پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
جايگاه سکس در زندگي مشترک
نوشته شده در دو شنبه 29 / 11 / 1390
بازدید : 118
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

تعداد زیادی از زوج ها در تلاش هستند تا به هر طریقی که می شود شادی، خوشی و رضایت مندی را در زندگی مشترکشان بیدار نگه دارند. عوامل بسیار زیادی وجود دارند که می توانند به راحتی زندگی جنسی انسان ها را تحت الشعاع قرار دهند؛ مثل: برنامه های سخت کاری، نگهداری و مراقبت از فرزندان، افزایش سن و .... بدون وجود صمیمیت فیزیکی، چه چیز می تواند شما دو نفر را همچنان نزدیک به هم نگه دارد؟ شاید با خود بگویید چیزهایی شبیه به: مرور خاطرات گذشته، دوستان، اقوام و خیلی چیزهای دیگر. ولی به راستی عشق تا چه اندازه می تواند در زندگی مشترک مهم باشد؟ ما از 6 نفر از اعضای انجمن دوستی خود سوال کردیم تا در این مورد نظر خود را ارائه کنند.

 

"اهتمام+ بوسه= زندگی شیرین"

 

برای من خیلی سخت است که باور کنم بالا رفتن سن، باعث از بین رفتن حس رضایتمندی در رابطه جنسی می شود. من و همسرم 11 سال پیش با هم آشنا شدیم، اما من تصور می کنم هر روزی که سپری می شود او خیلی زیباتر از گذشته به نظر می رسد. داستان من نیز دست کمی از او ندارد؛ هر روزی که سپری می شود، بیشتر و بیشتر شبیه به جمشید مشایخی می شوم! ( البته جمشید جسارت نباشد، اما شما خیلی بزرگتر از من هستید). به همین دلیل روند طبیعی زندگی از جمله داد و فریاد کردن فرزندان، و یا برنامه های شلوغ کاری نباید به هیچ وجه مانع سلامت روانی زوجین و امتناع ورزیدن هر یک نسبت به برقراری رابطه جنسی با دیگری شود. مسائل جنسی از اهمیت چشمگیری برخوردار هستند. مخصوصا زمانی که شما تعهد دارید تا در هیچ کجای دیگر سراغ آنها نروید. پیش از این زمانی که می شنیدم "ازدواج یعنی اهتمام" تعجب می کردم، اما پس از اینکه خودم زندگی مشترکم را با همسرم آغاز نمودم به این نتیجه رسیدم که برای داشتن یک زندگی سالم، هر دو طرف باید بر روی ارتباط خود کار کنند. اما در اینجا یک راز کاملا سری هم برای گفتن دارم: و آن چیزی نیست جز "بوسیدن". به نظر می رسد زن و شوهر ها پس از ازدواج به اندازه دوران نامزدی یکیدیگر را نمی بوسند. بدون هیچ شکی باید این کار را انجام دهند. چه چیز بهتر از بوسه ای از لبها می تواند یک زندگی را از خطر نابودی نجات دهد؟

 

"هر کاری می توانید انجام دهید"

 

کتایون: در حقیقت هر زندگی مشترکی بدون توجه به این مطلب که در آغاز تا چه حد داغ و پرحرارت بوده، پس از مدتی هیجان اولیه خود را از دست می دهد. در این حالت برقراری رابطه جنسی به کمترین میزان خود می رسد. البته اگر در طول این دوره دو طرف از طرق دیگر بتوانند نزدیکی موجود را حفظ کنند، مشکل حادی به وجود نخواهد آمد. اما شادی و رضایتمندی از سکس، زمانی به طور کلی از زندگی مشترک محو میشود که زوجین یکدیگر را در انتهای لیست اولویت هایشان قرار دهند و با هم مانند هم اتاقی رفتار کنند و نه بیشتر. اغلب در این زمان اگر رابطه جنسی هم برقرار شود، بیشتر به خاطر مرتفع کردن نیازهای جنسی است و طرفین هیچ اهمیتی به مهر و محبتی که می تواند از این طریق ایجاد شود، نمی دهند. دیگر برایشان لبخند زدن با هم معنایی ندارد، برای عاطفه و مهربانی ارزش قائل نیستند و فراموش می کنند که به چه دلیل با هم ازدواج کرده و تعهد و سرسپردگی به یکدیگر داده اند.

 

دانیال: به نظر من این یکی از سوالاتی است که پاسخ آن در نظر خانم ها و آقایون متفاوت است. آقایون چه ازدواج کرده باشند چه نباشند، نیاز به برقراری رابطه جنسی دارند. خانم ها بسیار احساساتی بوده و علایق خاصی دارند: آنها شهوت طلب هستند و دوست دارند دیگران نشان دهند که خواهانشان هستند. ولی نظر آنها در مورد سکس با شوهرانشان؟ شرط می بندم که عقیده آنها چیزی جز این نیست: می خواهند بخواهند نمی خواهند نخواهند! (البته من در مورد زندگی جنسی دیگران نظر می دهم و باید بگویم که در زندگی خودم با این مسئله هیچ مشکلی ندارم).

 

تنها چیزی که در مورد ما متاهلین وجود دارد این است که نیازهایی داریم و هر طور شده کاری می کنیم تا بتوانیم آنها را براورده سازیم. بسیاری از ما همسران خود را به رستوران های بزرگ دعوت می کنیم، با هم به تماشای فیلم های عاشقانه مینشینیم، کلاس رقص می رویم و یا sms شهوت برانگیز برای یکدیگر می فرستیم؛ اما صادق باشید؛ چند مربته چنین کارهایی را نه به خاطر طمع بلکه به خاطر عشق حقیقی انجام داده اید؟ البته شما به هیچ وجه نباید از نیازهای ذاتی خود خجالت بکشید؛ شما ازدواج کرده اید تا احساسات و نیازهای وجودیتان را با فرد دیگری در میان بگذارید و اگر بخواهید بار تمام این موارد را به تنهایی به دوش بکشید، چیزی نخواهد گذشت که حلقه مشترک شما از هم پاشیده شود. در زندگی مشترک اگر یک کمی بیشتر تلاش کنید تا نیازهای طرف مقابل را براورده سازید جای دوری نخواهد رفت.

 

"سکس قبل از عشق متبلور می شود"

 

یک زندگی زمانی موفق است که بین نیازهای عقلی، روحی و جسمی تعادل کامل برقرار باشد. خوب این سوال مطرح می شود که: کدامیک از این سه مورد نقش حساس تری در "بهتر" و یا "بدتر" کردن زندگی دارد؟ به نظر من سکس و شهوت جزئی از هر رابطه ای است و می توان آنرا به راحتی بدست آورد، اما دو مورد دیگر نیاز به صمیمیت و ارتباط بیشتری دارند. زمانی که برقراری رابطه جنسی در خطر باشد، دیگر هیچ فرصتی برای موارد دیگر باقی نمی ماند، چه برسد به اینکه بخواهید به رشد و شکوفایی عقلی و روحی نیز برسید.

 

هنگامیکه سن انسان ها افزایش پیدا می کند، تغییر و تحولاتی در فیزیک بدنشان رخ می دهد. اما ایا این تغییرات باید در زندگی جنسی و احساسی نیز تاثیر بگذارد؟! به همین دلیل در اولین سال های ازدواج زوجین باید سعی کنند که بهترین دوست های هم باشند، نسبت به هم علاقه پیدا کنند، و یکدیگر را تحریک نمایند؛ دلیل تمام این کارها تنها این است که سکس خیلی جلو تر از عشق و محبت در رابطه به وجود می آید و اگر بتوانید با موفقیت کامل از پس آن برایید، متوجه خواهید شد که زندگی مشترک معنای عمیقی دارد و فقط پیر شدن در کنار یک شریک زندگی نیست.

 

"همه چیز به نزدیکی و صمیمیت باز می گردد"

 

سکس در زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد. می توانید از تمام متاهلین بپرسید که کدامیک حاضر است به زندگی مشترکی که در آن خلا جنسی وجود دارد، ادامه دهد. برخی از افراد از اینکه نمی توانند به حد دلخواه با شریک زندگی خود ارتباط جنسی برقرار کنند، راضی نیستند و طرف مقابل تصور می کند: "که مسئله مهمی نیست، فقط سکس است" اما برای فردی که خواستار این رابطه است، اهمیت دارد. سکس تنها رسیدن به رضایت جسمی نیست، بلکه احساس خواسته شدن، ارتباط نزدیک، و دوست داشتن در آن وجود دارد.

 

زمانی که چنین سوء تفاهم هایی به وجود می آید، صمیمیت و نزدیکی از تمام سطوح زندگی رخت بر می بندد. زوجین گذراندن وقت در کنار یکدیگر، در آغوش گرفتن، صحبت کردن با هم، و خندیدن به جوک های یکدیگر را فراموش کرده و در برخی موارد آنرا به طور کلی متوقف می کنند. تنفر، دشمنی و فاصله زیاد جای دوستی و عشق را میگیرد. این امر زندگی مشترک شما را در خطر خیانت و یا طلاق قرار می دهد؛ اما نقطه امیدواری اینجاست که صرفنظر از عوامل کاهش ارتباط جنسی، چه به دلیل مسائل بیولوژیکی باشد چه به خاطر مسائل شخصی، یک مورد کمکی وجود دارد و آن هم خواست و اراده شماست. اگر واقعا بخواهید که یک زندگی سرشار از مهر و محبت را دنبال کنید، به راحتی می توانید این کار را انجام دهید.

 

"سکس ، عشق را زنده می کند"

 

من تصور می کنم سکس مانند یک چسب می تواند رابطه دو نفر را همچنان متصل به هم نگه دارد. اگر یکی از طرفین و یا هر دوی آنها به نارضایتی جنسی برسند، به راحتی از ارتباط با هم خسته می شوند و بدون اینکه خودشان متوجه شوند از هم فاصله میگیرند. ممکن است به دلایل دیگر با هم بحث و جدل راه بیندازند، غافل از اینکه دلیل اصلی تمام این بگو مگوها و کشش ها نداشتن رابطه سالم جنسی است. هر چقدر نفاق و ناهماهنگی در رابطه زناشویی افزایش پیدا کند دو طرف میل کمتری نسبت به برقراری رابطه جنسی با یکدیگر پیدا می کنند. این جر و بحث ها یک دور تسلسل را به وجود می آورند که نه تنها زندگی جنسی، بلکه خود ارتباط را نیز تحت الشعاع قرار میدهند.

 

یکی دیگر از عواقب زندگی فاقد ارتباط جنسی این است که پس از مدتی هر گونه ارتباط فیزیکی متوقف می شود. در آغوش گرفتن و بوسیدن، هیچ گاه نمی تواند جای سکس را بگیرد اما، چنین معاشقه هایی به نوبه خود در افزایش صمیمیت مهم هستند و به برقراری رابطه سالم زناشویی کمک می کنند. اگر زن و شوهر نسبت به هم رفتاری شبیه به دو هم اتاقی را پیدا کنند، پس از مدتی برای هر دو نفر دلیل با هم بودنشان سوال برانگیز می شود. به خاطر تمام این دلایل، برای زوجین در هر سنی که باشند، مهم است که در این زمینه فعال باشند و شعله های اتش عشقشان را فروزان نگه دارند. اگر اتش ارتباط جنسی به طور کامل خاموش شود، هر چند آهسته اما یقینا ارتباطشان نیز از بین خواهد رفت .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - جايگاه سکس در زندگي مشترک

 


:: موضوعات مرتبط: جايگاه سکس در زندگي مشترک , ,



چگونه رضايت جنسي همسر خود را جلب کنيم؟
نوشته شده در دو شنبه 29 / 11 / 1390
بازدید : 247
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

یلی عجیب است، اما واقعیت دارد؛ چرا نباید به خودمان اجازه دهیم که رک و رو راست در مورد تمایلات جنسیمان با شریک زندگی خود صحبت کنیم؟ در مورد تمام مطالب کوچک و بی ارزش با همسر خود صحبت می کنید، اما به راستی آخرین باری که در مورد خواست ها و تمایلات جنسی خود با او صحبت کرده اید به چند مدت قبل باز می گردد؟ اغلب اوقات عادت داریم که حول محور آن حرف بزنیم، اما از اشاره مستقیم به نیازهایمان طفره می رویم. انتظار داریم تا همسرمان با قدرت تخیل و درک خود به خواست های جنسی ما پی ببرند؛ گاهی اوقات آنقدر از دایره عقل و منطق خارج میشویم که تصور می کنیم اگر ما را "واقعا دوست داشته باشند" آنوقت خودشان باید به خودی خود، متوجه شوند که در این نوع روابط، چه چیز موجبات رضایت ما را فراهم می آورد.

