید با اینکه سخنرانی را با یک جوک شروع کنید بسیار متفاوت است. پس بهتر است که آن را با یک سوال آغاز کنید. این تکنیک بسیار جواب می دهد. چون شنوندگان را هم وارد بحث می کند. تکنیک دیگری که گه گاه توسط بعضی سخنرانان به کار گرفته می شود بردن نام بعضی از اشخاص بین حضار است.

 

2- سرزنده و با روح باشید

بهترین سخنرانان کسانی هستند که چه در حرکاتشان و چه در سخن گفتنشان با روح و سرزنده هستند. خوب نیست که خود را پشت سکو پنهان کنید یا فقط در گوشه ای باستید. دفعه ی بعد این کار را امتحان کنید: وقتی برای یک گروه 20 نفره یا بیشتر سخنرانی می کنید، حین صحبت کردن بین شنوندگانتان راه بروید. هر از چند گاهی ایستاده و دستتان را روی شانه ی یکی از شنوندگان قرار دهید. با این کار باعث خواهید شد که توجه آنها به شما بیشتر جلب شده و به حرفهایتان دقیق تر گوش کنند.

 

3- صدایی تاثیرگذار داشته باشید

روی چیزی که می خواهید تحویل دهید، زمان بگذارید. کسی توقع ندارد که مثل یک گوینده ی تلویزیون بیایید و بروید. باید بتوانید صدایی خوشایند و سرگرم کننده تحویل دهید. هنگام سخنرانی به این چهار نکته توجه داشته باشید: تن صدایتان را هر از گاهی تغییر دهید، درجه ی صدا را بالا و پایین ببرید، سرعت صحبت کردنتان را تغییر دهید، و گاه گاهی برای تاثیر گذاری بیشتر سکوت کنید.

 

4- از کارهایی که باعث پرت کردن حواس شنوندگان می شود دوری کنید

هیچ چیز به اندازه ی این کار نمی تواند یک سخنرانی را خراب کند. چند وقت پیش مدیری را دیدم که سخنرانی اش را فقط به خاطر اینکه با پول خردهای توی جیبش بازی می کرد از دست داد. بعد از سخنرانی کسی درمورد محتویات سخنرانی او حرفی نمی زد، همه فقط می گفتند که چقدر از صدای جرینگ جرینگ پول خردها اعصابشان خرد شده است. کنار گذاشتن این عادت ها کار سختی نیست. گه گاه هنگام تمرینات سخنرانیتان فیلمبرداری کنید و بعد آنرا مرور کرده و پی به عادت های آزاردهنده تان ببرید تا بتوانید آن ها را کنار بگذارید.

 

5- لباس مناسب بپوشید

روزی با یکی از مدیر عاملان صحبت می کردم که می گفت اولین چیزی که در برخورد با یک فرد به آن توجه می کند لباس هایش است. باید بتوانید طوری لباس بپوشید که حداقل یک پله از حضار بالاتر باشید. متوجه باشید که کفش های ارزان، شلوار جین و بلوزهای رنگی مناسب انجام یک سخنرانی نیست. به لباس پوشیدنتان خیلی دقت کنید.

 

6- حرف های تازه بزنید

از تکرار کردن داستان ها و خاطرات همیشگی پرهیز کنید. حرف های تازه بزنید. سعی کنید در سخنرانیتان جایی هم برای وقایع روز باز کنید. حتماً آن روز یا آن هفته اتفاق جدیدی افتاده است که در موردش صحبت کنید. حرف ها و مطالب تکراری شنوندگان را خسته و بی حوصله خواهد کرد. حرف های جدید برعکس آنها را راغب به گوش کردن و توجه بیشتر می کند.

 

7- تمرین داشته باشید

چندین مرتبه تمرین کردن سخنرانیتان می تواند باعث موفقیتتان شود چون معمولاً رقبایتان این کار را نخواهند کرد. معمولاً افراد فقط چند دقیقه قبل از سخنرانیشان نگاهی به نوشته هایشان می اندازند، اما سخنرانان موفق همیشه برای تمرین آن هم وقت می گذارند. یک سخنران واقعی از قبل برنامه ریزی می کند که چطور سخنرانی خود را شروع کند و چطور به پایان برساند. می دانند که چه موقع بین حضار راه بروند و دست روی شانه ی چه کسی بگذارند. می دانند که چه زمانی سکوت کرده و چه زمانی تن صدایشان را تغییر دهند. می دانند که به کجا نگاه کنند. با تمرین کردن مطمئناً سخنرانی بهتری ارائه خواهخید داد.

 

 

موفق باشید

 

با اجرای این نکات مطمئناً موفق خواهید شد که توجه حضار و شنوندگان را کاملاً به خود معطوف کرده و سخنرانی عالی تحویل آنها دهی

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 7 راه علاقمند کردن شنوندگان


:: موضوعات مرتبط: 7 راه علاقمند کردن شنوندگان , ,



7 درس از فرهنگ تجارت ژاپنی ها
نوشته شده در دو شنبه 23 / 2 / 1391
بازدید : 162
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

گرچه اکثر فرهنگ های تجارت کم و بیش متاثر از فرهنگ آمریکایی است، اما به نظر می رسد که فرهنگ ژاپنی دست نخورده تر باقی مانده است. اکثر تاجران و مهاجران در اولین برخورد خود با ژاپنی ها احساسی ناجور و نامتجانس خواهند داشت، اما معمولاً بیشتر آنها بعد از چند مدت این احساس را ترک کرده و از همکاران ژاپنی خود درس می گیرند.

این کشور می تواند درس های زیادی در مورد برخوردهای تجاری و کاری به ما بیاموزد. در این مقاله لیستی از 7 درس مهم که می توانیم از ژاپنی ها بگیریم را برای شما تهیه کرده ایم.  

 

1.  معاملات بر پایه ی رابطه های شخصی بنا می شود

در فرهنگ تجارت ژاپنی، غیر معمول نیست که قراردادها بر پایه رابطه های خصوصی و خانوادگی بنا شود. یعنی دو نفر باید از قبل با هم آشناییت داشته و همدیگر را خوب بشناسند. به معنای دیگر، قراردادها از روی احترام و آشناییت متقابل انجام میگیرد. تجارت به طریقی انجام می گیرد که هر طرف از نظر اخلاقی به طرف مقابل متعهد و مسئول باشد.

 

درس عبرت:  در ژاپن ایجاد رابطه های خوب خصوصی به شما اعتباری می دهد که برای تجارت های بعدی شما بسیار ضروری است. و وقتی توانستید با یک شرکت ژاپنی رابطه ای خوب برقرار کنید، دیگران نیز گرایش بیشتری برای معامله با شما پیدا خواهند کرد.

 

طریقه ی وفق یافتن:  با راستی و درستی وارد معامله شوید. تا میتوانید سعی کنید تا اطمینان آنها را به خود جلب کرده و با آنها طرح دوستی بریزید.

 

2.  گروه گرا باشید و به تصمیمات گروه احترام بگذارید

ژاپن کشوری است که واژه ی "ما" به جای "من" در آن ارزش بسیار بالاتری دارد. آنها قبل از به مرحله ی عمل آوردن هر تصمیم مهمی، آن را به بحث می گذارند. گروه گرایی به جای فردگرایی در این کشور رونق دارد. شما نیز قبل از اینکه بتوانید پیشنهادات خود را مطرح کرده یا به مرحله ی عمل درآورید، باید عضو گروه شوید.

 

درس عبرت:  موفقیت کاری گروهی است. هیچ کس به تنهایی موفق نخواهد شد. ژاپنی ها این نکته را دریافته اند و برای همه ی آنها این ضرورت وجود دارد تا به همراه دیگران کار کنند. البته ممکن است روند تصمیم گیری کندتر شود، اما در آخر کار همه تصمیمات خود را ارائه کرده اند، و صدای همه در تصمیم گرفته شده منعکس خواهد شد.

 

طریقه ی وفق یافتن:  یکی از راه های اصلی در سیاست این است که صدای دیگران را نیز بشنویم. در تجارت غربی معمولاً کار به این شیوه است که همه ی تصمیمات توسط یک رئیس گرفته می شود و به این نکته توجه نمی شود که آن رئیس برای تصمیم گیری نیاز به مشورت و کمک مدیران زیر دست خود دارد. ژاپنی ها این مسئله را فهمیده اند. برای آنها کار گروهی در درجه ی اول اهمیت قرار دارد. شما هم تا زمانی که نخواهید در کار تک روی کنید و فقط تصمیمات خود را به اجرا بگذارید نزد آنها احترام دارید. تا جایی که می توانید باید بتوانید با قوانین گروهی آنها خود را سازگار کنید، فقط در اینصورت است که در تجارت با آنها موفق خواهید شد.

 

3.  رک گو نباشید

برخلاف آمریکایی ها که بسیار رک گو و رو راست هستند، ژاپنی ها ترجیح می دهند که همه ی مسائل را رک و رو راست به آنها نگویید و آن مطلب را در لفافه و با اشاره مطرح کنید. همه ی تلاش آنها بر این است که آن نکته و مطلب باعث آزار و ناراحتی کسی نشود و به کسی بر نخورد.

 

درس عبرت:  در فرهنگ تجارت ژاپنی اهمیت زیادی به ادب و احترام  داده می شود. آنها تلاش می کنند تا همکاران خودر ا آزرده خاطر نکنند و احترام متقابل را حفظ کنند.

 

طریقه ی وفق یافتن:  برای این منظور باید سعی کنید تا قبل از حرف زدن آن را در دهان خود مزه مزه کنید. برای جواب دادن به کسی عجله نکنید و مطلب را خوب بررسی کنید و بعد به زبان بیاورید.

 

 

4.  وقت شناسی نشانه ی احترام است

هرچیز که باعث از بین رفتن غرور، شان و اعتبار اجتماعی شود در تجارت و معاملات ژاپنی ها بسیار مضر است. برای این منظور شما باید همه ی توان خود را به کار گیرید تا این احترام حفظ شود. یکی از بهترین راه هایی که نشان می دهد شما برای طرف مقابلتان احترام زیادی قائل هستید، این است که سر قرارها به موقع بروید و وقت شناس باشید.

 

درس عبرت: ژاپنی ها اگر ببینند برای وقت آنها ارزش قائل نیستید، آن را بی احترمی تلقی خواهند کرد. این نیز یکی دیگر از خصایصی است که شرقی ها برخلاف غربی ها بر آن استوارند.

 

طریقه ی وفق یافتن:  وقت شناسی خصیصه ای است که همه ی ما باید دیر یا زود به آن عادت کنیم. از اینرو، بهتر است تا زمان خود را به گونه ای تنظیم کنید که سر قرار ملاقات های مهم خود به موقع برسید.

 

5.  ارائه ی خدمات به مشتری در اولویت است

اگر به ژاپن سفر کنید، از نزدیک مشاهده خواهید کرد که همه ی کارمندان و مسئولان همه ادارات، برای خدمت به شما بسیار مشتاق و داوطلب خواهند بود. احتمالاً از این مسئله بسیار تعجب خواهید کرد. ژاپنی ها عقیده دارند که رسیدگی به کارهای ارباب رجوع در اولویت همه ی امور است.

 

درس عبرت:  برخورد خوب با ارباب رجوع، تعهدی است که همه ی ژاپنی ها عمیقاً در قلب خود احساس می کنند. با اینکار باعث جلب مشتری می شوند و آنها را همیشه از خود راضی نگه میدارند.

 

طریقه ی وفق یافتن:  برای این منظور بهتر است کمی در برخوردهای ژاپنی ها با مشتریان خود دقت و توجه کنید. از رفتار آنها کپی کنید تا بتوانید مثل آنها موفق شوید.

 

6.  ارتباط تلفی مرتب داشته باشید

در ژاپن ترجیح داده می شود که به جای فرستادن نامه، فکس یا ایمیل، مستقیقاً تماس گرفته شود. این به آن دلیل است که ارزش قائل شدن برای وقت طرف مقابل بسیار اهمیت دارد.

 

درس عبرت:  با برقراری تماس مداوم خواهید توانست رابطه ی بسیار بهتری با آنها برقرار کنید و اطمینان و احترام آنها را نیز به خود جلب کنید.

 

طریقه ی وفق یافتن:  اکثر ما برای تلفن زدن به هم کمی تنبلی می کنیم. این ممکن است به خاطر ضعف ارتباطات کاری ما باشد. شما هم باید بتوانید درست مثل ژاپنی ها ارتباطات تلفنی خود را بیشتر کنید. این مکالمات را کمی خصوصی تر کنید تا علاقه ی خود را برای برقراری ارتباط با طرف مقابل نشان دهید.

 

7.  مهمان نواز باشید

ژاپن هم مثل اکثر کشورهای آسیایی خصیصه ی هدیه دادن را حفظ کرده است. برای میهمانان خود هدیه تهیه کنید تا بتوانید از این طریق حس مهمان نوازی و علاقه ی خود را به آنها نشان دهید. برای پرداخت صورتحساب تعارف کنید که اینکار نشانه ی احترام است.