 

چه چیز باعث می شود که شما آنطور که باید و شاید نتوانید با همسرتان در مورد چنین مسائل مهمی صادقانه به گفتگو بنشینید؟ شاید می ترسید که مبادا مورد پذیرش او قرار نگیرید، یا دیدگاه هایتان از کودکی طوری شکل گرفته باشد که صحبت کردن در مورد مسائل جنسی را بدانید، این امکان نیز وجود دارد که تصور کنید اگر مشکلات خود را در این زمینه مطرح کنید، معشوقه شما مورد لطمه می بیند و احساس می کند که نمی تواند به حد کافی رضایت شما را جلب کند. بدون توجه به دلیلی که شما را از داشتن یک رابطه مطلوب جنسی باز می دارد، باید بدانید تنها نکته مهمی که به خاطر سپردن آن ارزشمند می باشد، این است که مطرح نکردن نیاز، مساوی است با برآورده نشدن آن.

 

در راستای همین مطلب، باید توجه داشته باشید که شریک زندگی شما صرفاً موظف به مرتفع ساختن تمام نیازهای گاه و بی گاه شما نیست. باید یاد بگیرید که نیازهای خود را به گونه ای مطرح کنید که هم احترام خود را در رابطه حفظ کنید و هم ارزش طرف مقابل را نگه دارید. بیان کردن عبارات محبت آمیز کمی دشوار به نظر می رسد، اما در اکثر موارد شما را به سمت نتیجه مطلوب رهنمون خواهد ساخت: "عزیزم.. می دونی وقتی... را انجام می دهی، من واقعا لذت می برم" و یا "دوست داری برایت چه کاری انجام دهم تا احساس رضایت بیشتری پیدا کنی؟"

 

شاید گاهی اوقات با هم صحبت کنید، اما باز هم به نتیجه مطلوب نرسید. یکی از اشکالات گفتگوی شما سوء تفاهم و درک نادرست از نظریات یکدیگر می باشد. دلیل اصلی پیدایش مشکل شما در این زمینه نیز مربوط می شود به عدم آگاهی هر دو طرف، از تکنیک ها و روش های نوین مکالمه. در برخی از فرهنگ ها، صحبت کردن یک سنت دیرینه به شمار می رود، اما متاسفانه با احتساب به زندگی ماشینی و فقدان وقت کافی، اکثر مردم جرات خود را برای سخن گفتن از دست داده اند. در طی فرایندی که سعی می کنیم نیازهای احساسی و عاطفی را همواره در دلمان و برای خودمان محفوظ نگه داریم، فشار عصبی بسیار زیادی بر روی ما وارد می شود که تاثیرات این تنش بعد ها به صورت بد اخلاقی، تند خویی و یا حتی "تنبیه" در برابر شریک زندگی بروز می کند، افراد به خیال خود تصور می کنند که می توانند تمام تمایلات خود را به اتکا به این روش برآورده سازند.

 

زمانیکه بر روی احساسات خود در پوش بگذارید، این تمایلات غریزی، به صورت خودآگاه و یا ناخودآگاه از مسیرهای دیگری خود را نشان می دهند و نه تنها به زندگی مشترک شما آسیب وارد می سازند، بلکه موجب می شوند که شریک زندگیتان نیز به رضایت کامل نرسد و افسرده و خشمگین شده و رفته رفته، به مرور زمان علاقه خود را نسبت به شما از دست بدهد. بطور عجیبی در چنین مواقعی همان چیزی که از آن می ترسید و همیشه سعی می کنید تا از آن دوری کنید، در زندگی به وقوع می پیوندد؛ و دلیل آن هم چیزی جز فقدان مکالمه میان شما دو نفر نیست. سعی کنید ابتدا با خود، و بعد هم با همسرتان روراست و صادق باشید. حداقل با این شیوه می توانید به قلب مشکلات نشانه رفته و راههای ایجاد صمیمت را سهل الوصول تر بنمایید. این امر خود به خود شما را به سمت برقراری رابطه جنسی مطلوب تر هدایت می کند. بنابراین اگر زندگی جنسی با همسر، چنگی به دلتان نمی زند، پیش از اینکه دست به هر گونه اقدامی بزنید، از خود سؤال کنید که آیا حتی برای یک بار شده که نیازهای خود را با او در میان بگذارید و او دست رد به سینه شما زده باشد؟!

 

شما می بایست گفتگوهای صداقانه در یک فضای کاملاً دوستانه و سرشار از عشق و محبت را در برنامه روزانه خود بگنجانید. با برگزار کردن جلسات گپ زدن خانوادگی، هر یک از افراد قادر می شوند که در وهله اول ارزش خود و سپس ارزش سایر افراد خانواده را درک کنند. بهتر است تصمیم قاطع بگیرید که به نمایشنامه درام زندگی خود پایان دهید و برای یک بار هم که شده خوب زیستن را تجربه نمایید..... با بیان صادقانه تفکرات، عقاید، و احساسات، تخم محبت را در زمین زندگی مشترک بکارید.....این امر هر یک از شما را در نظر دیگری جذاب تر و خواستنی تر جلوه می دهد.

 

بقای رابطه

 

تصور کنید که یک نفر به شما بگوید: "خوب چون من امشب دندان هایم را مسواک زدم، پس دیگر لزومی نمی بینم که هر شب این کار را تکرار کنم" چه ایده وحشتناکی! پس چرا زمانیکه رابطه ما ثبت شد و اطمینان خاطر حاصل پیدا کردیم که از این پس به یکدیگر تعلق داریم، از انجام خیلی از اموری که پیش از ازدواج انجام می دادیم، سرباز می زنیم؟ می توان مثل این امر را به بنزین درون ماشین تشبیه کرد. برای روشن کردن ماشین، بنزین لازم است اما اگر بخواهید به آخر خط برسید باید همواره باک بنزین را پر نگه دارید، در غیر اینصورت قادر به پیمودن مسیر نخواهید بود. نمی توانید بگویید چون من اول راه بنزین زدم، پس دیگر لزومی نمی بینم که باک را مجددا پر کنم! به علاوه... چک کردن روغن ماشین نیز فراموش نشود....( البته اگر می خواهید این ماشین عشق تا ابد به حرکت خود ادامه دهد) زمانی که می توان از بلیط های درجه یک استفاده کرد، چرا برخی از وسایل حمل و نقل احساس و علاقه ما یک لاستیک توخالی است که با آدامس به بدنه متصل می شود؟!

 

عشق و علاقه نیاز به مادیات ندارد. فقط کافی است در این راه ثبات قدم داشته باشید و نسبت به رفع مشکلات از خود همت نشان دهید. به خاطر بسپارید که این امر تنها نیاز به مقداری توجه و گفتگوی متقابل دارد، اما در صورتیکه نسبت به گفتگو از خود بی توجهی نشان دهید، آنگاه تعمیر آنچه از دست رفته، دشوار تر از آنچه فکرش را میکنید است.

 

پیش از اینکه اتهام زدن و بهانه گیری را شروع کرده و به همسر خود بگویید: "تو هیچ وقت....."، "تو اصلاً...." و یا عبارات تهاجمی و اهانت آمیز مشابه را به کار گیرید، چند لحظه بایستید و با صداقت کامل در مورد رابطه و همسر خود صحبت کنید. خطر پذیر باشید، ریسک کنید و گفتگو را به شخصه آغاز نمایید. با هم، و دست در دست هم، برای بهبود رابطه تلاش کنید و از امتحان کردن چیزهای جدید ترسی به دل راه ندهید. در آخر باید گفت که صمیمیت عمیق و تجربه رابطه جنسی لذت بخش نه تنها در مراتب مختلف به شما قدرت داده و جرات به شما هدیه می کند.... بلکه چه در اتاق خواب و چه در بیرون از آن.....مثلا میز آشپزخانه، حمام، ماشین و ... از جذابیت بسیار بالایی برخوردار می باشد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - چگونه رضايت جنسي همسر خود را جلب کنيم؟


:: موضوعات مرتبط: چگونه رضايت جنسي همسر خود را جلب کنيم؟ , ,



- چگونه روابط خود را بيمه کنيم؟
نوشته شده در دو شنبه 29 / 11 / 1390
بازدید : 179
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

تا کنون از خود پرسیده اید که مهمترین عنصر در هر رابطه ای چه چیز میباشد؟ پاسخ بسیاری از افراد به این پرسش عشق است. بله عشق یک موهبت است و بدون آن هیچ رابطه ای پایدار نخواهد ماند. اما عشق نیز به تنهایی و بدون پشتوانه "احترام" ناتوان و متزلزل خواهد بود. احترام متضمن و بیمه گر عشق است.

 

شاید لازم باشد برای درک بهتر این مسئله رابطه (مانند ازدواج) را به یک بنا تشبیه کنیم. در این منزل باشکوه پی و شالوده خانه را عشق، ستونهای آن را دو فرد و مصالح ساختمانی اتصال دهنده آن را احترام تشکیل میدهند.

 

از عشق آغاز میکنیم که هیچ رابطه ای بی آن زمانی فرو خواهد ریخت. اکنون به دو ستون اصلی این خانه نگاهی می اندازیم که با آنکه جدا از یکدیگر قرار گرفته اند اما همواره پیوسته به هم میباشند. بنابراین در هیچ رابطه ای دو فرد نمیبایست فردیت خود را از دست داده و با یکدیگر "یکی شوند،" بلکه میباید در کنار یکدیگر پشتیبان یکدیگر باشند و یکتایی، فردیت، شخصیت، علایق و خواسته ها و آرزوهای خویش را حفظ کنند. اما این منزل دیر یا زود در معرض عوامل محیطی قرار گرفته و طوفانها، گردبادها، زلزله ها، روزهای آفتابی و بارانی بسیاری را به خود خواهد دید. اینها همان تجارب زندگی هستند که دو فرد در کنار هم با آنها مواجه خواهند گشت. لحظات تلخ و شیرین، اندوه و شادکامی. اکنون به مصالح ساختمانی این منزل میرسیم. آیا بدون سیمان و بتون بنایی پابرجا خواند ماند؟ احترام مصالح پیوند دهنده اجزاء ساختمان است که خانه را در برابر طوفانها، بادهای ویرانگر، شداید و تلخی های زندگی حفاظت میکند. در واقع احترام بیمه ساختمان میباشد.

 

ممکن است شریک زندگی تان شما را بسیار دوست داشته باشد اما آیا به شما احترام نیز میگذارد؟ افراد دوست دارند محبوب باشند اما محترم بودن به مراتب ارزشمند تر از محبوب بودن است. تعریف احترام چنین است: به رسمیت شناختن شایستگی، ارزشمندی، حقوق و مزایای فرد به عنوان یک انسان. و یا احترام عبارت است از: ادب، مراعات، پذیرش و توجه. یک شریک ایده آل فردی است که هم شما را دوست دارد و هم به موازات آن برای شما احترام قائل است. چگونه میتوان نشانه های بی حرمتی را در یک رابطه شناسایی کرد؟ نشانه های بی احترامی به قرار زیر میباشد:

 

1- بی اعتبار کردن: جای فرد پاسخ دادن، سخنان فرد را قطع کردن، بی اعتنایی کردن، تمسخر کردن، گوش ندادن به سخنان فرد و تحقیر کردن.

 

2- ارعاب کردن: تهدید کردن، هراساندن، قلدری کردن و تشر زدن.

 

3- انتقاد کردن: عیبجویی، ملامت کردن، نفی کردن و غر زدن.

 

4- کنترل کردن: جلوگیری از تصمیم گیری مستقل فرد، تحکم کردن، سلطه گری و تحمیل عقاید، خواسته ها و نیازها.

 

5- قضاوت کردن:تعیین درستی و نادرستی اعمال فرد، برانگیختن احساس گناه و شرمساری در فرد.

 

6- بد نام کردن: تهمت و افترا زدند، رسوا کردن و افشا گری کردن.

 

7- فریب دادن:دروغ گفتن، گمراه کردن و حقه زدن.

 

8- خیانت کردن:صادق نبودن، وفادار نبودن.

 

9- توهین کردن: گستاخی کردن، ناسزا گویی، رنجاندن.

 

10- سوء رفتار کردن: از لحاظ کلامی، احساسی و فیزیکی. صدمه زدن به حس امنیت و فردیت شخص. کتک زدن، فریاد کشیدن و فحاشی کردن.

 

11- هر نوع تغییر در لحن صدا ، اشارات و تغییر در چهره که پیام آن چنین است:"من مهمتر از تو هستم".

 

شریکی که بی احترامی میکند در واقع در صدد آنست که با خرد کردن شخصیت فرد مقابل، خود را مهمتر و برتر جلوه دهد. اما غافل از آن که با این عمل شالوده خانه ای که روزی با عشق بنا نهاده شده را سست و تخریب میکند و آنکه سرانجام آوار آن بر سر خود وی نیز فرو خواهد ریخت.

 

شما همانگونه که اجازه میدهید دیگران با شما رفتار کنند، دیگران با شما رفتار خواهند کرد. همه چیز وابسته به خود شماست هنگامی که مورد بی احترامی قرار میگیرید و سکوت میکنید در واقع در آن بی احترامی خودتان نیز سهیم هستید.

 

در انتها به خاطر داشته باشید که منزل باشکوه شما (رابطه) در صورتی که به حال خود رها گردد صرفنظر از آنکه در ابتدا تا چه اندازه استوار و مستحکم بنا گردیده باشد به مرور زمان از هم پاشیده و رو به خرابی و زوال پیش خواهد رفت بنابراین بیاموزید با تبادل عشق و احترام روزافزون ترکهای هر چند کوچک منزل خود را مرمت کرده و ان را استوار و پایدار نگه دارید.

 

"راستگویی و صداقت در ایجاد اعتماد در رابطه ضروریست. احترام محصول اعتماد و عشق محصول احترام است"

 

"هر رابطه ای منحصر بفرد است. و برای نتیجه بخش بودن آن باید مقتضیات آن فراهم گردد. هیچ راه میانبری وجود ندارد."

 

"زندگی کوتاه است. آن را هدر مشاجرات و جر و بحثهای بی معنی و بی اهمیت نکنید!"

روانشناسی - ازدواج و خانواده - چگونه روابط خود را بيمه کنيم؟


:: موضوعات مرتبط: چگونه روابط خود را بيمه کنيم؟ , ,



ازدواج هاي عاري از رابطه جنسي
نوشته شده در دو شنبه 29 / 11 / 1390
بازدید : 178
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

 

برای کنار آمدن با زندگی زناشویی که هیچ اثری از رابطه جنسی در آن دیده نمی شود، چه باید کرد؟ اول اینکه، آیا در ازدواج شما به خاطر فقدان عشق و علاقه رابطه جنسی وجود ندارد یا به خاطر یک وضعیت بد و وحشتناک؟ در هر دو حالت هنوز هم می توانید زندگیتان را از خطر نابودی نجات دهید و شادتر و خوشبخت تر زندگی کنید. قبل از هر چیز، باید بدانید که رابطه جنسی و رابطه جنسی همه چیز ازدواج نیست. درواقع، اکثر مذاهب باور دارند که فقط باید از طریق رابطه جنسی باردار شوید؛ درغیر اینصورت گناهی بزرگی انجام داده اید. اما امروز، ما روابط جنسی آزادی داریم که عشق در آنها موج می زند. خیلی افراد تصور می کنند که اگر در عشقتان رابطه جنسی وجود نداشته باشد، پس هیچ عشقی بینتان نیست. رابطه جنسی چیزی است که وقتی دو نفر مجذوب همدیگر می شوند ایجاد می شود.

 

اوایل ازدواجتان را به خاطر می آورید؟ آنقدر عشق و علاقه در شما فوران داشت که نمی توانستید جلوی خودتان را بگیرید و کشش بی حد و حصری به همسرتان احساس می کردید. اما، آدم ها تغییر می کنند، همه چیز تغییر می کند و ازدواج هم همینطور است. فقط به خاطر اینکه چند وقتی است با هم نزدیکی ندارید به این معنا نیست که همسرتان علاقه ای به شما ندارد. ممکن است او آنقدر درگیر بچه ها، کار یا مسائل دیگر باشد که تمرکز کافی برای آن مسئله نداشته باشد. ممکن است خودتان هم تقصیرکار باشید.

 

وقتی شما مقصر این ازدواج عاری از رابطه جنسی باشید ممکن است به این دلیل باشد که دلیل کافی برای عشق را به همسرتان نداده اید. شاید دیگر مثل اوایل ازدواجتان به او نگاه نمی کنید و به او احساس نمی دهید. باید هر از چند گاهی به او نگاه کنید و واقعاً از ته دل نگاهش کنید. شاید شما هم آنقد درگیر کار و مشغله های فکری دیگر هستید که برای این مسئله وقت کافی نمی گذارید.

 

اما اگر شب ها که به خانه برمی گردید، شاخه گلی برای همسرتان بخرید، او را در آغوش گرفته و ببوسید، دوباره آن عشق و علاقه اولیه در او بیدار شود. با اینکار شما او احساس خواهد کرد که هنوز هم مثل سابق دوستش دارید. عشق چیز دیگری است. تابه حال درمورد عشق با همسرتان صحبت کرده اید؟ اصلاً به او می گویید که چقدر دوستش دارید؟ کمی رمانتیک باشید. به او بگویید که چقدر دوستش دارید و اجازه بدهید بداند که هنوز هم همان احساس اوایل ازدواج را به او دارید. اگر شما یک قدم بردارید مطمئن باشید همسرتان هم برای شما قدمی برمی دارد. و خیلی زود می بینید که رابطه جنسی به رابطه تان برگشته است و هر دو شما احساس بسیار بهتری نسبت به زندگی زناشوییتان پیدا می کنید.

 

اما، شادی عشق و علاقه به همسرتان را از دست داده باشید؟ خیلی سخت است که با گذشت چندین سال همان میزان عشق را در خود نگه دارید. اگر کششی به او ندارید، حداقل باید سعی کنید که با این مشکل برخورد کنید. از او درمورد احساسش سوال کنید. از او بخواهید کارهایی که دوست دارید را برایتان انجام دهد شاید دوباره علاقه تان به او ایجاد شد. اگر ببینید نفر سومی در ازدواجتان است، مطمئناً هر دو شما حس پنهان خود را باز می یابد.

 

هر دو شما می توانید بر ناامنی هایتان غلبه کنید و ازدواجی مستحکم تر بسازید. فقط به این خاطر که رابطه جنسی در رابطه تان وجود ندارد به این معنا نیست که باید به ازدواجتان خاتمه دهید.  اگر بتوانید درمورد این مسائل و رابطه صمیمانه تان با همسرتان صحبت کنید آنوقت می توانید به مشکلاتتان هم غلبه کنید. اما بعضی اوقات انتخاب با زوج نیست، انتخاب دست پزشک شماست.

 

زوج های بسیاری هستند  که به خاطر سرطان یا دردناک بودن رابطه جنسی قادر به برقراری این رابطه نیستند. همسر شما اگر مشکل سلامتی داشته باشد، دیگر اعتماد به نفس لازم برای برقراری رابطه جنسی را نخواهد داشت. اگر ازدواحتان با انتخاب خودتان فاقد رابطه جنسی است باید این سوال را از خودتان بپرسید که واقعاً چرا با همسرتان ازدواج کردید؟ مطمئناً به خاطر رابطه جنسی با او ازدواج نکرده اید؛ احتمالاً به این دلیل با او ازدواج کرده اید که چنین رابطه ای داشته اید. احساس کرده اید که می خواهید بقیه عمرتان را با این زن بگذرانید. و حالا که او بیمار است باید کنار او بمانید و از او مراقبت کنید.

 

اینجاست که رابطه جنسی باید آخرین چیزی باید که به ذهنتان خطور می کند و اگر واقعاً دوستش داشته باشید آنوقت زیاد برایتان مهم نخواهد بود. درواقع، حتی اگر در چنین موقعیتی هم نباشید، به هیچ وجه نباید به رابطه جنسی بیش از حد توجه کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که سراغ همسرتان بروید و به او بگویید که چقدر دوستش دارید، حتی بیشتر از قبل. ممکن است نتوانید رابطه جنسی را به ازدواجتان اضافه کنید اما مطمئناً احساس خیلی بهتری پیدا خواهید کرد.

 

بعضی از زوج ها بین اینکه رابطه جنسی داشته باشند یا نداشته باشند می توانند انتخاب کنند و بعضی این انتخاب را ندارند. صرفنظر از این مسئله، شما باید حمایت خود را به همسرتان نشان دهید و درمورد احساساتتان درمورد این ازدواج عاری از رابطه جنسی و به ازدواجتان به طور کل با او صحبت کنید. آنوقت خواهید دید که احساس بسیار بهتری نسبت به خودتان و ازدواجتان پیدا خواهید کرد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - ازدواج هاي عاري از رابطه جنسي

 


:: موضوعات مرتبط: ازدواج هاي عاري از رابطه جنسي , ,



آقايون و رابطه جنسي
نوشته شده در دو شنبه 29 / 11 / 1390
بازدید : 188
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

از معشوقه خوب بودن - همه چیز به " گرفتن" این مطلب ارتباط پیدا می کند

 

پس از سالیان دراز، تجربه متراکه های دردناک، ناکامی در عشق و ... بالاخره "گرفتم" که قضیه از چه قرار است. راز این موضوع آنقدر مشهوداست که گاهی مورد بی توجهی قرار می گیرد. من همیشه تصور می کردم که یک معشوقه کامل و تمام عیار هستم. از نظر ظاهری مشکلی نداشتم، جذاب بودم، و همیشه عده ای به دنبالم بودند. در پیدا کردن همسر مشکلی نداشتم، اما معمولاً نمی توانستم به یک رضایت درونی، در سطوح بالاتر دست پیدا کنم و تصور می کنم که قادر به جلب رضایت شریکم نیز نبودم. اما ناگهان به خودم آمدم! ایده جدید، فوق العاده بود، و مرا از این رو به آن رو کرد. الان که فکر می کنم، تعجب می کنم که چطور می توانستنم به یک چنین مسئله ویژه ای، برای مدت زمان بسیار طولانی بی توجهی کنم؛

 

من درون خودم را زیر و رو کردم تا توانستم به این نتیجه دست پیدا کنم. زمانیکه تجربه شخصی خود را با چند تن از دوستانم در میان گذاشتم، واکنش آنها معمولا از روی تعجب بود: "واقعا " یا "شوخی می کنی؟! " و گاهی اوقات "این کار ثمر بخش بود؟" بعضی از دوستانم درست همان چیزی که من کشف کرده بودم را امتحان کردند و در روابطه خود به موفقیت رسیدند. به نظر من این امر می تواند به راحتی زندگی عشقی و جنسی هر مردی را دگرگون سازد.