 

درس عبرت:  مهمان نوازی در تجارت ژاپنی به این معناست که ارتباطات خصوصی مهمتر از رابطه های کاری است.

 

طریقه ی وفق یافتن:  با مشتری خود بیش از منبعی برای تجارت رفتار کنید. اول روی رابطه تمرکز کنید، و با اینکار تجارت نیز به موفقیت انجام خواهد شد.

 

 

از فرهنگ های تجارت آگاه شوید

 

در این دنیای چند فرهنگی، شناختن فرهنگ تجارت کشورهای دیگر باعث می شود تا در محل کار خود ارزش بیشتری پیدا کنید. تا می توانید با فرهنگ های تجارتی مختلف آگاهی پیدا کنید تا موفقیت شما در معامله با آنها تضمین شود.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 7 درس از فرهنگ تجارت ژاپنی ها


:: موضوعات مرتبط: 7 درس از فرهنگ تجارت ژاپنی ها , ,



7 تکنیک برای کسب موفقیت در زندگی فردی و شغلی
نوشته شده در دو شنبه 23 / 2 / 1391
بازدید : 152
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

بیشتر افراد تمایل دارند که در زندگی به موفقیت دست پیدا کنند. آنها برای خود اهدافی را معین می کنند و بعد برای رسیدن به آنها به شدت تلاش می نمایند؛ اما سوالی که می توان در این زمینه مطرح کرد، این است که اصلاً موفقیت چیست؟ در واقع باید اظهار داشت که موفقیت برای افراد مختلف، مفاهیم متفاوتی را در بر دارد.

 

به عنوان مثال موفقیت برای صاحب یک پمپ بنزین این است که روزانه بتواند به اتومبیل های بیشتری بنزین ارائه کند. از سوی دیگر کسی که به موسیقی علاقه دارد، موفقیت را در انتشار اولین آلبوم اختصاصی اش می بیند. علاوه بر این باید در نظر داشت که موفقیت همیشه با پول پیوند نمی خورد. موفقیت می تواند کسب یک نمره خوب از یک عنوان درسی مشکل باشد و یا در درست کردن یک کیک شکلاتی خوشمزه خلاصه شود.

 

به هر حال موفقیت در اشکال و اندازه های مختلف ظهور می کند، اما همیشه یک مطلب در آن صدق می کند: نیازمند تلاش و وقت گذاشتن می باشد.

 

ممکن است هدفی را در ذهن خود دنبال کنید، برای رسیدن به این هدف راههای بیشماری را در نظر دارید، شما ملزم هستید که مناسب ترین گزینه را از میان آنها انتخاب کنید. در این مقاله قصد داریم تا شما را با 7 نمونه از تکنیک های رسیدن به موفقیت آشنا کنیم. کاربردی بودن کلیه این متدها از نظر علمی به اثبات رسیده و شما می توانید با خیال راحت از آنها برای رسیدن به اهدافتان سود برید.

 

 

1- استعدادهای بالقوه خود را شناسایی کنید

 

به منظور رسیدن به موفقیت در هر زمینه ای، شما نیاز دارید که توانایی رسیدن به آن امر را در خود کشف کنید. به عنوان مثال اگر علاقه دارید که در رشته خواندن فعالیت داشته باشید، باید صدای خوبی هم داشته باشید. اگر احساس می کنید که صدای چندان مناسبی برای این کار ندارید، شاید نتوانید آنطور که باید و شاید در این زمینه به موفقیت دست پیدا کنید. مثال دیگر اینکه اگر به کارهای فنی خودرو علاقه دارید و به راحتی می توانید مشکلات موتور و یا اجزی داخلی آنرا عیب یابی نموده و آنها را تعمیر نمایید، شما این توانایی را دارید که مسائل مربوط به آن را آموزش ببینید و به موفقیتی که انتظارش را دارید، دست پیدا کنید.

 

 

2- به گذشته نگاه نکنید

 

همه افراد در زندگی خود اشتباه می کنند و شکست های متفاوتی را تجربه مینمایند. می توانید به خودتان بگویید که هر شکست شما را یک گام به سوی موفقیت نزدیک تر می کند. به منظور رسیدن به موفقیت، شما باید یاد بگیرید که از شکست های گذشته خود به نحو احسن استفاده کرده و از آنها درس بگیرید. هیچ گاه در زندگی خود با خاطرات گذشته زندگی نکنید. گذشته ها گذشته است و آینده ای جالب انتظار شما را می کشد. خیلی راحت به سمت جلو حرکت کنید و تصمیم های عاقلانه تری اتخاذ نمایید و از گذشته درس بگیرید.

 

3- شجاعت خیال پردازی را در خود افزایش دهید

 

به منظور رسیدن به موفقیت شما نیازمند رویا پردازی و الهام گرفتن هستید. در مورد این مطلب که از زندگی چه می خواهید با خودتان صادق باشید. ببینید که حقیقتاً دوست دارید در زندگی چه چیزی بدست آورید و به چه چیزهایی دست پیدا کنید. به ذهنتان اجازه دهید هرچقدر که دوست دارد بزرگ اندیشی کرده و خیال پردازی نماید.

 

4- برای خود نقشه کاری طراحی کنید

 

اگر به دنبال رسیدن به موفقیت شغلی هستید، پیش از انجام هر کاری باید برای خود یک طرح جامع تبیین نمایید. چه به دنبال شریک برای کاری که می خواهید شروع کنید باشید یا خیر، به هر حال این طرح، نقشه راه شما برای رسیدن به موفقیت می باشد. طرح شما می بایست شامل پیش بینی روند بازار، در نظر گرفتن مباحث اقتصادی، تحلیل قدرت رقبا، استراتژی های خروج، بازاریابی، و گزینه هایی برای پیشرفت باشد. حتی زمانی که به دنبال شریک سرمایه گذار هم می روید، باز هم باید طرحی برای ارائه دادن در دست داشته باشید. این امر از هر چیزی اهمیت بیشتری در بر دارد. اگر موفقیت شما جنبه ای کاملاً فردی دارد، می توانید کارهایتان را به صورت پروژه های کوتاه مدت دنبال کنید تا بتوانید به مطلوب ترین نتیجه دست بیابید.

 

5- تسلیم نشوید

 

برای رسیدن به موفقیت می بایست ثابت قدم بود. حتی توماس ادیسون هم چنین فرضیه ای را رعایت می کرد. زمانیکه اولین لامپ تابان مسی را تهیه کرده بود، بیش از 10000مرتبه آنرا امتحان کرد تا توانست یک لامپ را روشن کند، هر چقدر مسائل بیشتر برایتان چالش انگیز می شوند، باید سعی کنید که تلاشتان را نیز به مثابه آن افزایش دهید.

 

6- خواست نگرشی توقف ناپذیر داشته باشید

 

باید آنقدر اهدافتان را در ذهن به تصویر بکشید که نسبت به آنها یک میل و خواست درونی پیدا کرده و به صورت یک وسواس در ذهن شما تبدیل شوند، به طوری که تا به آنها دست نیابید، آرام ننشینید. تحت این شرایط با احتساب به این مطلب که به طور 100% به موفقیت دست پیدا خواهید کرد و با در نظر گرفتن این موضوع که دانش و ایمان کافی برای رسیدن به آرزوهای خود را دارید، شکی نیست که می توانید به تمام خواسته های خود جامه عمل بپوشانید.

 

7- تعیین هدف و تصریح آن

 

شما باید جزئیات دقیق تمام اهدافی که قصد رسیدن به آنها را دارید برای خود مو به مو تشریح کنید. باید ببینید از چه راههای می توانید به آنها دست پیدا کنید. باید برای خودتان روشن کنید که دوست دارید در آینده زندگی شما به چه شکل باشد. درست مانند طراحی برنامه منسجم شغلی، اما این بار برای زندگی شخصی خود برنامه ریزی می کنید. متاسفانه 90% از افراد برای زندگی خود هیچ گونه برنامه ریزی خاصی ندارند. به همین دلیل است که بیشترین ثروت جهان تنها در اختیار 10% از افراد است. آیا تصور نمی کنید که این افراد، همان هایی هستند که برای خود هدف تعیین می کنند؟ زمانیکه شما اهدافتان را معین نمودید، باید آنها را اظهار قطعی کنید.

 

و اما اظهار قطعی عبارت است از عباراتی که در مورد آنها فکر می کنید، و در مورد آنها به خود و یا دیگران توضیح می دهید. یک نمونه از آن می تواند چیزی شبیه به این جمله باشد: "هر روزی که می گذرد، از هر نظر، بهتر و بهتر می شوم." شاید به نظر برخی از افراد این جمله کلیشه ای و پیش پا افتاده باشد. دکتر امیل کو در کتاب خود پیرامون این مبحث صحبت های جالبی را مطرح نموده است. او اذعان داشته که با اتکا به این روش موفق شده تا هزاران هزار بیمار را درمان کند. طبق پژوهش های او تکرار این جمله 20 مرتبه، دو بار در طول روز می تواند هر مصیبتی را از میان بردارد.

 

او معتقد است که تا کنون هیچ کس را درمان ننموده، بلکه به بیماران آموزش داده که چگونه می توانند خودشان را درمان کنند. کلیه شواهد موجود پیرامون درمان این نوع بیماران در دسترس می باشد.

 

به هر حال افراد می توانند هم نگرش مثبت در خود ایجاد کنند و هم منفی. از جمله عبارات تاکیدی منفی می توان به نمونه ی زیر اشاره کرد: زمانیکه اتفاق بدی روی میدهد، فرد با خود می گوید: "همیشه یک چنین اتفاقی برای من می افتد."

 

جملات تاکیدی، بهترین راه برای جایگزین نمودن افکار مثبت به جای نگرش های منفی هستند. با اتکا به نگرش مثبت می توانید قدرت های درونی خود را افزایش داده و شخصیت درونی خود را نیز بهبود بخشید. هیچ لذتی بالاتر از رسیدن به موفقیت در زندگی نیست. باید قبول کنید که برای رسیدن به موفقیت باید تلاش کرده و به شدت زحمت بکشید، اما در عوض زمانیکه به موفقیت دست پیدا کنید، خستگی تمام تلاش هایی که انجام داده اید از بدنتان در می آید. نتیجه واقعاً لذت بخش و غیر قابل باور خواهد بود. از همین حالا دست به کار شوید و موفقیت را به زندگی خود دعوت نمایید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 7 تکنیک برای کسب موفقیت در زندگی فردی و شغلی


:: موضوعات مرتبط: 7 تکنیک برای کسب موفقیت در زندگی فردی و شغلی , ,



6 نکته پیرامون مهارتهای مدیریتی
نوشته شده در دو شنبه 23 / 2 / 1391
بازدید : 149
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

آیا شما در زندگی شغلی خود برای امر مدیریت ارزش قائل هستید؟ شاید برای انجام شغلهای مختلف توانایی های فنی و اطلاعات حرفه ای لازم باشد، اما مهارتهای رهبری و مدیریت نیز جزء پیش نیازهای رسیدن به موفقیت بشمار می روند. اگر می خواهید مدیر موفقی باشید باید توانایی های رهبری خود را افزایش دهید.

 

اگر به تازگی ترفیع رتبه گرفته اید، مدیریت یک پروژه عظیم را به عهده دارید، و یا اینکه به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مدیریت هستید تا بعدها بتوانید به این منصب نائل شوید، ما در این قسمت 6 مهارت ضروری برای مدیران موفق را برای شما بیان می کنیم:

 

" ابتکار نیاز به سرپرستی، اما افراد نیازمند هدایت و رهبری هستند "

راس پروت

 

1- دید

 

ذهن خود را بر روی تصویرهای بزرگتر متمرکز کنید

باید مطمئن شوید که گروه شما از بالاترین بهره وری برخوردار است. اهداف خود را بر اساس استراتژی های بلند مدت پایه ریزی کنید و آنها را با مقامات ارشد و سایر پرسنل در میان بگذارید. اهداف فردی و گروهی تعیین کنید (البته سعی کنید که تمام آنها واقع بینانه باشند.) تمام خواست ها و آرزوهای خود را در یک سیطره بزرگتر قرار دهید و با یک دید وسیع تر به آنها نگاه کنید.

 

بلند پرواز باشید

بلند پرواز بودن به معنای جاه طلبی و تجاوز به حقوق دیگران نیست. شما باید از حس بلند پروازی خود زیرکانه استفاده کنید. برای بالا رفتن از نردبان ترقی نباید پای خود را بر سر افراد دیگر بگذارید. بدانید که از شغل خود چه می خواهید و حرکت شما به کدام جهت است. توانایی های بالقوه خود را همواره در جلوی چشمتان قرار دهید. اگر به موقعیت فعلی خود قانع باشید هیچ گاه ترفیع رتبه از آن شما نخواهد شد.

 

2- اطمینان

 

 

باید خود را به خوبی بشناسید

نقاط قوت و ضعف خود را پیدا کنید و بر روی ضعف هایتان بیشتر کار کنید. از سوال پرسیدن و یا گذراندن دوره های کمک آموزشی ترسی به دل راه ندهید. لازم نیست که همیشه همه چیز را بدانید و بهترین باشید. اگر به جزئیات کار اجحاف کامل ندارید کسانی را به تیم خود دعوت کنید که توانایی آنها در انجام موارد مورد نظر از شما بالاتر باشد. اطراف خود را با افرا کارآمد پر کنید نه با "بله قربان گو" هایی که تنها حرف هایی می زنند که با مزاج شما سازگاری داشته باشد.

 

مصمم باشید

برای وقایع غیر منظره برنامه ریزی کنید تا اتفاقی روی ندهد که شما در مقابل آن خلع سلاح شوید. اگر تمام اتفاقاتی که ممکن است در طول انجام یک پروژه روی دهد را پیش بینی کنید، آنگاه می توانید با داشتن آگاهی کامل تصمیمات مناسب اتخاذ کنید و کار درست را انجام دهید.

 

کنترل استرس

چنان که از گذشته مرسوم بوده: " هیچ گاه به دیگران اجازه ندهید که متوجه عرق کردن شما بشوند" اگر به خود مطمئن باشید این حس به دیگران نیز القا می شود و آنها هم نسبت به شما اعتماد پیدا می کنند.

 

انتقاد پذیر باشید

شما می توانید اعتماد به نفس خود را از طریق پذیرفتن نظرهای منفی دیگران در مورد خود اثبات کنید. زمانی که مورد انتقاد دیگران قرار می گیرید به لاک دفاعی فرو نروید و خود را فردی متکبر و سلطه جو نشان ندهید. در هر انتقاد به دنبال نکته های سودمند و سازنده بگردید و از فرد منتقد تشکر کنید. با این کار حرفه ای بودن و تکامل خود را آشکار می سازید.

 

3- مهارت های سایرین

 

"پیش از اینکه به کمک کارمندانتان نیازمند شوید، باید اعتماد آنها را نسبت به خود جلب کنید"

راسل وایت

 

گوش فرا دهید

به نظرات دیگران توجه کنید و نسبت به پذیرش عقاید مختلف از خود علاقه نشان دهید. از سیاست ها و مشکلاتی که باعث پسرفت تیمی می شوند و اجازه نمی دهند که افراد گروه کار خود را با کیفیت، دقت و علاقه انجام دهند به شدت پرهیز کنید. به گفته های سایرین با دقت گوش کنید که هم بتوانید کیفیت زندگی شغلی خود را بهتر درک کنید و هم بین کلیه امور تعادل برقرار کنید. در چنین حالتی می توانید کارمندان را به سمت مسیر مناسب هدایت کنید.

 

انعطاف پذیر باشید

یک رهبر قدرتمند لازم نیست که همیشه درست عمل کند. شما باید نسبت به عقاید مخالف، سایر نظرات و ابتکارات نوین از خود روی باز نشان دهید. کلیه پرسنل باید برای پیشنهاد دادن از آزادی عمل برخوردار باشند و بتوانند آزادانه در توسعه و تکمیل طرح های پیشنهادی خود گام بردارند. در چنین شرایطی آنها همواره به دنبال فرصت های تازه ای هستند تا بتوانند وضعیت فعلی شرکت را ارتقا بخشند.

 

حمایت کنید

در کارها همدلی و شکیبایی خود را آشکار سازید و افرادی را که در انجام وظایف از خود علاقه نشان نمی دهند از امتیازات ویژه محروم سازید. با خدمه و کارکنان با نزاکت برخورد کنید و به آنها احترام بگذارید و نشان دهید که به کارهای فردی شان علاقمند هستید. همیشه به خاطر داشته باشید که چگونگی برخورد شما با افراد دیگر نشان دهنده توانایی های مدیریتی شما است.

 

4- افزایش انگیزه

 

اطرافیانتان را تشویق کنید

یک رهبر قدرتمند توانایی تاثیر گذاری در دیگران را دارد. دیگران را تشویق کنید و به آنها انرژی و قوت قلب دهید تا بتوانید از ابتکارات و نوآوری هایشان استفاده کنید.

 

موفقیت ها را جشن بگیرید

همیشه برای تشکر و قدردانی پیش قدم باشید، مثلا بر روی یک صفحه کاغذ مناسب یک یادداشت بنویسید و از این طریق از افراد سپاسگذاری کنید. هیچ گاه در جمع از کارمندان خود انتقاد نکنید. اگر لازم بود چنین کاری را انجام دهید باید آرامش خود را حفظ کنید وبا او شخصا به صحبت بنشینید. در زمان اخراج کردن هم بهتر است اشاره ای به نقاط مثبت افراد اخراجی داشته باشید. اگر با وجود تلاش های بسیار زیاد، وقت گذاشتن های طولانی مدت و به کارگیری عقاید ابتکاری پروژه شما به موفقیت نرسید، تمام افراد گروه را گرد هم آورید و با هم در مورد راهکارهای رسیدن به موفقیت به مشورت بنشینید و بعد هم تمام تجربه های خود را با یکدیگر در میان بگذارید.

 

از پرسنل خود پشتیبانی کنید

رهبری به این معنا نیست که همه باید به دنبال شما باشند بلکه باید به آنها بگویید که شما در پشت آنها هستید. به نیاز های کارکنان خود توجه کنید حال چه این نیازها دوره های کمک آموزشی باشند چه ارتقا دستگاهها و به کارگیری تکنولوژی جدید و ... خود را برای آنها  به آب و آتش بزنید. شاید همیشه کارها بر وفق مراد پیش نروند اما حداقل این است که آنها می دانند شما همواره حامی و پشتیبان آنها هستید.

 

کمک کنید

هر زمان که وقت داشتید حتی برای مدت کوتاهی هم که شده سری به بخش های مختلف شرکت بزنید و به کارکنانتان نشان دهید که متوجه تلاش آنها هستید هر چند خود تجربه ای در انجام وظایف آنها ندارید. البته یک مدیر زمانی می تواند به موفقیت دست پیدا کند که همواره دانش خود را به روز کند و اطلاعات کافی در زمینه های مختلف داشته باشد تا بتواند انتظارات خود را به وضوح برای پرسنلش شرح دهد.

 

5- مسئولیت

 

"بهای رسیدن به بزرگی مسئولیت پذیری است"

وینستون چرچیل

 

سرزنش های وارده را بپذیرید

اگر اطلاعات غلط مورد استفاده قرار بگیرد و محموله مورد نیاز با تاخیر بدست کارکنان برسد، بالطبع کسب درآمد نیز برای مدتی مختل خواهد شد. مسئولیت اشتباهاتی را که مرتکب آن می شوید به عهده بگیرید به خاطر آن عذزخواهی کنید و اقدامات لازم در رفع مشکل به جود آمده را انجام دهید. اینکه اشتباه از جانب چه کسی سر زده مهم نیست بلکه امری که حائز اهمیت است قبول مسئولیت و تلاش برای حل مشکلات است.

 

مشکلات را حل کنید

به عنوان یک رهبر شما باید گاهی تصمیمات دشوار و نا خوشایندی را اتخاذ کنید. شما باید کشمکش های موجود را متوقف کنید و به افراد کمک کنید تا تغییر و تحول ها را آسان تر قبول کنند. رمز موفقیت شما برقراری ارتباط است. اگر کارمندان متوجه شوند که شما تا چه حد به شغل خود اهمیت می دهید و برای آن تلاش می کنید، آنها نیز روش های ابتکاری خود را ارائه می دهند و برای رسیدن به موفقیت تمام توان خود را به کار می گیرند.

 

الگو باشید

همیشه دیگران را متوجه توانایی های خود را در کار کردن کنید. بیطرف باشید و با تمام مسائل عادلانه برخورد کنید و از پارتی بازی هم به شدت پرهیز کنید. به نظرهای مخالف گوش دهید و در هر شرایطی رفتار مناسب از خود نشان دهید و امواج مثبت از خود ساطع کنید.

 

6- درستی

 

"توانایی یک مدیر در استاندارها و معیارهایی منعکس می شود که برای خود پی ریزی می کند"

ری کروک

 

درستکار باشید

در زمان مواجهه با مواردی که ارزشهای اخلاقی شما را زیر پا می گذارند از خود عکس العمل نشان دهید. اگر از شما درخواست شد که یک کار غیر اخلاقی و یا غیر قانونی انجام دهید به راحتی از انجام آن سرباز زنید. برای حفظ حقوق خود، کارمندان و افرادی که با آنها کار می کنید تلاش کنید.

 

صادق باشید

در زمان صحبت کردن باید برای گفته های خود اهمیت قائل شوید. اگر نمی توانید قول انجام کاری را بدهید خوب لازم نیست این کار را بکنید. اگر خطایی از شما سر زد، آنرا قبول کنید و به خاطر انجام آن پوزش بطلبید. این روزها که تنها صحبت از "راندمان بالا" و "محدودکردن ضرر و زیان" است فقط با اتکا به صداقت و درستی است که می توانید بر روی مقامات ارشد، مراجعین و کارمندان خود تاثیر گذار واقع شوید.

 

از شایعات دوری کنید

در مورد افراد دیگر غیبت نکنید و داستان های ناخوشایند را از روی بدخواهی منتشر نکنید. شما باید خیلی قدرتمند باشید که بتوانید چنین جمله ای را بر زبان بیاورید: "من دوست ندارم در مورد کسی که در حال حاضر اینجا حضور ندارد صحبت کنم." این امر نشان دهنده صداقت و درستکاری شماست.

 

به دیگران احترام بگذارید و متقابلا به آنها اجازه ندهید که در مورد شما به غیبت بنشینند.

 

تمام تلاش خود را به کار گیرید برقراری ارتباط

در تمام شرایط اعتماد به نفس خود را حفظ کنید، به دیگران احترام بگذارید و استوار و ثابت قدم باشید. در راه انجام یک پروژه از تمام مهارت ها و توانایی های خود استفاده کنید. اگر نسبت به تعهدات خود وفادار باشید دیگران به شما احترام می گذارند و مورد قدردانی آنها قرار خواهید گرفت.

 

کارفرمای مسلم و قطعی

  

"در هر جایی که هستید و با هر گونه امکاناتی که در اختیار دارید کاری را که می توانید انجام دهید"

تئودور روزولت

 

توانایی رهبری و مدیریت تنها به این معنا نیست که عنوان مدیریت، سرپرست و یا مدیر گروه را یدک بکشید. شغل شما باید همواره مراحل رشد و پیشرفت مداوم را برایتان فراهم آورد. در مورد ندانسته های خود سوال بپرسید، تمام گزینه ها را در نظر بگیرید و کلیه منابع موجود را چندین مرتبه ارزیابی کنید، به طور مداوم از توانایی های خود کمک بگیرید، همواره استعدادهای خود را افزایش دهید و به نداهای درونی تان گوش فرا دهید.

 

اگر می خواهید شما  را به عنوان فردی بشناسند که دارای خصوصیات غریزی مدیریتی است یاید یک شخصیت شکوهمند را در خود پرورش دهید و خود را به صلاح استعدادهای ویژه تجهیز کنید تا بتوانید بر روی افراد مختلف تاثیر بگذارید و در مقابل شما فرمانبردار باشند. ما شما را با دید، اطمینان، مهارت و توانایی، ترغیب و تشویق، مسولیت پذیری و راستی و درستی آشنا کردیم بقیه امور به عهده خودتان است.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 6 نکته پیرامون مهارتهای مدیریتی


:: موضوعات مرتبط: 6 نکته پیرامون مهارتهای مدیریتی , ,



6 روش ساده برای برنامه ریزی بودجه در خانواده
نوشته شده در یک شنبه 22 / 2 / 1391
بازدید : 169
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

یکی از حیاتی ترین مؤلفه های برنامه ریزی مالی ، یادگیری طریقه ی تقسیم و خرج کردن بودجه است.

 

در این مقاله قصد داریم شما را با متدی بسیار ساده برای برنامه ریزی بودجه آشنا کنیم. این متد، شامل 6 مرحله است که عبارتند از:

 

قدم اول:

 

درآمد ماهیانه خود را مشخص کنید. کلیه مبالغ دریافتی (مثل بیمه تامین اجتماعی، مالیات بر درآمد، عوارض، حقوق بازنشستگی و...) و سایر منابع درآمد را حساب کنید.

همه ی عایدات و درآمدها را با هم جمع کرده و روی کاغذ یادداشت کنید و آن را "ارزش الف" بنامید.

 

قدم دوم:

 

هزینه های ماهیانه "ثابت" و "متغیر" خود (مثل اجاره خانه، قبوض آب، برق و تلفن و...، مواد غذایی و حمل و نقل) را لیست کنید. حتماً مبلغی را نیز به هزینه پوشاک، مراقبت های پزشکی، مراقبت از فرزندان، هزینه های شخصی، تعمیرات و هزینه های غیر مترقبه اختصاص دهید.