 

فقط باید زاویه دید خود را پیش از رؤیت موضوع تغییر دهید. درست مثل تصاویر پیچیده سه بعدی، باید طرز نگاه کردن و زاویه دید خود را تغییر دهید تا مناظر سه بعدی در مقابل چشمانتان ترسیم گردد. البته تعریف کردن این موضوع به صورت نوشتاری در مقایسه با گفتاری، درست مثل رسیدن بوی استیک به مشام فردی است که در تمام طول عمر خود گیاه خوار بوده است، اما به هر حال چاره ای جز این نداریم. درک این مطلب نیاز به فهم و تجربه کامل دارد. هر مردی می تواند مهارت خود را در این زمینه آزمایش کرده و نتیجه آن را به رضایت و عشق بیشتر در وجود همسر خود دریافت کند. کلید موفقیت به هوش و فهم شما از قضیه بستگی دارد.

 

چگونه معاشقه می کنید؟ آیا در مورد آن مطالعه و تحقیق نموده اید؟ از والدین، دوستان نزدیک و یا همسرتان آموزش دیده اید؟ متاسفانه تعداد انگشت شماری از آقایون هستند که در این زمینه به صورت علمی، آموزش دیده باشند. اگر از آقایون در مورد ورزش، اتومبیل، سیاست، و راههای پول در آوردن سؤال کنیم، برای ساعت های متمادی قادر به حرف زدن هستند. اما اگر از آنها بخواهیم 8 نحوه مختلف ارگاسم در خانم ها را ذکر کنند، متوجه می شوید که حتی نمی توانند یک کلمه به زبان بیاورند. از این گذشته آقایون تصور می کنند که اگر بخواهند در مورد مسائل جنسی و ارضا کردن بانوان با همقطارهای خود صحبت کنند، مرتکب گناه نابخشودنی می شوند. یک مرد به سادگی می تواند اعتراف کند در مورد بازار بورس اطلاعات کافی در اختیار ندارد، اما هرگز حاضر نیست اعتراف کند که در زمینه مسائل جنسی کم اطلاع و یا به طور کلی بی اطلاع است. شاید دلیلش این باشد که تصور می کنند ممکن است دیگران به چشم یک "مرد واقعی" به آنها نگاه نکنند چرا که یک مرد واقعی باید به تمام جزئیات این موضوع آگاهی کامل داشته باشد.

 

خانم ها دوستان و رفقایی دارند که می توانند با آنها به راحتی در مورد آقایون صحبت کنند. مجله های مربوط به خانم ها اغلب داستان های متعددی در رابطه با مردان و خصوصیات اخلاقی آنها را ویرایش می کند. محدوده گفتگوی خانم ها قلمرو وسیع تری را در مورد آقایون پوشش می دهد؛ اما از سوی دیگر مجله های آقایون دیدگاههای خانم ها را در مورد ورزش، اتومبیل، سیاست، کار و تجارت و یا در یک کلام هیچ چیز را به تصوری می کشد. در تحقیقات اخیر ثابت شده است که توجه آقایون بیشتر بر روی ظاهر خانم ها معطوف می شود و در طرف دیگر، توجه خانم ها بر روی رفتار آقایون منعکس می گردد. مردها بیشتر به قیافه اهمیت می دهند و به دنبال ارضای خواست های جنسیشان هستند، اما خانم ها به روابط عاطفی فکر کرده و برای بقای ارتباط خود به دنبال دلایل مناسب می گردند.

 

دلیل اینکه شما در حال خواندن این مقاله هستید این است که تمایل دارید پاسخ سؤالات خود را پیدا کرده و در اتاق خواب کنترل بیشتری بر روی رفتار خود داشته باشید تا از این طریق بتوانید کنترل زندگی خود را از نو به دست گیرید. یک ضرب المثل قدیمی می گوید: " زمانیکه یک مرد ثروتمند یک مرد باسواد را ملاقات می کند، مرد ثروتمند از دارایی خود به مرد تحصیل کرده می دهد و مرد تحصیل کرده از سواد خود." تنها ثروتی که شما در این قسمت باید بر روی آن سرمایه گذاری کنید، اندکی وقت و کمی تمرین است.

 

عشق به صورت اتفاقی پدید نمی آید، نیاز به تصمیم گیری دارد و قبل از ورود به اتاق خواب باید فکر آن را بکنید. قدرتمندترین کلمه 5 حرفی که به "و" ختم می شود و معنای مراوده و مکالمه می دهد، چیزی نیست جز "گفتگو." اگر بتوانید با شریک زندگی خود گفتگو کرده و خالصانه نیازهای یکدیگر را بررسی کنید، آنگاه می توانید از نظر جنسی به راحتی یکدیگر را تحریک کنید. یکی دیگر از ترس هایی که انسان ها همواره با خود به همراه دارند، گفتگو در ملاء عام است. لازم نیست که در انظار عمومی این کار را انجام دهید، تنها مخاطب شما شریک زندگیتان است و می توانید به راحتی و با استفاده از کلمات و عبارات شایسته، تمالات و نیازهای خود را ابراز کنید. باید توجه داشته باشید که منظور از گفتگو، فقط حرف زدن نمی باشد، بلکه گوش دادن نیز یکی از ملزومات امر به شمار می رود. اگر با روی خوش با همسرتان برخورد کنید و برای احساساتشان ارزش قائل شوید، او با روی باز شما را در جریان تمام امور قرار خواهد داد....برای هدایت مکالمه باید صبور باشید. خانم ها عاشق این هستند که آقایون با تمام وجود به حرف های آن گوش دهند، این امر موجب ایجاد اعتماد دو جانبه ما بین زوجین می شود.

 

دو مورد از محرک هایی که قادر هستند تا احساسات انسان ها را بر انگیزانند به ترتیب شامل: رنج و لذت می شوند. در دنیای امروزی ما عادت کرده ایم که در تمام موارد، برای دست یابی به خواست ها و اهدافمان از محرک "رنج" بهره بگیریم. به جای اینکه "اگر این کار را انجام ندهی، آنگاه عواقب بدی در انتظارت خواهد بود" از این عبارت محبت آمیز استفاده میکنیم: "من این کار را انجام می دهم چرا که تو به من اهمیت می دهی و موجبات رضایت مرا فراهم می آوری." بدون اینکه چشم داشتی به ثمر گرفتن از کارهای مثبت خود داشته باشید، ببخشایید. اگر این طرز فکر را در خود پرورش دهید، آنگاه به نتایج مطلوبی دست پیدا کرده و پاداش مناسب تری را دریافت خواهید کرد.

 

آیا تا کنون برایتان اتفاق افتاده که پس از اتمام رابطه جنسی از همسر خود سؤال کنید: "چطور بود؟"، "خوشت اومد؟" اگر چنین باشد مطمئنم که در بهترین شرایط پاسخ شما "تقریبا" است. اگر همسرتان به شما بگوید که "بهترین چیزی بود که تا به حال تجربه کرده ام" آنگاه می توانید مطمئن باشید که در زندگی خود به طور حتم، موفق می شوید. اما نظر آقایون در این باره کاملاً متفاوت است. آنها معتقدند "زمانی که بگوییم خوب است، منظورمان این است که فوق العاده بوده، و زمانیکه بد باشد باز هم به اندازه کافی خوب است." برای یک خانم، یک سکس بد، دقیقا "بد" تلقی می شود و به هیچ وجه فکر بازگشت دوباره را حتی به ذهن خود نیز راه نمی دهد. اگر واقعا میخواهید نظر همسرتان را به خود جلب کنید، او را به جایی دعوت کنید که قبلاً نرفته است. تکنیک های این کار نیز در مقاله های دیگر این سایت موجود می باشد؛ اما اصول ابتدایی که باید همیشه در ذهن داشته باشید این است که نباید در وهله اول تمام حواس خود را بر روی رضایت جنسی فردی متمرکز کنید، بلکه باید کاری کنید که همسرتان همیشه تقاضای برقراری ارتباط بیشتری را با شما بنماید. اغلب آقایون زمانیکه به اوج لذت دست پیدا می کنند، تصور می کنند که سکس به اتمام رسیده است، به همین دلیل غلت می زنند و به خواب فرو می روند. البته این امر خود بر پایه مستندات علمی استوار است چرا که در این فرایند مقدار زیادی خون بدون اکسیژن به مغز بازگشت داده می شود که این امر به نوبه خود موجب ایجاد خواب آلودگی در آقایون می شود. اگر بتوانید تنها برای 5 دقیقه با این حالت مقابله کنید، آنگاه بی حسی از وجودتان خارج می شود.

 

بنابراین اگر تصور می کنید که رسیدن به اوج لذت مساوی است با اتمام رابطه جنسی، باید به شما بگویم که سخت در اشتباه هستید و مجدداً باید در طرز تفکر خود تجدید نظر کنید. در این قسمت راه حلی پیش رویتان قرار می دهیم: از انگشت، زبان، و یا هر چیزی استفاده کنید و او را همچنان در رسیدن به ارگاسم یاری نمایید. در مورد هر 8 حالت مختلف ارگاسم در بانوان مطالعه کرده و راههای هر یک از آنها را آموزش ببینید. به سیگنال های بدن او گوش دهید و سعی کنید تک تک آنها را با تمام وجود احساس کنید. هر مطلبی که در مورد تحریک پذیری و واکنش خانم ها به چشمتان می خورد را مطالعه کنید. یاد بگیرید که چگونه می توانید به او و واکنش های بدنش گوش بسپارید و کنترل تمام اجزای بدن او را به دست گیرید. به دلیل مقوله های فیزیکی و احساسی همه خانم ها، قادر به تجربه تمام انواع ارگاسم های مختلف نیستند، به حالات او توجه کنید و اصلاً از سوال پرسیدن خجالت نکشید.

 

واقعاً تعجب می کنم که چطور خانم ها در زمان اسباب کشی به خانه جدید می توانند به آقایون بگویند که تک تک مبلمان و اثاثیه را در کدام قسمت از منزل قرار دهند، اما زمانی که نوبت به رابطه جنسی می رسد نمی توانند از همسر خود در خواست کنند تا خودش را ¼ اینچ تکان دهد.

 

زمانی که پیرامون این مطلب "تحصیلات" کافی پیدا کردید و با همسر خود با "ثروت" اهمیت و ارزش برخورد کردید، او به ارضای روحی و جسمی می رسد و باعث می شود تا شما نیز به رضایت کامل دست پیدا کنید. به هیچ وجه ظاهر، پول، و سایز مطرح نیست فقط باید "تحصیلات" کافی در این زمینه داشته باشید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - آقايون و رابطه جنسي


:: موضوعات مرتبط: آقايون و رابطه جنسي , ,



10 بازي ذهني خانمها با آقايون
نوشته شده در دو شنبه 29 / 11 / 1390
بازدید : 170
نویسنده : محمدرضا علی اکبری


آشنایی با خصوصیات جنس مخالف برای هر فرد دشوار می باشد. علاوه بر این بازی هایی که هر یک از طرفین، بر سر دیگری در می آورد، نیز راه رسیدن به این شناخت را مشکل تر می کند. بگذارید روراست باشیم؛ همانطور که شاید خیلی از شما هم بدانید، هیچ مردی دوست ندارد با یک خانم وارد جنگ روانی شود.

 

ولی اصلا لازم به ترس نیست. در این قسمت 10 نمونه از بارزترین بازی های خانم ها در دنیای قرار های ملاقات ذکر شده است تا همه چیز در مورد خانم ها برایتان فاش شود.

 

شماره 10 :بازی انتظار

 

شما با او تماس می گیرید (اگرچه اغلب این کار را انجام نمی دهید یا حداقل اینکه نباید انجام دهید) و برایش پیغامی می گذارید تا با شما تماس بگیرد. ساعت ها و شاید روزها سپری می شود و خبری از او نمی شود. او به این دلیل شروع به وقت کشی می کند که هیچ گاه دوست ندارد خودش را مشتاق و یا علاقمند نشان دهد. هر چند جذب شما شده اما دوست ندارد با برقراری رابطه زیاد، شما را از دست بدهد.

 

چه کار کنید: پس از چند روز، مجددا با او تماس بگیرید و مطمئن شوید که پیغام شما به دستش رسیده است؛ از این مرحله به بعد همه چیز به دست اوست که آیا شما را می خواهد و یا اینکه از شما دوری می ورزد. اگر تمایلی به برقراری رابطه از خود نشان نداد می توانید به راحتی متوجه شده و عکس العمل مناسب را بروز دهید.

 

شماره 9 :بازی طعمه

 

عبارت "من فکر می کنم این شلوار منو کمی چاقم کرده..... تو چی فکر می کنی؟" سناریویی است که شما را در موقعیت مشکوکی قرار می دهد. نظر شما برای او از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اما سوال را طوری مطرح می کند که شما ناخواسته پاسخ مثبت به او بدهید. در چنین مواقعی کاملا هوشیار باشید.

 

چه کار کنید: به طعمه ای که بر سر راهتان قرار گرفته توجه نکنید. پیش از پاسخ دادن نباید بیش از اندازه مکث کنید. چه لباس برازنده او باشد چه نباشد، به او بگویید که بسیار زیباست و در آن لباس فوق العاده به نظر می رسد. اگر او در پاسخ گفت: "تو فقط به خاطر من داری اینو می گی" به او بگویید: " تو هر لباسی که بپوشی باز هم در نظر من زیبا هستی!". ممکن است دروغ باشد ولی به هر حال با این کار از یک جر و بحث طولانی جلوگیری می کنید.

 

شماره 8 : بازی بی دست و پایی

 

بعضی مواقع اتفاق می افتد که او دوست ندارد کاری را انجام دهد. برای اینکه شما را به نوعی وادار به انجام دادن آن کار نماید، چیزی شبیه به این می گوید: "من دقیقا نمی دونم باید این کار را چگونه انجام دهم." آن کار بخصوص شاید برنامه ریزی و یا نصب یک نرم افزار کامپیوتری باشد که اگر چه به خوبی از نحوه اجرای آن آگاه است، اما فقط دلش نمی خواهد آنرا انجام دهد.

 

چه کار کنید: در بیشتر موارد بهتر است که بی خیال چیزهای دیگر شده و درخواست او را اجرا کنید. اما مراقب باشید که این امر برای او به صورت عادت در نیایید؛ وگرنه همیشه مجبور هستید جور کارهای او را بکشید. در عوض در حین اجرای برنامه او را در کنار خود بیاورید و مراحل مختلف را به او آموزش دهید. با این روش او دفعه آینده برای شانه خالی کردن از زیر این کار هیچ بهانه ای ندارد.

 

شماره 7 : بازی دست نیافتنی جلوه دادن

 

خانم ها دوست دارند خودشان را در نظر آقایون دست نیافتنی جلوه دهند. گاهی اوقات نیز برای جلوگیری از بروز شکست عاطفی، احساسات خود را بیان نمی کنند. آنها قبل از شیرجه حرارت آب را تست می کنند به عبارت دیگر پیش از قبول ریسک شکست باید مطمئن شوند که آیا شما آنها را از صمیم قلب دوست می دارید یا خیر.

 

چه کار کنید: اگر دیدید که او در مورد احساستش نسبت به شما مطمئن نیست اما در عین حال به شما "اظهار علاقه" می کند وظیفه شما هم این است که کار مشابه را در مورد او انجام  دهید. اما در انجام این کار زیاده روی به خرج ندهید، چون شما نیز باید در نظر او دست نیافتنی جلوه کنید. اجازه دهید تا او بداند که دوستش می دارید، اما در عین حال باید او را متوجه کنید که در صورت عدم ایجاد رابطه مناسب شما می توانید به راحتی به دنبال شخص دیگری بروید.

 

شماره 6 :بازی " باید با هم صحبت کنیم"

 

این بازی معمولا زمانی شروع می شود که شما مشغول تماشای یک رویداد ورزشی مهم، نظیر جام جهانی هستید. یک بار دیگر او قصد دارد شما را امتحان کرده و از اولویت هایتان آگاه شود. او توجه شما را می خواهد آن هم در همان موقع مشخص.

 

چه کار کنید: اگر تلویزیون را برای 5 دقیقه بی صدا کنید، کار عاقلانه ای انجام داده اید. به حرف هایش گوش دهید و مجددا به ادامه بازی برگردید. اما اگر بگویید که حرف هایش را بگذارد برای بعد، او تلویزیون را خاموش کرده و یک مشاجره 5 ساعته شروع می شود. او مخ شما را پر می کند از اینکه برایش هیچ گونه اهمیتی قائل نیستید و مانند گذشته احساساتتان را بروز نمی دهید. به هر حال در هر دو مورد حق انتخاب با خود شماست.

 

شماره 5 :بازی مبادله ای

 

او معمولا وقتی از این بازی استفاده می کند که حرف از سکس به میان بیاید. او به طور آگاهانه به شما می گوید که در صورتی رابطه جنسی برقرار می کند که شما در عوض یکی از کارهای او را انجام دهید. خانم های کمی هستند که از کمک کردن مردها در کارهای خانه، خرید کردن، و یا دعوت کردن مادر خانم به صرف شام، لذت نمی برند.

 

چه کار کنید: شما هر چقدر بیشتر به درخواست های او پاسخ مثبت دهید او خیلی بیشتر به شما علاقه پیدا می کند. بنابر این جارو و خاک انداز خود را بردارید، برای خرید آماده شوید و با مادر زن خود گفتگو کنید. نقطه ناخوشایند این است که ممکن است شما کارهایی انجام دهید که از آنها لذت نمی برید، اما در عوض در انتهای روز احساس خوشحالی خواهید داشت. باید مطمئن شوید که او تا پایان معامله صادق است. در ضمن به خاطر داشته باشید که شما همیشه مجبور نیستید برای برقراری رابطه جنسی، لطفی در حق او انجام دهید.

 

شماره 4 : بازی ذهنی معکوس

 

این امر درست زمانی صورت می پذیرد که او دقیقا عکس آنچه را که می خواهد به زبان می آورد و از شما انتظار دارد تا عینا کاری را که در ذهنش دارد، انجام دهید. به عنوان مثال ممکن است از شما بخواهد تا ظرف ها را بشویید، اما این مطلب را به طور واضح بیان نمی کند، بلکه به جای آن می گوید من ظرف ها را می شویم و پس از اتمام کار از دست شما عصبانی می شود: که چرا به او کمک نکرده اید. گیج شدید؟! درک میکنم!

 

چه کار کنید: این بار که او بازی ذهنی معکوس را شروع کرد، خیلی مراقب باشید تا چیزی از دست ندهید. دفعه آینده وقتی نوبت به شستن ظرف ها رسید (و یا انجام هر کار دیگری) رفتار او را کاملا تحت کنترل داشته باشید. اگر او اشیا را به تندی به این طرف و آن طرف پرتاب می کرد، بهتر است به او بپیوندید و کمکش کنید.

 

شماره 3 :بازی ذهن خوانی

 

این بازی معمولا به همراه بازی ذهنی معکوس انجام می شود. رفقا، او از شما انتظار دارد تا ذهنش را بخوانید؛ زیرا تصور می کند که اگر واقعا به او اهمیت بدهید باید بدانید چه چیزی در ذهنش می گذرد. هر چند این بازی به هیچ وجه منطقی نمی باشد اما خانم ها باز هم انتظار دارند تا شما افکارشان را بخوانید.

 

چه کار کنید: پیش از اینکه گوی بلورین جادویی خود را در آورده و شروع به پیشگوی کنید، از او بپرسید که دوست دارد چه کاری برایش انجام دهید و دلیل آنرا هم اینطور توجیه کنید که فقط قصد خوشحال کردنش را دارید. به او نشان دهید که با تمام وجود در حال گوش کردن هستید و وقت خود را با حدس های آبکی از بین نبرید. اگر شما شروع کنید به حدس زدن، به احتمال زیاد گزینه نادرست را انتخاب می کنید.

 

شماره 2 :بازی سکوت

 

زمانی که او با شما صحبت نمی کند و شما را به سردی در آغوش می گیرد، باید بدانید که از دستتان ناراحت است. شاید خودتان هم به درستی از دلیل این امر آگاهی نداشته باشید.

 

چه کار کنید: مدام از او نپرسید که چه اتفاقی روی داده است. با این کار همه چیز را بدتر می کنید. حقیقت اینجاست که اگر ندانید که چه کاری انجام داده اید، اوضاع خیلی وخیم تر می شود. در حین زمانی که شما مشغول تحلیل و بررسی کارهای خود هستید او فرصت لازم را بدست می آورد تا خونسردی خود را مجددا بدست آورد. او ممکن است نزد شما بیایید، به چشم هایتان خیره شود و آه  و زاری کند و یا اینکه چیزی در روی سرتان بکوبد؛ که البته در صورت وقوع چنین سانحه ای می توانید از او بپرسید که چه اتفاقی روی داده و بعد نسبت به حل آن اقدام کنید.

 

شماره 1 :بازی اتمام حجت

 

این بازی، سرآمد تمام بازی هاست. و زمانی روی میدهد که ارتباطتان در خطر باشد. او از شما انتظار یک چیز بزرگی داشته، به عنوان مثال پیشنهاد ازدواج، حلقه و.... و اگر بر طبق خواسته اش عمل نکنید او اظهار می دارد که شما را ترک خواهد کرد. راست و دروغش به طرفتان بستگی دارد.

 

چه کار کنید: اگر احساس کردید که او بلوف زده، به کار خود ادامه دهید و به او بگویید که در حال حاضر آمادگی تشکیل زندگی مشترک را ندارید. اما اگر احساس کردید که حرف هایش صحت دارد، بهتر است بنشینید و با او صحبت کنید. اگر واقعا آمادگی نداشتید که رابطه خود را به سطوح بالاتر ارتقا دهید، شاید نوبت به آن رسیده باشد که به ارتباط خود خاتمه دهید.

 

 

وارد بازی شوید

همه چیز در اختیار شماست. در قسمت بالا 10 نمونه از مشهورترین بازی هایی را که خانم ها انجام می دهند، برایتان ذکر کردیم. حال که نسبت به آنها آگاهی پیدا کردید می توانید به راحتی زندگی آرامی را در کنار آنها شروع کنید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 10 بازي ذهني خانمها با آقايون


:: موضوعات مرتبط: ده بازي ذهني خانمها با آقايون , ,



10 آغازشگر براي دوستي
نوشته شده در دو شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 167
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

هرگز متوجه نخواهید شد چه وقت می تواند اتفاق بیفتد. ممکن است درحال گذر از یک خیابان، مشغول غذا خوردن   در یک رستوران، قدم زدن در یک باشگاه شبانه و یا درحال خوش و بش با دوستتان باشید که ناگهان او پیدایش   می شود. دختری زیبا که حسابی نظر شما را جلب کرده و دوست دارید با او صحبت نمایید. پس برای این منظور   چه کاری خواهید کرد؟ باید قدم پیش گذاشته و با او حرف بزنید.