 

هزینه های سالانه، شش ماهه، و سه ماهه خود (مالیات ها و بیمه) را برای هر ماه تقسیم کنید. مثلاً بیمه ماشین که برای هر شش ماه 150 هزار تومان  است را تقسیم بر شش کرده تا هزینه ماهیانه آن 25 هزار تومان درآید. با اینکار با سررسید زمان تمدید بیمه یا پرداخت مالیات، هزینه ی هنگفتی را متحمل نخواهید شد و با مشکلی مواجه نخواهید بود و پرداخت ها برایتان آسان تر خواهد شد.

 

پس از لیست کردن، همه ی این هزینه ها را جمع بزنید و آن را "ارزش ب" نام گذاری کنید.

 

قدم سوم:

 

قدم بعدی به دست آودن رقم "درآمد اختیاری" با تفریق هزینه های کلی (ارزش ب) از درآمد خالص (ارزش الف) می باشد. این رقم را نیز روی کاغذ به نام "ارزش ج" یادداشت کنید.

 

قدم چهارم:

 

کلیه بدهی های بدون وثیقه (کارت اعتباری و...)، پرداخت های ماهیانه و مانده حساب را لیست کنید. اگر میزان دقیق بدهی خود را نمی دانید، الان وقتش رسیده است که به آن هم سر و سامانی دهید.

 

این جمع کل ماهیانه را با نام "ارزش د" یادداشت کرده و به سراغ مرحله بعد بروید.

 

قدم پنجم:

 

مقداری از درآمد اختیاری شما باید صرف پرداخت بدهی های اقساطی شود که در مرحله قبل ذکر شد. در مرحله پنجم  باید ببینید که آیا پس از تفریق پرداخت های اقساطی ماهیانه (ارزش د) از درآمد اختیاری (ارزش ج)، چیزی از درآمد اختیاری باقی می ماند یا خیر.

 

اگر عدد به دست آمده منفی بود، شما آمادگی رفتن به مرحله شش که هدف گذاری است را ندارید. می توانید از مشاور مالی خصوصی کمک بخواهید تا بتوانید این رقم را افزایش داده و مثبت کنید.

 

قدم ششم:

 

در این مرحله باید اهداف و برنامه های کوتاه و بلند مدت خود را مشخص کنید. لیستی از این اهداف خود تهیه کنید. برای شروع می توانید از مثال های زیر استفاده کنید.

 

دراز مدت — خرید ملک و مستغلات ، تحصیلات آتی ، بازنشستگی کوتاه مدت — بازسازی خانه ، خرید ماشین جدید ، مسافرت سایر سرمایه گذاری های مطلوب — سرمایه گذاری در بورس سهام، اوراق بهادار، گواهی سپرده، خرید سهام شرکت های دیگر و...

 

پس از تهیه لیست، حال باید میزان مبلغی که برای رسیدن به هر یک از این اهداف نیاز دارید را حساب کنید و ببینید که ماهیانه چقدر باید برای هرکدام پس انداز کنید.

روانشناسی - روش های موفقیت - 6 روش ساده برای برنامه ریزی بودجه در خانواده


:: موضوعات مرتبط: 6 روش ساده برای برنامه ریزی بودجه در خانواده , ,



قانون برای مدیران و رئیسان
نوشته شده در یک شنبه 22 / 2 / 1391
بازدید : 146
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

بعضی تصور میکنند که رئیس بودن فقط به پشت میز نشستن، سیگار کشیدن و به این و آن دستور دادن است. ممکن است وقتی می بینند کسانی هستند که از حرف هایشان اطاعت می کنند و به آنها احترام می گذارند، احساس رضایت کنند.

 

متاسفانه، آنچه شما می بینید فقط یک درصد از زندگی آنها میباشد—در واقع ساعات فراغت آنهاست. مطمئناً رئیس بودن الزامات و خصوصیات خاصی می طلبد. یک رئیس هیچوقت تعطیلی ندارد و 24 ساعت روز باید گوش به زنگ باشد. هیچ کس تا به حال با نشستن در رستورانها و دید زدن دخترها رئیس نشده است. برای رئیس شدن باید سخت تلاش کرد و همیشه هوشیار بود. نکاتی که در این مقاله پیش روی شما قرار داده ایم، به شما برای رسیدن به این هدف کمک می کند.

 

 

بقیه مطالب را میتوانید در ادامه مطلب ببینید

 


:: موضوعات مرتبط: قانون برای مدیران و رئیسان , ,



5 خصوصیت اخلاقی افراد پر درآمد
نوشته شده در یک شنبه 22 / 2 / 1391
بازدید : 363
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

پول فقط با کمی حساب کتاب و شانس به دست نمی آید. برای موفقیت در این راه فقط شما مهم هستید. افرادی در این راه موفق شده اند که خصوصیات اخلاقی ویژه ای داشته اند.

 

در اینجا به چند خصیصه اخلاقی افرادی که در پول درآوردن موفق بوده اند اشاره می کنیم تا بتواند به پیشرفت شما کمک کند.

 

1- واقع بین باشید

 

واقع بینی راه باریکی است که از بین خوشبینی و منفی گرائی  رد می شود. فرد موفق همیشه واقع بین است، و این به این معنی است که هیچگاه خود را با بدبینی و منفی گرایی دچار بدبختی نکرده و همچنین با اعتماد خوشبینانه به هر کس یا هر چیز ریسک نمی کند.

 

بقیه مطالب را میتوانید در ادامه مطلب ببینید

 


:: موضوعات مرتبط: 5 خصوصیت اخلاقی افراد پر درآمد , ,



5 تکنیک برای ایجاد و تخریب اعتماد در محیط کار
نوشته شده در پنج شنبه 21 / 2 / 1391
بازدید : 127
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

تعداد زیادی از کارشناسان معتقدند که وجود اعتماد در محیط کار از جمله مهمترین فاکتورها برای ایجاد هماهنگی، همکاری، و کارایی کارکنان به شمار می رود. سازمان هایی که در میان کارکنان آنها اعتماد وجود دارد، نسبت به سازمان هایی که دارای یک چنین خصیصه ای نیستند، به موفقیت های بالاتری دست پیدا می کنند.

 

از این رو سوالی که اغلب به ذهن بخش مدیریت می رسد این است که: "چگونه میتوانیم در محیط کار اعتماد ایجاد کرده و از تخریب آن جلوگیری نماییم؟" خوب این کار را باید از مقامات ارشد شروع کنیم چرا که این افراد برای سایرین الگو هستند، سپس باید از این نمونه های زنده استفاده کرد و در بخش ها و ادارات مختلف اعتماد را در میان کلیه ی کارکنان گسترش داد.

 

طبق تحقیقات گسترده ای که به طور فردی بر روی این مسئله انجام داده ام، به این نتیجه رسیدم که 5 راه وجود دارد که مدیران با استفاده از آن می توانند به سرعت اعتماد را در میان کارکنان خود بوجود آورده و در مقابل نیز 5 راه دیگر وجود دارد که میتواند به همان سرعت اعتماد ایجاد شده را از میان بردارد. اجازه دهید که ابتدا بر روی شیوه های ایجاد اعتماد تمرکز کنیم؛

 

1- محیطی مملو از راستی و درستی ایجاد کرده و آنرا حفظ کنید. این امر زیر بنای ایجاد اعتماد در هر سازمانی می باشد. ابتدا مقامات ارشد باید یک چنین مسئله ای را رعایت کنند و بعد به تدریج به سایر کارکنان نیز سرایت می کند. این امر بدان معناست که در کنار وظایف اداری، افراد باید همواره به وعده های خود عمل کنند، اگر قول به انجام کاری می دهند آنرا عملی کنند و همیشه حقیقت را بگویند حتی اگر گفتنش برایشان خیلی دشوار باشد. اگر کارکنان یک سازمان صداقت داشته باشند، مردم به راحتی آن سازمان را پذیرفته و باور می کنند.

 

2- در مورد دیدگاهها و ارزش ها با هم صحبت کنید. برقراری ارتباط از اهمیت بالایی برخوردار است و مانند شریان های است که اطلاعات و اعتماد را به بدنه ی سازمان پیوند می دهد. با صحبت در مورد دیدگاه های سازمان، بخش مدیریت میتواند پیش بینی کند که آینده ی شغلی سازمان به کجا کشیده خواهد شد. همچنین با صحبت کردن در مورد ارزش های یک مجموعه متدهای رسیدن به آن ها زیر سازی و برنامه ریزی خواهد شد.

 

3- به کلیه کارکنان با یک چشم نگاه کنید. اعتماد زمانی ایجاد می شود که حتی یک تازه وارد، کارمندی که به صورت پاره وقت کار می کند، و یا کارمندی که پایین ترین میزان حقوق را دارد، احساس کنند که کارشان مهم بوده و جزئی از تیم یک سازمان بزرگ هستند. مدیریت نباید از برخود با چنین کارمندانی کناره گیری کند و همواره جلساتی را پیرامون نشست با کلیه ی کارمندان برگزار نماید. رهبران ارشد باید همواره به عقاید و پیشنهادات کلیه کارکنان گوش بدهند و به آنها اعتبار لازم را بدهند تا بتوانند خودشان را نشان دهند. یک رهبر زمانی موفق خواهد بود که نام کلیه ی کارکنانش را بداند، با خانواده های آنها آشنا باشد و با احترام و ارزش با آنها برخورد کند.

 

4- بر روی اهداف کلی و نه شخصی تمرکز کنید. زمانی که کارمند احساس کند که همه دست به دست هم داده اند تا به هدفی همه جانبه و فراگیر دست پیدا کنند، و هر کسی ساز خودش را نمی زند، به این طریق اعتماد بیشتری ایجاد خواهد شد. این عصاره ی کار گروهی است. زمانیکه کار واقعاً گروهی باشد، افراد شرکت کننده در آن با اعتماد و اطمینان کامل نسبت به هم برخورد خواهند کرد.

 

5- کار درست را انجام دهید حتی اگر ریسک زیادی در بر داشته باشد. همه ی انسان ها به صورت حسی می توانند تشخیص دهند که چه کاری "درست" است و چه کاری اشتباه. اگر این حس غریزی را دنبال کنیم و عواقب شخصی آنرا در نظر نگیریم، تقریباً می توان گفت که می توانیم احترام دیگران را به خود جلب کنیم. از این احترام، اعتماد بوجود خواهد آمد.

 

 

خوب این از 5 نکته ی مثبت، اما نکات منفی کدام است. از چه طریقی اعتماد همکارانمان نسبت به ما سلب خواهد شد؛

 

 

1- رفتار و گفتار متناقض. هیچ چیز ذهن افراد را سریع تر از مشاهده ی دو چهرگی مغتشش نمی کند؛ و اگر این مشغولیت ذهنی به دلیل وجود تضاد در رفتار و تمایلات فرد بوجود آید، مطمئناً اعتماد میان دو نفر از میان خواهد رفت.

 

2- به دنبال اهداف فردی و نه گروهی بودن. کسی که تنها به فکر خودش باشد - به ویژه در یک محیط تیمی- به سرعت احترام دیگران نسبت به خودش را از دست خواهد داد و در نتیجه ی آن اعتماد نیز از میان خواهد رفت.

 

3- دریغ کردن اطلاعات. زمانی که کانال های ارتباطی بسته شود، شایعاتی به میان می آید که افراد احساس می کنند درست هستند. بعد هم مواردی نظیر حاشا، انکار و تکذیب مطرح می شود که همه و همه بار منفی در بر دارند. در یک چنین شرایطی افراد تمایل پیدا نمی کنند که اطلاعات صحیح را با یکدیگر در میان نگذارند. به موجب این اشتباه اعتماد از میان خواهد رفت.

 

4- دروغ گفتن یا در میان گذاشتن نیمی از حقیقت. دروغگویی یکی از سریع ترین شیوه هایی است که به واسطه ی آن اعتماد فوراً از بین می رود. ممکن است افراد یک مرتبه و یا دو مرتبه چنین حرف هایی را باور کنند، اما مرتبه ی سوم از خود واکنش نشان می دهند.

 

5- برخورداری از ذهنیت بسته و محدود. عدم تمایل در به حساب آوردن عقاید و ایده های دیگران و ایجاد کردن این ذهنیت که "فقط حرف های خودم درست هستنند..." به مرور زمان پل ارتباطی را از میان برداشته و اعتماد را مختل خواهد کرد.