 

اگر یاد نگرفته اید که چگونه به دختر مورد علاقه خود نزدیک شوید، ما در این قسمت چندین روش عملی  به شما  ارائه میدهیم تا به راحتی بتوانید با همسر دلخواه خو ارتباط برقرار نمایید. به این روشها در اصطلاح "یخشکن" اطلاق خواهیم کرد.

 

سلاح اصلی همواره هنر سازگاری و انطباق پذیری خواهد بود. پیش از شروع باید تشخیص دهید که در چه شرایطی قرار دارید: "گرم" یا "سرد".

 

موقیعت گرم هنگامی است که او شما را مورد توجه قرار داده و با یک سری از علائم (مانند حرکات چشم و زبان جسمانی ) چراغ سبز را نشان داده است.

 

موقیعت سرد زمانی است که آشنایی قبلی با هم نداشته و این اولین برخورد شما محسوب می گردد. این موقیعت کمی مشکل تر به نظر میرسد چرا که به علاقمندی او نسبت به خود مطمئن نیستید.

 

اکنون به یخشکن ها میپردازیم:

 

شماره 10

 

خودتان را معرفی کنید بسیار واضح است. تا زمانی که خود را به او معرفی نکنید، متوجه وجود شما نخواهد شد. همیشه دوستی ها با یک معرفی ساده و صمیمی شروع می گردند. تصادفا" بسمت وی قدم برداشته و خود را معرفی نمایید.

 

بگویید  " من آرش هستم. از دیدنتون خوشحالم"من آرش هستم. فکر نمیکنم همدیگرو بشناسیم."

 

شماره 9

 

برایش آبمیوه بخرید چه در رستوران باشید، چه در رستوران و چه در باشگاه شبانه، یکی از یخشکنهای معروف، خریدن یک نوشیدنی خنک برای او میباشد. از گارسون بخواهید یک نوشیدنی دیگر مشابه با آنچه که قبلا روی میزش در حال نوشیدن آن بوده ( و یا اگر می خواهید خیلی پر جنب و جوش باشید مشابه با نوشیدنی که خود شما در حال خوردن آن هستید ) برایش بیاورد. سینی این نوشیدنی را با تکه ای کاغذ حاوی مطلبی با مزه به همراه شماره تلفن خود مزین کنید. از گارسون بخواهید که حتما به او اطلاع دهد که آن نوشیدنی از طرف کیست. هنگام خارج شدن از محل کنار میز او توقفی کوتاه نموده و خود را به می معرفی کنید. این برخوردی شجاعانه است، بدون ابراز خشونت.

 

بگویید    "امید وارم از نوشیدنی لذت برده باشید."  "این نوشیدنی مورد علاقه منه. فکر کردم شما هم خوشتون میاد."

 

شماره 8

 

بپرسید مجرد است یا خیر

شما زمانی خواهید خواست که به این موضوع پی ببرید، پس چرا از همان ابتدا سؤال نمی کنید؟ بیاد داشته باشید که این در هر شرایطی، یک حرکت شجاعانه است. اگر فرد خوش تیپی باشید، احتمال اینکه او مثبت تر و واضح تر عمل نماید بیشتر خواهد شد و اگر نه، دیلیلی خواهد بود برای دوستانه تر بودن. در هر صورت در این برخورد لازم است همیشه رک و با صراحت باشید. او نیز رک و با صراحت خواهد بود. اگر گفت که مجرد نیست، و یا اگر بشما علاقمند نباشد، بسرعت متوجه خواهید شد. پرسیدن از یک غریبه که آیا دردسترس هست یا خیر، بلافاصله منظور و هدف شما را آشکار نموده و هرگونه سوء تعبیر را از بین خواهد برد.

 

بگویید "قبل از اینکه اسمتونو که میدونم به قشنگیه خودتونه بپرسم، می خواستم بدوم مجرد هستید؟"  "اینقدر خوش شانس هستم که مجرد باشید؟"

 

شماره 7

 

بی پرده باشید   این طرز برخوردی است برای افرادی که مایلند بیشتر از اینها رک و با صراحت باشند. قدم برداشتن به طرف یک زن و نشان دادن صراحت و بی پردگی می تواند به عنوان یک جذاب کننده قوی عمل کند. او ممکن است اعتماد بنفس شما را نشانه ای بر ارزشتان برای صحبت کردن قلمداد کند.

 

بگویید   "داشتم دنبال بهانه ای برای باز کردن صحبت میگشتم، ولی چیزی پیدا نکردم. اسمم آرشه، اسم شما چیه؟" اشکالی نداره اگه به شما ملحق بشم؟"

 

شماره 6

 

محیط اطراف را توصیف کنید  هرکجا به او برخورد کنید، پیرامون شما چیزهایی وجود خواهد داشت. از آنها برای باز کردن سر صحبت استفاده کنید. به محیط اطراف خود نگاه کرده و موضوع جالبی را برای گفتگو انتخاب نمایید. این راه کار محدود به اشیاء نمیگردد. اگر متوجه شدید فردی روز سهتی را در محل کارش گذرانده ، می توانید جمله ای به وی بگویید که تنشها و خستگی ها را از تنش بیرون کند. این باعث می گردد که او خودش را سبک  و سر صحبت را باز کند. با این حال قبل از مراجعه به او، مطمئن شوید که سرش شلوغ نباشد.

 

بگویید    "من این آهنگو جای دیگه ای هم شنیدم، خیلی قشنگ   "بنظر میرسه که روز خیلی خوبی داشتی" ( اگر خسته بنظر میرسید، با گوشه و کنایه به او بگویید)

 

شماره 5

 

سؤالی سرگشاده بپرسید

مشکل ترین قسمت یک یخشکن بکار گماردن آن برای آغاز نمودن محاوره ای است که 30 ثانیه بعد از شروع شدن، خاتمه نپذیرد. برای جلوگیری از چنین وضعیتی، اقدام به پرسیدن سؤالی نمایید که پاسخش به "بله" یا "خیر" ختم نشده و احتیاج به بسط بیشتری داشته باشد.

 

بگویید       "خوب، سرگرمیات چیا هستن "خوب، آخر هفته ها چطوری خودت مشغول میکنی؟"

 

شماره 4

 

از او بخواهید شما را به یک نوشیدنی میهمان کندبا اینکار به صورتی موزیانه باعث متعجب ساختن وی شده و و جذابیت زیادی در نزدش پیدا خواهید نمود.

 

بگویید "بهت میگم چرا، ولی چطوره ازت بخوام  یه نوشیدنی مهمونم کنی؟" "همیشه تو فکر این بودم که منصفانه نیست که همیشه من برای کسی نوشیدنی بخرم، پس ازت میخوام که اینبار شما منو مهمونم کنی و قول میدم لطفتو جبران کنم"

 

شماره 3

 

تعریفی صادقانه از او بنمایید

بر همگان معلوم است که زنان دوست دارند مورد تعریف و تمجید قرار بگیرند. با این حال آنها براحتی میتوانند تخشی دهند که صادقانه از آنها تعریف میشود و یا از روی ریاکاری. گذشته از اینکه درچه شرایطی قرار دارید، همیشه باید موضوعی قابل قبول برای تعریف و تملق پیدا کنید.این میتواند بسته به زبان جسمانی او، تعریف و تمجیدی مخاطره آمیز و یا خودمانی باشد.

 

بگو  "جالبه که متوجه اون شدی...خیلی باهوشی" "خنده شیرین و جذابی داری"                                                                           

 

شماره 2

 

سلام کنید

همانطور که از آن بر می آید، از این طرز برخورد کلاسیک معمولا چشم پوشی میگردد. اغلب افراد بلافاصله جواب سلام را میدهند که تصور میکنند ادب و نزاکت اینطور ایجاب میکند. با اینحال جواب سلام می تواند در را برای آغاز سخن باز گرداند. سلام، شروع کننده ای ساده است که باعث ایجاد جرات برای گفتگو با افراد نا آشنا میشود.

 

بگویید    "سلام!"

 

شماره 1

 

او را به لبخند زدن وادار نمایید   وادار کردن او به لبخند زدن بصورت معجزه آسایی باعث شکستن یخ خواهد شد. زنان عاشق مردانی هستند که بتوانند آنها بخندانند. خوش مشربی باعث جذابیت بیشتر مردان میشود.

 

بگویید    "شرط می بندم میتونم در عرض 5 ثانیه بخندونمت"  "دوست داری یه جوک بامزه برات تعریف کنم"

 

 

کمی یخ بشکنید

 

خواه سر کارتان باشید، چه مشغول بازی و یا در حال گردش، ممکن است با دختر مورد علاقه خود روبرو شوید. نکته این است که فقط باید بدانید چه کاری را و در چه زمانی انجام دهید. همیشه آرام و صادق باشید.

 

اگر فردی جواب رد به شما داد، نا امید نشده و با اعتماد بنفس بیشتر به دنبال همسر مورد علاقه خود بگردید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 10 آغازشگر براي دوستي


:: موضوعات مرتبط: ده آغازشگر براي دوستي , ,



9 نکته رمانتيک آسان
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 169
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

برای مدتها دوستان و خوانندگان با وفای این سایت یک سؤال را بیش از دیگر سؤالات پرسیده اند: چگونه میتوان رمانتیک بود؟

 

فکر میکنم باید بیش از هزار بار به این سؤال پاسخ داده باشم، ولی گویا باز هم باید توضیح بدهم. این بار تصمیم دارم از همه تجربیات، اسرار و پیشنهاداتی که در چنته دارم برایتان بنویسم و امیدوارم که مفید واقع شوند.

 

همه میتوانند انجام دهند

بسیاری از افراد بطور خدادادی دارای استعداد برای انجام رفتارهای رمانتیک می باشند. حتی بی احساس ترین انسانها نیز می توانند میز شام رمانتیکی را تدارک دیده، بدون دلیلی خاص گل به خانه آورده و یا به یکباره شروع به تحسین و تمجید از همسرشان بنمایند.

 

در زیر پیشنهادات ساده ای ارائه شده اند که براحتی و بدون زحمت بسیار می توانید همسر خود را تحت تاثیر قرار دهید. برای اینکار آماده شوید.

 

لیستی را تهیه کنید لیستی از مناسبتهای گوناگون از قبیل تاریخ اولین روزی که همدیگر را ملاقات کردید، سالروز ازدواج و تاریخ تولد، را تهیه نمایید. در این روزها کمی آب و رنگ به زندگی خود دهید. غذایی مخصوص درست نمایید ( و یا سر راه از بیرون تهیه کنید ). برای او کارت تبریک خریده و یا نامه ای کوتاه برایش بنویسید تا بفهمد که فراموشش نکرده اید.

 

بسلامتی او بنوشید

هنگامی که سر میز شمام می نشینید، بسلامتی هم بنوشید. حتما نباید مشروبات الکلی باشد، یک لیوان آب خنک یا چای نیز همان کار را انجام می دهد. جمله ای عاشقانه به او گفته و به سلامتی آن بنوشید.

 

جلو رفته و او را نوازش کنید

از قدرت نوازش استفاده کرده تا خاطره ای ماندگار را برای او در طول روز باقی بگذارید. چنین چیزی نیست که بگوییم برای بوسیدن هنگام خداحافظی و رفتن از خانه وقت و نیز زمان برگشتن، وقت نداریم. همچنین در آغوش کشیدن یکدیگر بعد از یک روز پردغدغه عملی در خور تقدیر است.

 

یک آلبوم عکس تهیه کنید همیشه عکس بگیرید. دوربین خود را فقط برای روزهای تعطیل و مناسبت های خاص مورد استفاده قرار ندهید. آلبوم عکسی از زندگی روزمره خود ایجاد نمایید. هر دوی شما بعدها گرمی لحظات با هم بودن را هنگامی که به آن تصاویر نگاه میکنید، تحسین خواهید کرد.

 

از چیزهای جالب نوت برداری کنید هر روز چیزی را برای او کنار بگذارید. یک مقاله شنیدنی از روزنامه، لینکی در یک سایت و یا داستانی که در محل کارتان شنیده اید. او از اینکه در طول مدت روز به فکرش بوده اید از شما قدر دانی خواهد کرد.

 

فکور باشید

هر روز کاری فکورانه برای وی انجام دهید. از درست کردن یک استکان قهوه گرفته تا چسباندن یک یادداشت عاشقانه به کیف او و یا قرار دادن شکلات مورد علاقه اش در کنار بالش پیش از وقت خواب. هر فردی عاشق برخورد با چیزهای غافل گیرانه رومانتیک می باشد.

 

به سر و وضع خود برسید

بگذارید شما را در بهترین حالت ببیند. این اشتباه است که فقط هنگام ملاقات با غریبه ها آراسته و مرتب باشیم. اغلب زنان دوست دارند همسرشان را تمیز، مرتب و در شیک ترین لباسها ببینید.

 

در مورد خلق و خوی خود با او صحبت کنید

با او صادقانه در مورد احساسات خود صحبت کنید.اگر دچار استرس یا ناملایمات زندگی می باشید، آنها را با او مطرح کنید. همسرتان صادقت شما را تحصین نموده و وقتی با ناراحتی وارد منزل می شوید، آن را یک مسئله شخصی تلقی نخواهد نمود.

 

در مورد اتفاقات روز بحث کنید

در کنار هم نشسته و اتقافاتی را که در طی روز برایتان رخ داده، بازگو نمایید. گذراندن وقت جدا از هم باعث میگردد که بیشتر یکدیگر را تحسین نمایید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 9 نکته رمانتيک آسان


:: موضوعات مرتبط: نه نکته رمانتيک آسان , ,



9 قاتل عمده روابط عاشقانه
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 198
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

دنیای قرارهای ملاقات سرشار از بی نظمی، هرج و مرج، و اتفاقات ناگوار است. این روزها پیدا کردن کسی که ارزش وقت گذاشتن را داشته باشد، کار دشواری شده است. با در نظر گرفتن تمام این موارد، همه ما باز هم دوست داریم که خودمان را وارد یک چنین بازی کنیم؛ تنها به خاطر یک چیز: رسیدن به رابطه آرمانی. زمانیکه شما گوهر گرانبهای خود را پیدا کردید و رابطه شما شکل گرفت، مطمئناً دلتان نمی خواهد که او را به دلیل لغزش های ناخواسته از دست بدهید. در این قسمت 9 نمونه از رایج ترین موارد از بین برنده هر رابطه و همچنین روش های پیشگیری از آنها را برایتان لیست کرده ایم.

 

1) انتقاد کردن

معمولاً گفته می شود که انتقاد کم اما سازنده مفید بوده و بیان آن بلا مانع است. این امر در مورد تمام افراد صحت دارد بجز نامزدتان. هر چند پیشنهاد کردن قابل قبول است، به ویژه اگر خانم خودش از شما نظر بخواهد، اما انتقاد و گوشزد کردن نکات منفی، کاری است که خانم از مادرش انتظار دارد نه از معشوقش.

 

اگر شما همواره بخواهید او را تصحیح کنید، طرز لباس پوشیدن را به او آموزش دهید، و طوری رفتار کنید که انگار همه چیز را می دانید، اسمتان خط زده خواهد شد و از رده خارج می شوید. هر خانم با هوشی می داند که هیچ لزومی ندارد با مردی وقت صرف کند که از او تعریف و تمجید نمی کند. در رابطه خود، بهتر است مهربان و متواضع باشید، جنگ ها را برای خودتان نگه دارید، و فقط زمانی به او پیشنهاد بدهید که خودش از شما تقاضا کرده باشد؛ از همه اینها گذشته سعی کنید انتقاد های خود را به تعریف و تمجید تبدیل کنید. با بهره گیری از این شیوه نتیجه بهتری بدست می آورید.

 

2) آشکار کردن این امر که کارتان مهم تر از نامزدتان است

 

شغل شما برای خودتان و همینطور برای نامزدتان مهم است. او از موفقیت های شما بسیار خوشحال می شود و دوست دارد که شما همیشه در کارتان بدرخشید؛ اما از سوی دیگر اگر هر روز تا دیروقت در محل کار خود بمانید، قرارهای ملاقات خود را به خاطر مسائل شغلی کنسل کنید، پس از اتمام ساعات کاری با همکارانتان بیرون بروید، او نظرش در مورد اولویت بندی های شما تغییر می کند.

 

هر چند خانم ها به بلند پروازی و تمرکز آقایان نسبت به کارشان اهمیت می دهند، اما در عین حال انتظار دارند که شما نیز برای آنها زمان کافی بگذارید. اینطوری به قضیه نگاه کنید: چه می شود اگر شما شغل مناسبی داشته باشید و پول فراوانی بدست آورید، اما کسی را نداشته باشید که موفقیت های خود را با او تقسیم کنید؟

 

3) خیانت

 

خیانت جنسی هیچ گاه قابل بخشش نیست، مگر اینکه شما و خانمتان بر سر آن به توافق برسید! اما خیانت، تنها به رفتارهای جنسی محدود نمی شوند. نوع دومی از خیانت هم وجود دارد که به اندازه خیانت جنسی خطرناک است. این خیانت به این معناست که با یک نفر به غیر از نامزدتان، مانند یک دوست دختر خود رفتار کنید. به این معنا که شما دوست مؤنثی داشته باشید که با او خیلی بیشتر و بهتر از همسر خودتان ارتباط برقرار کرده باشید، وقت بیشتری را با او صرف کنید، و از بودن با او بیشتر لذت ببرید.

 

این نوع خیانت ها بیشتردر روابط جدی به وقوع می پیوندند، چرا که همسرتان از شما انتظار دارد که تمام توجه خود را به او منحصر کنید. البته این امر بدان معنا نیست که شما نمی توانید دوست دیگری جز او داشته باشید و یا حتی دوست صمیمی داشته باشید. فقط او باید احساس کند که می تواند با تمام وجود به شما اعتماد کند و محرمانه ترین اسرار خودش را با شما در میان بگذارد. او هیچ گاه نمی تواند قبول کند که در جایگاه دوم قرا بگیرد، و اگر چنین اتفاقی روی دهد به سرعت متوجه خواهد شد.

 

4) نامرتب و ژولیده بودن

 

اگر زمانیکه با او خیلی خودمانی شدید بخواهید از حالت رسمی بیرون بیایید و به سر و وضع خود رسیدگی نکنید، مطمئن باشید که سعی می کند فاصله اش را با شما حفظ کند تا مجدداً تمیز و مرتب شوید. این امر دو چیز را به او نشان می دهد: 1- شما یک ظاهر گول زننده برای جذب کردن و فریب دادنش ساخته بودید. 2- آنقدر برای شما ارزش و اهمیت ندارد که حتی بخواهید همان ظاهر گول زننده را هم حفظ کنید. اگر زمانی که کت و شلوار مناسبی به تن می کنید او خوشحال می شود، پس بدانید که از این سبک و سیاق خوشش می آید و اگر از این کار دست بکشید، این امکان وجود دارد که علاقه اش را به شما از دست بدهد. اگر به تی شرت و شلوار جین علاقه دارید، خوب می توانید از آنها زمانی که قصد رفتن به سوپر مارکت را دارید، استفاده کنید.

 

5) تند برخورد کردن

 

به مرور زمان که رابطه صمیمی تر می شود، او بیشتر در کنار شما خواهد بود. به این دلیل که مدت زمان بیشتری را در کنار نامزدتان سپری می کنید، دیگر عادات او در نظر شما جذابیت اولیه خود را از دست می دهند. احساس می کنید که حرکاتش درست شبیه به کارهای خواهر کوچکترتان هستند. طوری برخورد می کنید که انگار تک تک حرکاتش موجب آزار و اذیت شما می شوند. البته حقیقت این است که شما آنقدر با او احساس راحتی می کنید که به خودتان این اجازه را می دهید که به سادگی اولویت هایتان را برایش بازگو سازید.

 

متاسفانه او برای مدت زمان زیادی قادر به تحمل چنین برخوردی نخواهد بود. به جای اینکه در مقابل کارهای او از خود عکس العمل شدید نشان دهید، سعی کنید در ابتدا تشخیص دهید که چه موقع در حال اذیت شدن هستید. بعد هم به طور کاملاً منطقی تصمیم بگیرید که آیا این آزار و اذیت ارزشش را دارد که بخواهید به خاطر آن بحث و مشاجره راه بندازید یا خیر. اگر واقعاً می بینید که ارزشش را ندارد، سعی کنید آنرا فراموش کنید؛ و اگر هم احساس کردید که موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است، می توانید مسئله را با حفظ آرامش کامل با همسر خود در میان بگذارید. این امکان وجود دارد که خوشحال شود و یا شاید خودش هم در مورد برخی از عادت های شخصی شما نظر بدهد.

 

6) کنترل کردن او

 

این مورد از جمله مواردی است که از سالیان دراز بحث اصلی بسیاری از قرارهای ملاقات را به خود اختصاص داده بوده است. بسیاری از افراد در روابط خود از کنترلگرایی های متعصبانه رنج می برند. ممکن است به دوستان پسر او حسادت می کنید، به او می گویید که نباید بیش از اندازه حتی با دوست های دخترش صحبت و غیبت کند، به او گوشزد می کنید که نباید پول خود را بیش از اندازه در مغازه های کفش فروشی خرج کند، و از همه این ها گذشته ممکن است به او بگویید که چه زمان به کجا باید برود یا نرود.

 

هر چند از قدیم گفته شده که خانم ها تمایل دارند که به کسی وابسته باشند، اما در عین حال حاضر نیستند به هیچ قیمتی از استقلال و آزادی خود بگذرند. شاید خانمتان پیش از ورود شما به زندگی، انسان کاملاً موفقی بوده و به درستی می داند که چگونه باید از وقت و پول خود استفاده کند و در این راه هیچ نیازی به کمک شما هم ندارد. شاید زمان هایی برسد که نیازمند نصیحت و پیشنهاد شما باشد، در چنین مواقعی می توانید نظر خود را ارائه دهید؛ اما در غیر اینصورت انجام چنین کاری درست نیست. باید به او فضای کافی بدهید تا تصمیم هایش را با فراغ خاطر اتخاذ نماید.

 

7) قضاوت دوستان و خانواده او

 

اگر یکی از دوستان، مادر، و یا خواهرش حوصله شما را سر می بردند و موجبات رنجش خاطر شما را فراهم می آوردند، باید بدانید که در شرایط سختی قرار گرفته اید، چراکه معمولاً آنها در اطراف شما خواهند بود و خانمتان نیز از آنها زیاد صحبت می کند. باید سعی کنید همان چیزی را در آنها ببینید که همسرتان در وجود آنها می بیند. اگر مادرش بیش از اندازه در زندگی شما دخالت می کند، این کار او را حمل بر این بگذارید که فقط قصد کمک کردن به شما را دارد. باید بدانید که خانم ها اساس زندگی خود را بر پایه همین افراد استوار می کنند و در مورد آنها تعصب خاصی دارند. اگر شما سعی کنید که خصوصیات مثبت آنها را ببینید، دیری نخواهد گذاشت که به آنها علاقه پیدا می کنید.