 

 

زمانیکه حقیقتاً به سازمان های موفق نگاه می کنیم، می بینیم که رهبران این ارگان ها هر 5 تکنیک ارائه شده را رعایت می کنند. رهبران ارتشی موفق همچنین رهبران سیاسی مردمی و یا رهبران قابل احترام صنعتی نظیر را در نظر بگیرید. همه ی این رهبران بزرگ نوعی حس اعتماد را در میان رتبه های بالاتر، هم رده ای های خود، و زیر دستانشان برقرار کرده بودند و به این واسطه موفقیت و بزرگی را از آن خود، واحدهای مرتبط، هم پیمانان، و شرکت هایشان نمودند.

روانشناسی - روش های موفقیت - 5 تکنیک برای ایجاد و تخریب اعتماد در محیط کار


:: موضوعات مرتبط: 5 تکنیک برای ایجاد و تخریب اعتماد در محیط کار , ,



4 فاکتور موفقیت شغلی
نوشته شده در پنج شنبه 21 / 2 / 1391
بازدید : 165
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

برای داشتن شرکتی موفق باید استعداد، طرز برخورد، و اهداف مختلف در نظر گرفته شود. بیشتر افراد معمولا از مقوله تبلیغات چشم پوشی می کنند، در حالیکه این مورد بخصوص خود یکی از عوامل مهم بموفقیت رساندن بسیاری از بزرگان امر تجارت می باشد.

برای رسیدن بموفقیت باید خود را با تمام وسایل موفقیت افراد حرفه ای مجهز کنید. البته منظور ما این نیست که تمام درها و دیوارهای دفترکار خود را با مدارک دانشگاهی و افتخارات تحصیلی و آموزشگاهی پر کنید. داشتن دیپلم های جور واجور چیز خوبی است، اما به شما هیچ کمکی نمی کنند که بتوانید بازده کاری را بالا ببرید و فرد کارآمدی جلوه کنید.

 

شما نیاز به چیزهای بیشتری دارید؛ در جهانی که ظواهر همه جا را احاطه کرده اند، لوازم جانبی و طریقه استفاده از آنهاست که موفقیت و شکست شما را نمایان می سازد. چنین امکاناتی به اندازه تحصیلات مهم هستند.

 

بقیه مطالب را میتوانید در ادامه مطلب ببینید

 


:: موضوعات مرتبط: 4 فاکتور موفقیت شغلی , ,



3 گام تا رسیدن به موفقیت
نوشته شده در پنج شنبه 21 / 2 / 1391
بازدید : 190
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

همه ی انسان ها خواهان موفقیت اند.

 

بعضی افراد هر صبح که بیدار می شوند، در تلاش برای رسیدن به آن هستند، و در این راه حتی حاضرند به ضرر و زیان سایر افراد نیز کار کنند. برای سایرین، کسب موفقیت به نظر غیر ممکن می رسد. آنها تصور می کنند که فقط افراد کمی قادرند به آن دست یابند و بقیه باید به همان چیزی که دارند شاد و راضی باشند.

این حرف ها خیلی هم دور از واقعیت نیست. اگر شما با قصد و هدف ناپاک و اشتباه به دنبال موفقیت باشید، هیچگاه به آن نخواهید رسید. مثل این است که بدون در دست داشتن نقشه، به شهری غریب سفر کنید.

 

 

بقیه مطالب را میتوانید در ادامه مطلب ببینید

 


:: موضوعات مرتبط: 3 گام تا رسیدن به موفقیت , ,



3 فاکتور اصلی موفقیت
نوشته شده در پنج شنبه 21 / 2 / 1391
بازدید : 269
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

موفقیت در کار و تجارت به فاکتورهای گوناگونی بستگی دارد که بارزترین آن شانس و اقبال میباشد. اما اگر شما  میخواهید که نبردبان ترقی را بسرعت طی کنید این نکته  را باید بخاطر بسپارید: موفقیت امری کاملا سیستماتیک بوده و می شود آن را با فرمول بیان نمود. راهبرهای زیر میتوانند به مقدار زیادی شما را برای رسیدن به آن یاری    نمایند.

 

موفقیت بسراغ کسانی میآید که از آگاهی، متقاعدسازی  و قدرت بتوانند به نفع خود بهره بگیرند. به عبارت دیگر:

 

موفقیت =    آگاهی + متقاعد سازی + قدرت

 

بیاموزید که چگونه با بکاربردن این قوانین تعیین کننده در زندگی کاری خود می توانید در شغل خود موفق گردید.

 

بقیه مطالب را میتوانید در ادامه مطلب ببینید

 

 


:: موضوعات مرتبط: 3 فاکتور اصلی موفقیت , ,



پول و ازدواج
نوشته شده در شنبه 12 / 2 / 1391
بازدید : 188
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

عاشق کسی شده اید و احساس می کنید که میخواهید باقی زندگی خود را کنار او بگذرانید.

 

همین طور که دست های همدیگر را در دست دارید، در مورد فرزندانی که در آینده خواهید داشت، شغل هایتان و حتی در مورد خانه ایده آلتان صحبت خواهید کرد. هر چند که صحبت کردن در مورد این مسائل نیز مهم است، اما نباید یک مسئله را فراموش کنید که امروزه پول مهمترین مسئله در بر هم خوردن ازدواج ها است.

 

رکن اصلی در هر ازدواج موفق، توانایی افراد در استفاده صحیح از پول است. این ممکن است کار دشواری باشد. یک لحظه به این مسئله فکر کنید. هر دو نفری که می خواهند با هم باشند، صد در صد عقاید متفاوتی در مورد پول دارند. یکی ممکن است به پول فقط مثل وسیله ای برای خرید مایحتاج نگاه کند. در حالی که برای دیگری پول وسیله ای برای کسب قدرت و مقام است. اما همچنان افراد بدون داشتن عقیده مشخصی در مورد پول زندگی را می گذرانند. و این زیاد جالب نیست. افکار ما در مورد پول بر اساس تاثیراتی که بر زندگی ما می گذارد شکل می گیرد. دیدگاه ما به تجربه های کودکی ما در رابطه با پول بر می گردد. همه ما تصمیمات مالیمان را بر اساس چهار چوبی که به نظرمان معقول است می گیریم.

 

چرا این مسئله برای نامزد های جوان اینقدر مهم است؟ زیرا در طول مراحل یک ازدواج تمام انتخاب ها تحت تاثیر دورنمای هر فرد در مورد پول است. تمام مخالفت ها و نا سازگاری هایی که به نظر می رسد که در مورد مسئله ای خاص باشد، در حقیقت در مورد نگرشی است که افراد به پول دارند. حتی اگر آن مشکل هم شناخته شود، باز حل کردن و برطرف کردن این مسئله بسیار دشوار است. چند راهکار عملی برای تازه عروس و داماد ها را می خواهیم بررسی کنیم تا افراد بتوانند توسط آنها زیر بنای محکمی برای مسائل مالی و اقتصادیشان در زندگی پایه ریزی کنند.

 

1- ببینید فرد مقابلتان در مورد پول چه نظری دارد: نیازی نیست که سوالاتی مثل سوالات ورودی دانشگاه هاروارد تهیه کنید، فقط از همسرتان بپرسید که پول چه نقشی در دوران کودکی او داشته است. آیا پولدار بوده یا فقیر؟ فقط سعی کنید که بفهمید پول چه نقشی را در خانواده وی بازی کرده است.

 

2- در مورد عقاید فعلیتان در مورد پول صحبت کنید: آیا از بی پولی یا داشتن پول زیاد وحشت دارید؟ آیا پول مسئله ای است که دوست ندارید در موردش بحث کنید؟ ممکن است شما ساعت های متمادی در مورد پول فکر کنید و یا اینکه هیچوقت اصلاً در مورد آن فکر نکنید. احساساتتان را با یکدیگر در میان بگذارید.

 

3- بگویید یک خرید بزرگ از نظر شما چیست: برای بعضی افراد یا بعضی بودجه های مالی یک خرید بدون برنامه ریزی 10 هزار تومانی به نظر معامله ی بزرگی می آید ولی بعضی دیگر حتی خرج کردن بیست دسته دو هزار تومانی هم برایشان ناچیز است. آیا درست است که قبل از هر خرید با همسرتان همفکری کنید؟ تمام این اطلاعات ممکن است بعدها در ازدواج به دردتان بخورد. وقتی همسرتان با خریدی غیر منتظره به خانه می آید یا با کمی بالا رفتن قبض تلفن از خود واکنش شدید نشان می دهد، شما می توانید مسئله ی اصلی را راحت تر درک کنید. ممکن است برای او مشکل تلفن راه دور شما به مادرتان نباشد، بلکه شاید ترسش از این باشد که دیگر پولی برای پرداخت اجاره خانه باقی نماند.

 

4- در مورد حساب بانکیتان با یکدیگر صحبت کنید: آیا شما حساب مشترک بانکی باز خواهید کرد و یا می خواهید همچنان پول هایتان را در حسابی جداگانه نگه دارید؟ این ممکن است مسئله ای بسیار حساس برای خیلی از زوج ها باشد. برای بعضی از آن ها حساب های پس انداز مشترک می تواند راهی برای نشان دادن تعهد آن ها به ازدواجشان باشد. برای بعضی دیگر حساب بانکی که به تنهایی آن را کنترل کنند، نشانه ای از بر خود ارزش گذاشتن است که آن ها از آن چشم نخواهند پوشید.

 

5- در نظر بگیرید که قرض ها چگونه بر دارایی شما تاثیر می گذارند: یکی یا هر دو نفر ممکن است قروضی بالا بیاورند. تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید تا قبل از اینکه ازدواج کنید از پس این هزینه ها بر بیایید. فکر خوبی خواهد بود اگر وکیلی برنامه های شما را بازبینی کند.

 

6- تصمیم بگیرید که کدام یک از شما مسئولیت پرداخت قبض ها و تنظیم دفترچه هزینه ها را بر عهده خواهد گرفت: احتمالاً شما از زیر این مسئولیت شانه خالی خواهید کرد. با اینکار هر دو نفر اطلاعاتشان در مورد دارایی خانواده بالاتر خواهد رفت. همچنین هم به زن و هم به مرد خانه توصیه می کنیم که ماهی یکبار بنشینید و تمام دخل و خرجتان را با هم مرور کنید. در بسیاری از موارد با اینکار می توانید مشکلات را به سادگی حل کنید قبل از اینکه آنقدر بزرگ شوند که دیگر قابل حل نباشند.

 

7- ببینید که آیا می خواهید در وصیت نامه یا حساب پس انداز بازنشستگیتان تغییری بدهید: نقشه های شما برای ارث و میراث در دوران مجردی بعد از ازدواج اصلاً به کارتاننمی آید. باید تصمیمات جدیدی بگیرید. این مسئله به خصوص در مورد خانواده های مرکب بسیار مهم است. در تصمیماتی که برای ارث و میراث و سرپرستی گرفته می شود باید بسیار دقت کنید. اگر بدون وصیت نامه بمیرید، دولت در مورد دارایی و فرزندانتان تصمیم خواهد گرفت. و احتمالاً تصمیماتشان با شما بسیار متفاوت خواهد بود. به سادگی وصیت نامه تان را تغییر ندهید. فردی که طلاق گرفته و دوباره ازدواج کرده است با خطری بزرگ مواجه است. اگر در ازدواج قبل با توافق جدا شده باشد، وصیت نامه ای که در طی ازدواج سابقش نوشته است، می تواند تمام دارایی هایش را به سادگی ار آن همسر سابقش کند. و این می تواند برای همسر جدید شوک بزرگی باشد.

 

همه زوج ها در ماه های قبل از ازدواج سرشان بسیار شلوغ خواهد بود. حتی اگر نخواهند مراسم عروسی بزرگی ترتیب دهند، باز چیزهای زیادی هست که وقتشان را بگیرد. اما هرگز فراموش نکنید که وقت کمی را هم در مورد موضوع کاملاً غیر احساسی پول صحبت کنید. بعد از همه این حرف ها، باید بگویم که پول مسئله ای بسیار مهم است تا بتوانید سوگند "تا زمان مرگ از هم جدا نمی شویم" را جامه عمل بپوشید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پول و ازدواج


:: موضوعات مرتبط: پول و ازدواج , ,



بازدید : 151
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

1 - برخوردی کاملا آرام ، صمیمی و عادی با او داشته باشید .

2 - با صبر و حوصله به صحبت های او گوش کنید .

3 - هرگز از نحوه صحبت کردن او تقلید نکنید .

4 - مراقب باشید تا او با بینی هوا را وارد ریه و از دهان خارج نکند (تمرینات تنفسی مناسب) .

5 - به او آموزش دهید که شمرده و آرام صحبت کند و مراقب وضعیت تنفسی خود باشد .

6 - از او بخواهید که با آرامش کامل در مقابل آینه با خودش یا شا صحبت کند .

7 - برای اصلاح تکلم فرد لکنتی از کلمات و جملات ساده شروع کنید و پس از آن بر میزان دشواری آن بیفزایید .

8 - او را به صحبت در جمع تشویق کنید ، بهتر است در ابتدا از جمع کودکان یا افراد کوچکتر استفاده کنید و پس از آن، از او بخواهید تا در شرایط پیچیده تر نیز صحبت کند. برای مثال از فردی که با عجله سرکار می رود ، آدرسی بپرسید .

9 - به او آموزش دهید که قبل از صحبت کردن به مطالبی که می خواهد بیان کند ، بیندیشد و آنها را در ذهن خود نظم دهد و پس از آن ، مطالب را به زبان آورد .

10 - هیچ گاه به خاطر مشکل او اظهار تاسف نکنید و همواره مشوق او در صحبت کردن و اظهار نظر نمودن درباره پدیده ها و امور مختلف زندگی باشید .

11 - با دادن مسئولیت هایی که از عهده آنها برمی آید و مایل است آنها را انجام دهد ، اعتماد به نفس او را تقویت کنید .

12 - حس مشارکت اجتماعی و گروهی را در او افزایش دهید و موجبات ارتباط با دیگران را فراهم سارید .

 

نباید انتظار داشته باشید که با شروع درمان،لکنت زبان فرد فورا برطرف شود. گاهی ممکن است بهبودی نسبی چند ماه طول بکشد .

روانشناسی - اختلالات روانی - برای کمک به کودکی که لکنت زبان دارد ، چه اقداماتی باید انجام داد ؟


:: موضوعات مرتبط: برای کمک به کودکی که لکنت زبان دارد ، چه اقداماتی باید انجام داد ؟ , ,



لکنت زبان چیست ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 168
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ لکنت زبان عبارت است از اختلال در روان بودن و الگوی زمانی تکلم به نحوی که نامتناسب با سن فرد باشد . در لکنت زبان یک یا چند مورد از موارد ذیل دیده می شود : تکرار اصوات، طولانی کردن کلمات ، مکث هایی در وسط کلمات ، عوض کردن کلمات به منظور جلوگیری از گیر کردن و بلاخره توقف ها یا مکث های بارز .

 

در بیشتر افراد این اختلل از دوران کودکی آغاز می شود . لکنت زبان ممکن است در طی تمرینات شفاهی یا آواز خواندن یا حرف زدن با اشیا یا حیوانات خانگی برطرف کرد .

 

درمان : گفتار درمانی ، آموزش ریلکسیشن ، انجام هیپنوتیزم همراه با تلقین ، روان درمانی و خانواده درمانی ( در صورت وجود پاتولوژی بارز در بیمار و خانوداه ، روان درمانی و خانواده درمانی اندیکاسیون دارد ) ، تکنیک جدید درمانی ( Self – Therapy ) است با فرض اینکه لکنت زبان یک علامت نیست ، بلکه رفتاری قابل تعدیل است و درمان دارویی هم نوعی دیگر از روش های درمانی است .

روانشناسی - اختلالات روانی - لکنت زبان چیست ؟


:: موضوعات مرتبط: لکنت زبان چیست ؟ , ,



بیماری اوتیسم یا درخودماندگی چیست ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 159
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ این بیماری قبل از 30 ماهگی بروز می کند و شاخص ترین علائم و نشانه های مهارت های ارتباطی کلامی و غیر کلامی رشد نیافته یا کم رشد یافته ، الگوهای گفتاری غیر طبیعی ، اختلال در برقراری ارتباط کلامی ، بازی های اجتماعی غیرطبیعی ، فقدان همدلی و ناتوانی در برقراری دوستی است .

 

حرکات کلیشه ای بدن نیاز به حفظ یکنواختی ، محدود بودن علائق و مشغولیت ذهنی با اعضاء بدن نیز شایع اند .  بیمار کناره گیر بوده و اغلب ساعات طولانی را به بازی و تنهایی می گذارد .

 

علت اوتیسم بر احتمالات گوناگونی نظیر آسیب مغزی ، آسیب پذیری ذاتی ، آفازی تکاملی ، نارسایی در سیستم فعال کننده مشبک ، اثر متقابل نامساعد عوامل رشد عصبی و روانی و تغییرات ساختمانی در مخچه تاکید کرده اند .

 

روش های درمانی متعددی در این اختلال به کار رفته ولی میزان موفقیت محدود بوده است .

 

برای پیشرفت در یادگیری گفتار از رفتار درمانی و برای رفتار مخرب و پرخاشگری از کنترل رفتاری و دارودرمانی استفاده می شود .

روانشناسی - اختلالات روانی - بیماری اوتیسم یا درخودماندگی چیست ؟


:: موضوعات مرتبط: بیماری اوتیسم یا درخودماندگی چیست ؟ , ,



آیا ناخن جویدن هم اختلال است ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 151
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ ناخن جویدن ممکن است از سنین پایین (حتی یک سالگی ) شروع شود و میزان بروز آن تا 12 سالگی افزایش یابد . معمولا تمام ناخن ها به یک نسبت جویده می شوند . در موارد شدید صدمه ناخن ها جدی است و ممکن است منجر به عفونت انگشتان و بستر ناخن ها شود . ناخن جویدن در موقعیت های اضطراب آور و ناکامی ها تشدید می یابد :

 

الف ) چند توصیه به والدین

 

1 - تا آن جا که ممکن است این رفتار را نادیده بگیرند .

2 - کودک را تنبیه نکنند

3 - محیط امنی برای کودک فراهم آورند تا نیاز او به این گونه رفتارها کاهش یابد

4 -  توجه کودک را به رفتارش جلب نکنند

5 - کودک را به ویژه هنگام خواب سرگرم نگه دارند ( مثلا با اسباب بازی ) تا حواسش از این عادت به فعالیت دیگری منحرف شود .

 

ب ) دارو درمانی ( در موارد بسیار شدید و در کودکان بالای 7 سال ) .

روانشناسی - اختلالات روانی - آیا ناخن جویدن هم اختلال است ؟


:: موضوعات مرتبط: آیا ناخن جویدن هم اختلال است ؟ , ,



شب ادراری چیست ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 167
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ عـبـارت است از دفع مکرر ادرار در رختخـواب یـا لبـاس های فـرد که ممکن است غـیـرارادی و یـا ارادی باشد. برای تشخیص این اختلال، دست کم 2 بار در هفته و حداقل 3 ماه باید اتفاق افتاده بـاشـد و سن کودک بالای 5 سال باشد . اصولا شیـوع شب ادراری با افزایش سن کودکان رو بـه کاهش می گذارد . در 75 درصد از کودکان دچار شب ادراری ، یکی از بستگان درجه اولشان نیـز به این اختلال مبتلا بوده است .

 

بـرای تشخیص شب ادراری هیچ روش قطعی آزمایشگاهی وجود ندارد ، اما پـزشک بایـد همیشه اختلالات ارگانیک را در نظر داشته باشد . شب ادراری معمولا خود به خود برطرف می شود .

 

درمان : درمان های غیردارویی

 

1 - رفتار درمانـی شرطی کردن بـا استفاده از دستگاه Pad and Buzzer   موثـرتـریـن روش درمان است . آموزش تخلیه مثـانه ، در صورتـی که کودک در طول روز ادرار خود را نگه دارد ، مورد تشویـق قرار بگیرد .

2 – هیپنوتراپی

3 - روان درمانی ( حل مشکلات روانی و اختلالات عاطفی هیجانی در کودک و خانواده وی

4 - دارو درمانی .

روانشناسی - اختلالات روانی - شب ادراری چیست ؟


:: موضوعات مرتبط: شب ادراری چیست ؟ , ,



اختلال تیک گذرا چیست ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 166
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ این اختلال عبارت است از یک یا چند تیک حرکتی یا صوتی به تنهایی یا همراه یکدیگر . تیک به دفعات در طول روز، برای حداقل 4 هفته، رخ می دهد.طول دوره بیماری کمتر از 12 ماه است . شروع اختلال قبل از 18 سالگی است . حدود 24 - 5 درصد تمام کودکان سنین مدرسه سابقه ای از تیک را می دهند . نسبت ابتلا پسرها به دخترها 3 به 1 است . اگر چه تمام انواع تیک با استرس یا اضطراب تشدید می شوند ، اما تاکنون هیچ مدرکی دال بر اثبات این موضوع پیدا نشده است .

 

درمان : در موارد خفیف درمان لازم نیست . تنها به والدین و اطرافیان توصیه می شود از توجه زیاد به کودک و دادن تذکرات مکرر به او یا تحقیر وی خودداری نمایند. اگر تیک ها به حدی شدید است که سبب ناتوانی فرد و یا اختلال هیجانی بارز شده اند ، معاینات کامل نورولوژی اطفال توصیه می شود . روان درمانی : در موارد شدید از رفتار درمانی به ویژه اشباع ، روان درمانی فردی و یا گروهی و دارو درمانی استفاده می شود .

روانشناسی - اختلالات روانی - اختلال تیک گذرا چیست ؟


:: موضوعات مرتبط: اختلال تیک گذرا چیست ؟ , ,



بازدید : 139
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

الف ) آموزش خانواده

والدین نباید خود یا دیگران را به خاطر مشکل کودک سرزنش کنند و یا احساس گناه نمایند . والدین باید روش مشابه در تربیت کودک به کار گیرند . روش های فرزندپروری به والدین آموزش داده شود ، برخی از مشکلات مانند اختلال در توجه و تمرکز ، با اقدامات تربیتی و روان شناختی بهبود نمی یابند . اما برخی از مشکلات نیز مانند عدم همکاری در مصرف دارو و نافرمانی با اقدامات تربیتی و روان شناختی بهبود می یابند. اصل رفتار درمانی به والدین آموزش داده شود .

ب ) روان درمانی کودک

رفتار درمانی شامل تشویق درفتارهای مناسب ، نادیده گرفتن و عدم توجه به رفتار های نامناسب کودک است . روان درمانی فردی هم شامل از بین بردن احساس حقارت و افزایش اعتماد به نفس در کودک و جلب همکاری وی در مصرف دارو و گروه درمانی کودکانی است که مشکلات مشاهب دارند .

ج ) آموزش آموزگاران

د ) دارو درمانی

روانشناسی - اختلالات روانی - برای درمان اختلال بیش فعالی یا کمبود توجه چه کار باید کرد ؟


:: موضوعات مرتبط: برای درمان اختلال بیش فعالی یا کمبود توجه چه کار باید کرد ؟ , ,



یا اختلال بیش فعالی یا ADHD یعنی چه ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 111
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ این اختلال عبارت است از « الگوی پایدار بیش فعالی و یا کمبود توجه » به طوری که شدت آن بیش از حد طبیعی یک کودک در طی روند رشد باشد . برای تشخیص این اختلال لازم است که دست کم برخی از علائم تا قبل از سن 7 سالگی بروز نماید . علائم باید حداقل 6 ماه باقی بمانند و علائم این اختلال دست کم در دو محل از بین مدرسه ، خانه و محیط کار و ... مشاهده شود .

 

ممکن است کودک فقط یکی از مجموعه علائم بیش فعالی یا کمبود توجه و یا رفتارهای تکانشی را داشته باشد . کم توجهی و بی دقتی  عدم موفقیت تحصیلی ، بی اعتنایی به خواست های والدین ، رفتارهای تکانشی ، عدم ثبات هیجانی ، رفتارهای تحریک پذیر و تهاجمی ، از جمله علائم بالینی این اختلال هستند . معمولا کودکان بیش فعال بیشتر از کودکان کم توجه به نزد پزشک برده می شوند .

روانشناسی - اختلالات روانی - یا اختلال بیش فعالی یا ADHD یعنی چه ؟




درمان اعتیاد چگونه است ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 152
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ درمان اعتیاد شامل بازگیری جسمی، بازگیری روانی و رفع زمینه های اجتماعی اعتیاد است .

 

الف - بازگیری جسمی و رفع نشانه های آن : ساده ترین بخش درمان اعتیاد است. روش درست بازگیری جسمی این است که نخست باید کمترین میزان ماده مخدر را که سبب جلوگیری از بروز نشانه های قطع و محرومیت از ماده اعتیاد آور می شود، به دست آورد . سپس می توان معادل با آن «متادون» را جایگزین کرد .

 

ب - بازگیری روانی و رهایی کامل از وابستگی :

 

برای بازگیری روانی از اعتیاد شرایط زیر ضروری است : انگیزه برای ترک ، پیدایش احساس مسئولیت، رفع تمایلات ضداجتماعی و غیراجتماعی، دگرگونی در روش زندگی. برای رسیدن به این شرایط، روان درمانی دراز مدت بیمار ضروری است و انگیزه برای ترک باید جنبه درونی داشته باشد .

 

ج - رفع زمینه اجتماعی شامل : وجود کار مناسب ، ایجاد مهارت های مفید اجتماعی ، امکانات تحصیلی و ورزشی و سرگرمی های مناسب و عدم امکان دستیابی به ماده مخدر است .

روانشناسی - اختلالات روانی - درمان اعتیاد چگونه است ؟


:: موضوعات مرتبط: درمان اعتیاد چگونه است ؟ , ,



علل روی بردن به اعتیاد کدامند ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 153
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ مانند هر مسئله پزشکی عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی در سبب شناسی اعتیاد نقش دارند.در تاریخچه زندگی معتادان  ضربه های چشمگیر روان شناختی حین شیرخوارگی و کودکی ، رابطه مختل بین والدین و کودک ، اوضاع ناخوش خانوادگی و ناهماهنگی بین والدین شایع تر از کل جمعیت است. ناتوانی در رویارویی با فشارهای زندگی و الزامات اجتماعی و نیازهای افراطی و وابستگی که بالطبع ارضا نمی شوند ، نیز در بین معتادان شایع هستند .

 

نقش عوامل اجتماعی و فراوانی ماده اعتیادآور ، سهولت دسترسی به آن ، سابقه تاریخی مصرف آن ماده و ویژگی های فرهنگی نیز قابل ذکر است . فقر و ثروت فراوان ، هر دو با پدیده اعتیاد همراه هستند . از نظر زیستی و جسمی نیز تا چندی پیش به علت عدم دسترسی به امکانات پزشکی به ویژه در روستاها ، افرادی برای کاستن از آلام خود به تریاک روی می بردند .

روانشناسی - اختلالات روانی - علل روی بردن به اعتیاد کدامند ؟


:: موضوعات مرتبط: علل روی بردن به اعتیاد کدامند ؟ , ,



اعتیاد از نظر روان شناسی و روان پزشکی
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 173
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ منظور از واژه اعتیاد هنگامی که به صورت عام به کار می رود ، چیزی است که در اصطلاح علمی « وابستگی دارویی » خوانده می شود . دارو به هر ماده ای اطلاق می شود که چون به بدن وارد می شود ، یک یا چند کارکرد آن را تغییر می دهد . انسان بر اثر مصرف برخی مواد از نظر جسمی و روانی به آن وابسته می شود ، به طوری که در اثر دستیابی به آن ماده و مصرف آن احساس آرامش و لذت می کند ، در حالی که با نرسیدن دارو به احساس ناراحتی روانی و رنج جسمی دچار می شود .

 

مواد مخدر مهم ترین مواد اعتیاد آور را تشکیل می دهند . الکل و دخانیات نیز بخش دگری از مواد اعتیادآور هستند .

 

 « وابستگی روانی » ، مهم ترین عامل مصرف مواد اعتیادآور است .

 

« وابستگی جسمی » مهم ترین عامل برگشت به اعتیاد است .

 

«پدیده تحمل»:برای رسیدن به همان حالت نشئه ای که در ابتدا با مقدار معینی از ماده اعتیادآور حاصل می شود ، باید به طور مرتب میزان ماده را افزود .

روانشناسی - اختلالات روانی - اعتیاد از نظر روان شناسی و روان پزشکی


:: موضوعات مرتبط: اعتیاد از نظر روان شناسی و روان پزشکی , ,



عوامل بروز پرخاشگری کدامند ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 163
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ هر چند عجیب به نظر می رسد ، اما در ظاهر پرخاشگرترین افراد،شیرخواران و کودکان هستند به ویژه در سه سالگی پرخاشگری کودک به بیشترین حد می رسد ، شاید به این دلیل که کودکان پرخاشگری خویش را به روش آشکار و مستقیم ابراز می کنند و به روش های غیر مستقیم خوآگاه یا ناخودآگاه برای نمایش آن مجهز نیستند .

 

یک ویژگی کودک که با پرخاشگری های او پیوستگی نزدیک دارد ، عبارت است از خودمداری : کودک فقط خود را می بیند و تنها دیدگاه خویش را نسبت به امور می شناسدو در نتیجه تنها آن را درست می داند. برای او عجیب است که دیگران چون او نیندیشند. روشن است که جلوگیری از پرخاشگری ها تنها با زور و قوه قهریه عملی نیست زیرا این خود نقص غرض است. تنها زمانی می توان پرخاشگری را رفع کرد که زمینه آن را از بین برده شود . اگر همچون دوران کودکی به دیگران فرصت گفت و شنود بدهم ، آن گاه در می یابند لزوما همه مردم به یکسان و چون آنان نمی اندیشند و هر یک به دلیلی ممکن است دیدگاهی دیگر داشته باشند . انسان بالغ می کوشد از این تنوع دیدگاه ها به هماهنگی و وحدت دست یابد .

 

در باب پرخاشگری پنج فرضیه وجود دارد :

 

1 ) دیدگاه روان کاوی : اگر غریزه مرگ مهار نشود منجر به انهدام خود می شود مگر اینکه از طریق «والایش» یا «جا به جایی» تغییر کند.

 

2 ) دیدگاه لورنز : پرخاشگری از غریزه جنگ سرچشمه می گیرد که بین انسان و جانوران مشترک است .

 

3 ) دیدگاه سائق برانگیخته : پرخاشگری به طور عمده از موقعیت های بیرونی ریشه می گیرد که منجر به ناکامی شده اند .

 

4 ) پرخاشگری به عنوان رفتار آموخته شده :پرخاشگری هم به علت واکنش های پرخاشگرانه که از راه تجربه کسب شده اند و هم به علت پاداش ناشی از رفتارهای پرخاشگرانه روی می دهد .

 

5 ) دیدگاه زیست شغلی تکاملی : نظر به اینکه پرخاشگری دارای شالوده زیست شناختی است و از جمله تحریک نواحی گوناگون « هیپوتالاموس » در مغز و افزایش یا کاهش برخی مواد شیمیایی چون سروتونین سبب ایجاد دگرگونی هایی در رفتار پرخاشگرانه می شود . در انسان فعال شدن مکانیسم های پرخاشگری در اختیار کنترل های شناختی و تحت تاثیر مغز است .

 

افراد دچار آسیب مغزی ممکن است در برابر محرکی که به طور طبیعی رفتار پرخاشگری پدید نمی آورد ، واکنش پرخاشگری نشان دهند . در بیماران « روان پریش » بروز پرخاشگری بیش از جمعیت عادی است . در بیماران اسکیزوفرنیک احتمالا پردازش نادرست اطلاعات موجب رفتار پرخاشگرانه می شود .

 

در مبتلایان به شخصیت های « ضد اجتماعی » و « بدبین » هم در اثر مجموعه ای از عوامل زیستی و روانی و اجتماعی ، رفتارهای پرخاشگرانه خیلی بیشتر از مردم عادی است . حال آنکه در شخصیت ها اسکیزوئید ( گوشه گیر ) ، افسرده ، وابسته ، اجتنابی ، وسواسی - اجباری ، رفتارهای پرخاشگرانه آشکار خیلی از جمعیت عادی کمتر است و این افراد اصولا قادر به ابراز خشم و عصبانیت خود نیستند .

روانشناسی - اختلالات روانی - عوامل بروز پرخاشگری کدامند ؟


:: موضوعات مرتبط: عوامل بروز پرخاشگری کدامند ؟ , ,



پرخاشگری چیست ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 196
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ رئیس اداره معاونش را مورد سرزنش قرار می دهد ، معاون کارمند خود را توبیخ می کند ، کارمند بر سر آبدارچی فریاد می کشد ، آبدارچی در خانه زنش را مورد اهانت قرار می دهد ، و زن و فرزندش را تنبیه بدنی می کند و سرانجام فرزند خانواده گربه خانه را با لگدی از در بیرون می اندازد ... این نمایشنامه غم انگیز و کوتاه اداری - خانوادگی بیانگر « پرخاشگری » است و واقعیتی را که در زبان روان شناسی به « جابجایی » موسوم است نشان می دهد .

 

زمانی که فرد نتواند در موقعیتی احساس اصلی خود را ابراز کند و جرات گفتگو با مافوق را نداشته باشد ، آن احساس به شکل پرخاشگری بر سر زیر دست فرو می ریزد . فردی که خود را در معرض اجحاف و زورگویی می بیند، اگر نیاموخته باشد که به روشی پخته و انسانی واکنش نشان دهد، آن گاه یا دست به پرخاشگری مستقیم می زند و یا به طور غیر مستقیم با لجبازی ، مخفی کاری ، ترشرویی و مانع تراشی پرخاشگری خویش را به شکل نهفته ابراز می دارد ( پرخاشگری انفعالی ) .

 

عموما افراد پرخاشگر ، کسانی هستند که روش های سازنده رویارویی با ناکامی و شکست را نیاموخته و تنها به روش ابتدایی خشونت مجهزند . اگر کودکی در محیط نامناسب خانواده ، خواسته های خود را با داد و فریاد و پا به زمین کوبیدن و مشت زدن به دیگران به دست بیاورد و به ادامه این روش تشویق شود ، پس از مدتی با فرد بزرگسالی مواجه می شویم که در برابر ناکامی ها به جای برخورد سازنده ، با ابراز خشم و پرخاشگری واکنش نشان می دهد و یا به گریستن و افسردگی پناه می برد که نوعی تغییر جهت پرخاشگری به سوی خود است . اما در محیط مناسب و پرمهر کودک به تدریج صبرکردن ، اعتماد ، مدارا ، توجه به دیگران ، سازگاری و ملایمت را می آموزد .

روانشناسی - اختلالات روانی - پرخاشگری چیست ؟


:: موضوعات مرتبط: پرخاشگری چیست ؟ , ,



چه کسانی خودکشی می کنند ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 155
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ امروزه بیشتر محققین غربی خودکشی را پدیده اجتماعی پیچیده ای می دانند که با عوامل روان شناختی ، بیولوژیک و اجتماعی در ارتباط است . اعتقاد بر این است که خودکشی از احساس غیر قابل تحمل بودن زندگی به وسیله فرد ناشی می شود . این افراد مرگ را تنها راه گریز از درد و مصیبت های فراوان ، بیماری های لاعلاج ، شکست های عاطفی و ... می دانند .

 

شخصی که خودکشی می کند ، تنهایی و ناامیدی را تجربه کرده است . این افراد تعارضات دوگانه ای بین زندگی همراه با استرس بی پایان و عدم امکان هرگونه تغییر یا بهبود در شرایط آن را دارند . به طور کلی نمی توان خودکشی را یک عمل تصادفی دانست ، بلکه خودکشی نوعی رهایی از مشکلات و بحران هایی است که رنج بسیار زیادی را برای فرد ایجاد کرده است .

 

95 درصد افرادی که خودکشی می کنند ، دچار نوعی بیماری روانی هستند که در ذیل توضیح داده می شود .

 

1 - شایع ترین بیماری روانی در این بیماران افسردگی ( به ویژه بیماران افسرده هذیانی ) است. مهم ترین عامل پیش بینی خودکشی در بیماران افسرده ، احساس ناامیدی و درماندگی است .

 

2 - اسکیزوفرنی 10 درصد موارد را شامل می شود. این بیماران به دلیل افکار هذیانی یا توهمات شنوایی آمرانه دست به خودکشی می زنند .

 

3 - دمانس و دلیریوم در 5 درصد موارد علت خودکشی هستند . در این بیماران علت اصلی افسردگی یا اختلال شناختی همراه با دنمانس یا دلیریوم است .

 

4 - اختلالات همراه به ویژه اعتیاد به الکل یا موادمخدر یا اختلالات شخصیتی نیز از اختلالات زمینه ای موجود در بیمارانی است که اقدام به خودکشی می کنند .

 

5 - پنچ درصد افرادی که خودکشی می کنند ، بیماری روانی خاصی ندارند . از دست دادن روحیه ، بیماری های کشنده و انتهایی ، دردهای مزمن ، از علل خودکشی در این گروه است .

 

سایر عوامل موثر در ارزیابی خطر خودکشی عبارتند از : انزوای اجتماعی و نداشتن منابع حمایت کننده ، داشتن یک هدف و نقشه برای خودکشی ، سابقه خودکشی های قبلی به خصوص اگر آخرین اقدام جدی و برنامه ریزی شده بوده است ، احساس اینکه خودکشی تنها راه حل است ، جنس مذکر ، افزایش سن ، تجرد ( مرگ همسر یا طلاق ) ، بیکاری و مهارت های شغلی پایین .

 

درمان : بهترین درمان پیشگیری است . چرا که اغلب خودکشی ها در بیماران روان پزشکی اتفاق می افتد ، که با درمان مناسب می توان از بروز آن جلوگیری کرد .

 

الف : درمان سرپایی و فرستادن بیمار به خانه ( در بیمارانی که افکار جدی خودکشی ندارند و افراد خانواده یا دوستان بتوانند در منزل از بیمار حمایت و مراقبت کنند ، درمان سرپایی انجام می شود ولی اگر بیمار تنها زندگی می کند ، نباید به حال خود رها شود ) .

 

ب - بستری کردن در بیمارستان عمومی ( این حالت خصوصا در بیمارانی به اجرا در می آید که دنبال اقدام به خودکشی دچار عوارض جسمانی شده اند . در این بیماران مشاوره روان پزشکی الزامی است ) .

 

ج - بستری کردن در بخش روان پزشکی

 

د - درمان اختصاصی بیماری اولیه .

روانشناسی - اختلالات روانی - چه کسانی خودکشی می کنند ؟


:: موضوعات مرتبط: چه کسانی خودکشی می کنند ؟ , ,



درمان دگرجنس باور چگونه است ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 133
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

1 -  روان درمانی و گروه های حمایتی همتاها ، روان کاوی

 

2 -  آزمون زندگی واقعی ( حمایت های روانی – اجتماعی در طی آزمون زندگی واقعی )

3 - درمان هورمونی

4 - درمان جراحی

5 - سایر اقدامات درمانی ( گفتار درمانی – جراحی پلاستیک – الکترولیز )

 

در مطالعه ای که بلن کارد و همکارانش (1989) بر عده ای از دگرجنس باورهای مرد ، پس از جراحی انجام دادند،مشخص شد که تاسف و اندوه پس از جراحی با مسائل زیر در ارتباط است:

 

1 ) کاهش درآمد نقش زنانه

2 ) شکست در به دست آوردن بدنی که در جستجویش بوده اند و از جمله عدم وجود جذابیت کافی زنانه .

 

نکته حائز اهمیت در انطباق بهتر پس از تغییر جنسیت در این بیماران،وجود حمایت های اجتماعی و به ویژه حمایت اعضاء خانواده از فردی است که اقدام به جراحی کرده است . بنابراین آماده کردن اعضای خانواده، دادن آموزش های لازم به آنها در این زمینه و روان درمانی خانوادگی توصیه می شود .

روانشناسی - اختلالات روانی - درمان دگرجنس باور چگونه است ؟


:: موضوعات مرتبط: درمان دگرجنس باور چگونه است ؟ , ,



اختلال هویت جنسی چیست ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 142
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ در کشور ما به دلیل مسائل فرهنگی ، خیلی کم به موضوعات مربوط به مسائل جنسی از دیدگاه روان شناسی و روان پزشکی پرداخته شده است و همواره کمبود بحث و تحقیق در این مورد احساس شده است .

 

گونه ای از رفتار جنسی که اهمیت زیادی به آن داده شده است ، اختلال هویت جنسی (دگر جنس باوری) است . در این اختلال بیمار ، تمایلات قوی و دائمی برای به دست آوردن نقش و وضعیت جنس مقابل را دارد. متاسفانه در مورد تاریخچه این اختلال در کشور ما اطلاعات چندانی نداریم . تغییر عمده ای که درباره درمان بیماران دگرجنس باور صورت گرفته ، جایز شمردن عمل جراحی تغییر جنسیت است .

 

جامعه باید دگرجنس باروری را به عنوان یک بیماری و نه به عنوان یک انحراف بشناسد و فرد دگرجنس باور را بیماری نیازمند به درمان بداند.

روانشناسی - اختلالات روانی - اختلال هویت جنسی چیست ؟


:: موضوعات مرتبط: اختلال هویت جنسی چیست ؟ , ,



آیا آلزایمر قابل درمان است ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 150
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ الف - اقدامات کلی درمان : شناسایی و درمان عوامل طبی همراه با بیماری ، ویزیت مکرر و منظم بیمار، کنترل از نظر خودکشی یا صدمه به خود ، محدودیت یا ممنوعیت رانندگی برای بیمار، آموزش به خانواده در مورد ماهیت بیماری و نحوه مراقبت از بیمار

 

ب - درمان روانی - اجتماعی : ایجاد مشغولیت برای بیمار ( گذراندن اوقات فراغت - هنر درمانی ، کارهای دستی ساده و ... ) ، یادآوری خاطرات گذشته بیمار که خلق و روحیه او را بهتر کند . درمان شناختی و رویارو کردن بیمار با واقعیات

 

ج: دارو درمانی

 

د -  برنامه های حمایتی : اختلال در حد خفیف - به جهت یابی بیمار کمک شود ( تقویم، ساعت، تلویزیون ) کمک های حمایتی و مددکاری برای خانواده بیمار ، برای تنظیم وصیت نامه، تصمیم گیری های مالی ، تعیین قیم و ... برنامه ریزی شود ، محدودیت یا ممنوعیت رانندگی در مورد بیماری اعمال شود . اختلال در حد متوسط - مراقبت از بیمار جهت کاهش خطر صدمه ،  ممنوعیت مطلق برای رانندگی اعمال شود . اختلال در حد شدید و بسیار شدید - کمک به بیمار در لباس پوشیدن ، تغذیه ، حمام و سایر مراقبت های بهداشتی ، نگهداری در موسسات مربوطه و توجه به اطرافیان و خانواده بیمار .

روانشناسی - اختلالات روانی - آیا آلزایمر قابل درمان است ؟


:: موضوعات مرتبط: آیا آلزایمر قابل درمان است ؟ , ,



- دمانس چیست ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 198
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ دمانس عبارت است از «  نواقصی در کارکردهای شناختی فرد  » که شامل اختلال حافظه می باشد . اصولا کارکردهایی که در دمانس مختل می شوند ، شامل حافظه، هوش ، یادگیری، زبان ، توانایی حل مسئله ، جهت یابی ، ادراک ، توجه ، تمرکز ، قضاوت و توانایی های اجتماعی و شخصیت است . هم چنین این نواقص به تدریج اختلال چشمگیری در کارکردهای اجتماعی یا شغلی فرد ایجاد می کند .

 

سیر دمانس ممکن است پیشرونده یا ثابت، پایدار یا مواج باشد . با وجود آنکه دمانس ویژه سنین بالاست ، اما گاهی در سنین  50 – 40  سالگی نیز دیده می شود که به آن دمانس زودرس می گویند . شایع ترین نوع دمانس ، آلزایمر است . تقریبا 5 درصد افراد سنین 65 سال ، آلزایمر دارند .

 

ریسک فاکتورهای دمانس نوع آلزایمر عبارتند از : جنس مونث ، سابقه این بیماری در بستگان درجه اول ، سابقه ضربه سر .

روانشناسی - اختلالات روانی - دمانس چیست ؟


:: موضوعات مرتبط: دمانس چیست ؟ , ,



دلیریوم یعنی چه ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 164
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ دلیریوم عبارت است از اختلال در هشیاری و کاهش میزان آگاهی فرد از محیط پیرامون که در طی مدت زمانی کوتاهی بروز نماید . علامت عمده دلیریوم ، اختلال هشیاری است که معمولا با اختلالاتی در کارکردهای شناختی فرد همراه می شود . در صورت یافتن علت ایجاد کننده آن و درمان مناسب ، بهبود به سرعت حاصل خواهد شد .

 

دلیریوم یک سندرم است نه بیماری . علل ایجاد کننده دلیریوم متعدد است . برخی از این علل عبارتند از : صرع  ، نارسایی کبدی و کلیوی ، مسمومیت با برخی از داروها .

 

دلیریوم ، اختلالی شایع است و بیشترین درصد دلیریوم متعاقب عمل جراحی قلب است که تا 90 درصد گزارش شده است . سن بالا ریسک فاکتور مهمی است .

 

درمان : دارو درمانی - درمان های عمومی و حمایتی ( حتی المقدور افراد آشنا بر بالین بیمار حضور یابند ) - از علائم نشان دهنده زمان مانند ساعت و تقویم استفاده شود .

تغذیه کافی - خودداری از ایجاد محرومیت یا تحریک حسی بیش از حد ( نور و صدا ) .

روانشناسی - اختلالات روانی - دلیریوم یعنی چه ؟


:: موضوعات مرتبط: دلیریوم یعنی چه ؟ , ,



آمنزی یا اختلال فراموشی چیست ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 175
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ اختلال فراموشی عبارت است از « اختلال حافظه که همراه با اختلالات چشمگیر کارکردهای شناختی نباشد » . ویژگی اصلی اختلال فراموشی ، مختل بودن حافظه است که باعث افت کارایی شغلی فرد می شود . معمولا در اختلال فراموشی حافظه کوتاه مدت و حافظه اخیر مختل می شود ولی حافظه دور و حافظه فوری مختل نمی شود . در برخی از بیماران اختلال به قدری شدید است که جهت یابی زمان و مکان دچار مشکل می شود .

 

باید توجه داشت که اگر فراموشی همراه با اختلال بارز هوشیاری باشد ، تشخیص دلیروم مطرح می شود و چنانچه کارکردهای شناختی فرد به تدریج مختل شود ، تشخیص دمانس باید در اولویت قرار گیرد .

 

مقداری از علل مهم بیماری عبارتند از : کمبود ویتامین ، هیپوگلسمی ، هیپوکسی ، تشنج ها ، درمان با الکتروشوک ، اختلالات جریان خون مغزی و انجام جراحی مغز و بیماری MS را نام برد .

 

درمان: درمان کلی برای این بیماری وجود ندارد . بهترین کمکی که می شود به این بیماران کرد ، اقدامات حمایتی و درمان و کنترل علت ایجاد کننده است .

روانشناسی - اختلالات روانی - آمنزی یا اختلال فراموشی چیست ؟


:: موضوعات مرتبط: آمنزی یا اختلال فراموشی چیست ؟ , ,



اختلال انطباقی چیست ؟
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 207
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ اختلالات انطباقی و واکنش های غیر انطباقی کوتاه مدت نسبت به موضوعاتی هستند که شخص عادی آن را یک مصیبت شخصی و روانپزشک آن را یک استرس زای روانی - اجتماعی می داند . انتظار می رود که اختلال انطباق مدت کوتاهی پس از رفع عامل استرس زا برطرف شود و یا اگر پایدار می ماند ، سطح جدیدی از سازگاری حاصل شده باشد .

 

استرس زاها بیشتر رویدادهایی روزمره هستند که به کرات دیده می شوند. مثل فقدان شخصی محبوب ، تغییر شغل یا تغییر وضعیت مالی ، اختلالات انطباق یکی از شایع ترین تشخیص روان پزشکی در بیمارانی است که به دلیل مشکلات جراحی و طبی بستری شده اند . فهم عواملی نظیر ماهیت عامل استرس زا ، معنی خودآگاه و ناخودآگاه عامل استرس زا و آسیب پذیری قبلی بیمار مهم است .

 

اختلال انطباقی ممکن است توام با خلق افسرده ، اضطراب ، آشفتگی رفتاری و هیجانی باشد و درمان آن شامل دارو درمانی و روان درمانی است .

روانشناسی - اختلالات روانی - اختلال انطباقی چیست ؟


:: موضوعات مرتبط: اختلال انطباقی چیست ؟ , ,



مسخ شخصیت
نوشته شده در سه شنبه 10 / 2 / 1391
بازدید : 205
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

_ این اختلال که عبارت است از یک احساس مداوم یا عود کننده جدایی از فرایندهای ذهنی یا بدنی به طوری که گویی شخص از بیرون نظاره گر این فرایندهاست . در خلال احساس مسخ شخصیت ، واقعیت سنجی فرد دست نخورده می ماند . هم چنین اختلال به حدی است که سبب اختلال در کارکردهای شغلی ، اجتماعی و یا سایر کارکردهای مهم فرد می شود .

 

ویژگی اساسی آن ، کیفیت غیرواقعی بودن و بیگانگی است . مسخ شخصیت به عنوان تجربه اتفاقی در زندگی بسیاری از افراد ، پدیده ای شایع است ولی لزوما بیمارگونه نیست . مسخ گذرای شخصیت در 70 درصد کل جمعیت ممکن است روی دهد .

 

درمان: مصاحبه کامل روان پزشکی و تخلیه هیجانی،مصاحبه با استفاده از دارو و تخلیه هیجانی ، مصاحبه با استفاده از هیپنوتیزم ، روان درمانی و دارو درمانی از انواع روش های درمانی این اختلال است ._ این اختلال که عبارت است از یک احساس مداوم یا عود کننده جدایی از فرایندهای ذهنی یا بدنی به طوری که گویی شخص از بیرون نظاره گر این فرایندهاست. در خلال احساس مسخ شخصیت ، واقعیت سنجی فرد دست نخورده می ماند . هم چنین اختلال به حدی است که سبب اختلال در کارکردهای شغلی ، اجتماعی و یا سایر کارکردهای مهم فرد می شود .

 

ویژگی اساسی آن ، کیفیت غیرواقعی بودن و بیگانگی است . مسخ شخصیت به عنوان تجربه اتفاقی در زندگی بسیاری از افراد ، پدیده ای شایع است ولی لزوما بیمارگونه نیست . مسخ گذرای شخصیت در 70 درصد کل جمعیت ممکن است روی دهد .

 

درمان: مصاحبه کامل روان پزشکی و تخلیه هیجانی،مصاحبه با استفاده از دارو و تخلیه هیجانی، مصاحبه با استفاده از هیپنوتیزم،روان درمانی و دارو درمانی از انواع روش های درمانی این اختلال است .

روانشناسی - اختلالات روانی - مسخ شخصیت


:: موضوعات مرتبط: مسخ شخصیت , ,