 

همچنین باید به شما گوشزد کنم که از برخورد رو در رو با تمام افرادی که مورد علاقه او هستند به شدت خودداری کنید، حتی اگر شما را بیش از اندازه عصبانی کرده باشند. سعی کنید تا جایی که می توانید با آنها کنار بیایید، چون بحث و مشاجره با آنها مساوی است با بحث و نزاع با همسرتان. اگر بتوانید در نظر آنها یک مرد استثنایی جلوه کنید، تا آخر عمر موفقیت از آن شما خواهد بود.

 

8) بی علاقه شدن

 

آقایون تصور می کنند که یکی از راههای نزدیک شدن به خانم ها، نشان دادن بی علاقگی نسبت به آنهاست. شاید این روش در مراحل اولیه نتیجه بخش باشد، اما زمانیکه رابطه شما جدی می شود، دیگر نمی توانید از این شیوه استفاده کنید. او به خوبی می داند که اگر شما به او توجه نکنید مردان بسیار دیگری هستند که می توانند دو برابر آن توجه و اهمیت را نسبت به او از خود نشان دهند. اگر مرتباً از او تعریف و تمجید نکنید، او را به بیرون نبرید، و در مورد زندگی شخصی اش از او سؤال نکنید، احساس می کند که نسبت به او بی توجه شده اید. او هیچ نیازی ندارد که در کنار شما باقی بماند، بلکه شما باید کاری کنید که احساس کند ارزش ماندن را دارید. اگر می خواهید در کنارتان باقی بماند، باید کاری کنید که احساس کند یک دختر منحصر بفرد است. مستقیما در چشم هایش نگاه کنید، در طول روز هر چند وقت یکبار با او تماس بگیرید، و زمانی که احساس می کنید زیبا شده به او بگویید.

 

9) وقت کافی نداشتن

 

شما به رفیقتان قول داده اید که مسابقه ورزشی را در خانه او تماشا کنید، به تازگی به اندازه کافی به باشگاه نرفته اید تا تمرین های دوره ای را خود را کامل کنید، و چند کار مختلف برای انجام دادن باقی مانده است؛ هر چند همه این کارها را باید به نحوی انجام دهید، اما باید برای نامزداتان نیز وقت بگذارید. شاید کار ساده ای نباشد اما به هر حال گاهی اوقات لازم است که هم شما و هم نامزدتان از کارهای دیگر بزنید تا بتوانید در کنار هم قرار بگیرید.

 

همه چیز مربوط به جزئیات می شود

 

اگر می خواهید همسرتان را در کنار خود نگه دارید، باید کاری کنید که احساس شایستگی، و بی همتایی به او دست بدهد. تما رفتارهایی که در بالا به آن اشاره کردیم، به عنوان ضمانتی برای نگه داشتن خانم در کنار شما به شمار می روند. بنابراین سعی کنید چنین رفتارهای کوچکی را در زندگی خود به کار گیرید. اگر او واقعاً ارزش تلاش برای نگه داشتن را داشته باشد، شما اصلا احساس نمی کنید که در حال تلاش کردن هستید و کلیه امور را با جان و دل انجام خواهید داد .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 9 قاتل عمده روابط عاشقانه


:: موضوعات مرتبط: نه قاتل عمده روابط عاشقانه , ,



9 تصور غلط در مورد ازدواج به همراه حقايق آنها
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 168
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

در جامعه ما برخی عوامل اجتماعی و عقیدتی باعث گردیده درباره پدیده ازدواج تصوراتی اشتباه در اذهان عمومی شکل گیرد که همین امر سبب میگردد افراد با توجه به همین تصورات اقدام به ازدواج نموده و یا از آن امتناع ورزیده و در این راستا دچار مشکلاتی گردند. اکنون به 9 مورد از این اشتباهات بهمراه واقعیتهای آنها اشاره میکنیم:

 

شماره 1

تصور غلط: ازدواج منافع بیشتری برای مردان دارد تا زنان.

 

حقیقت: پژوهشهای اخیر نشان داده اند که هم زنان و هم مردان از ازدواج به یک میزان منتفع میگردند. هم مردان و هم زنان هنگامی که ازدواج میکنند شادتر، خوش بخت تر، سلامت تر و غنی تر زندگی کرده و طول عمرشان نیز بیشتر می شود. البته مردان از لحاظ بهبود سلامتی منفعت بیشتر و زنان از لحاظ مالی بیشتر منفعت کسب میکنند.

 

 

شماره 2

تصور غلط: صاحب فرزند شدن زوج متاهل آنها را به یکدیگر نزدیکترکرده، و میزان خوشبختی زناشویی آن دو را افزایش میدهد.

 

حقیقت: بسیاری از بررسی ها نشانگر آن است که ورود نخستین کودک به زندگی زوجین سبب دورتر شدن مرد و زن از یکدیگر شده و استرس بیشتری بر زندگیشان تحمیل می گردد. هر چند که زوجهای صاحب فرزند نرخ طلاق کمتری نسبت به زوجهای فاقد فرزند دارا میباشند.

 

 

شماره 3

تصور غلط: راه حلهای کامیابی دراز مدت در ازدواج، خوش اقبالی و عشق رومانتیک میباشد.

 

حقیقت: بیش از شانس و عشق،علل مهمتری که سبب موفقیت در زندگی زناشویی میگردد تعهد و دوستی و همدلی میباشد. یک زوج موفق اینگونه از ازدواجشان سخن بمیان می آورند: دستیابی به زندگی مطلوب مستلزم فداکاریها، از خود گذشتگیهای زیاد و تلاش بسیار بوده و تعهد به یکدیگر و نهاد خانواده مبنا و اساس آن می باشد. خوشبخت ترین زوجها، دوستانی می باشند که زندگیشان را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و ارزشها و منافع یکسان و همسویی دارند.

 

 

شماره 4

تصور غلط: هر مقدار زن تحصیل کرده تر باشد، احتمال آنکه وی ازدواج کند کمتر است.

 

حقیقت: بررسی های اخیر نشان دهنده آن است که احتمال آنکه زنان فارغ التحصیل دانشگاهی ازدواج کنند از همردیفان فاقد تحصیلات دانشگاهی آنها بیشتر میباشد.

 

 

شماره 5

تصور غلط: زوجهایی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی مشترک داشته اند، و بیشتر از تفاهم داشتن میان خودشان مطلع می باشند، ازدواج رضایت بخشتر و ماندگار تری نسبت به زوجهای دیگر دارند.

 

حقیقت: بسیاری از بررسی ها نشان می دهد که افرادی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی مشترک داشته اند (خارج از چارچوب ازدواج) از ازدواجشان رضایت کمتری داشته و احتمال آنکه عاقبت از یکدیگر جدا گردند بطور قابل ملاحظه ای بیشتر است. یک علت آن این می باشد که افرادی که با یکدیگر همخانه بوده اند نسبت به تعهد سهل انگار تر بوده و آن را کمتر جدی می گیرند و احتمال اینکه در صورت بروز مشکلات زیر همه چیز بزنند بیشتر است. علاوه برآن زندگی مشترک خارج از نهاد ازدواج، خوشبختی در ازدواج را دشوار تر و انگیزه کمتری را برای یافتن راه حل برای مناقشاتشان در آنها ایجاد میکند. اما یک استثنای مهم وجود دارد: افرادی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی مشترک داشته اند و تصمیم دارند در آینده نزدیک با یکدیگر ازدواج کرده و برای همیشه در کنار هم بمانند شانس برابری با افرادی که قبلا با یکدیگر زندگی نکرده اند برای دستیابی به یک ازدواج موفق و سعادتمند دارند.

 

 

شماره 6

تصور غلط: زن در صورت ازدواج در معرض خطر خشونت خانوادگی بیشتری نسبت به زمانی که مجرد باقی بماند قرار میگیرد.

 

حقیقت: بررسیها نشانگر آن میباشد که مجرد ماندن زن و از آن مهمتر زندگی کردن زن با یک مرد خارج از چهارچوب ازدواج قانونی وی را در معرض خطر خشونتهای خانوادگی بیشتری قرار میدهد. شاید یک دلیل آن این موضوع میباشد که زنان متاهل ممکن است خشونت های خانوادگی را بطور قابل ملاحظه ای کمتر گزارش دهند. و یا آن که احتمال آن که زنی حاضر گردد با یک مرد خشن ازدواج کند بسیار اندک است. اما در حقیقت احتمال آنکه مرد متاهلی دست به خشونت بزند کمتر می باشد زیرا وی برای سلامتی همسر خود و تشکیل خانواده سرمایه گذاری بیشتری (نسبت به مردانی که صرفا با یک زن همخانه میباشند)کرده اند و در واقع آنها را وارد یک اجتماع یکپارچه تر و دارای قوانین بیشتری کرده است. فشارهای اجتماعی بنظر میرسد مردان را وادار میکند تا بیشتر مراقب رفتار خشونت آمیز خود باشند.

 

 

شماره 7

تصور غلط: افراد متاهل رضایت کمتری از روابط جنسی خود داشته و اصولا روابط جنسی کمتری نسبت به افراد مجرد دارند.

 

حقیقت: بنابر تحقیقات گسترده، افراد متاهل روابط جنسی بیشتر و بهتری نسبت به همتایان مجرد خود دارند و نتنها آنان روابط جنسی متعدد تری دارند بلکه لذت بیشتری نیز از آنها میبرند هم از لحاظ فیزیکی و هم احساسی.

 

 

شماره 8

تصور غلط: زندگی مشترک همانند ازدواج است اما بدون "یک تکه کاغذ"

 

حقیقت: همخانگی منافعی همچون سلامت جسمانی، دارایی و سلامتی روحی و هیجانی که یک ازدواج برایشان به ارمغان می آورد را برای افراد فراهم نمی آورد. و این گونه افراد بیشتر به مجردها شباهت دارند تا افراد متاهل. بخشی از آن به این علت میباشد که همخانه ها کمتر از افراد متاهل به یکدیگر متعهد میباشند و گرایش بیشتری به خود مختاری شخصی داشته و گرایش کمتری نسبت به سلامتی عمومی شریک زندگی خود دارند.

 

 

شماره 9

تصور غلط: افراد متاهل امروزه به پاس پیشرفتهای زیاد در زمینه علم و رفاه عمومی خوشبخت تر از افرادی هستند که در گذشته ازدواج میکرده اند.

 

حقیقت: سطح کلی خوشبختی در زندگی زناشویی نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش نیز یافته است. یافته ها حاکی از آن است که ازدواجهای امروزی در مقایسه با ازدواج های 20 یا 30 سال پیش بطور قابل ملاحظه ای دشوارتر و استرس زا تر بوده و مشاجرات و اختلافات زناشویی افزایش و تعامل میان زوجین کاهش یافته است.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 9 تصور غلط در مورد ازدواج به همراه حقايق آنها


:: موضوعات مرتبط: نه تصور غلط در مورد ازدواج به همراه حقايق آنها , ,



9 انگيزه غلط براي ازدواج
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 185
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

برخی اوقات افراد گوناگون به دلایل عجیب و غریبی ازدواج میکنند. گاهی نیز دلایل خوب و موجهی برای انتخاب فرد بخصوصی در سر دارند. آیا شما تحت فشار هستید که هرچه زودتر ازدواج کنید؟ آیا در این مرحله از رابطه تان باید ازدواج کنید؟ بهتر است که خوتان را ارزان نفروشید. به این دلایل بد برای ازدواج نگاهی بیاندازید:

 

1- ازدواج کردن فقط برای پول

فرض میکنیم فردی که شما شیفته و عاشقش شده اید شخص ثروتمندی باشد که خوش به سعادتان. البته عاقلانه هم نیست که با فردی که کاملا بی پول است و هیچ قصدی هم ندارد که در آینده در تامین هزینه های زندگی سهمی داشته باشد، ازدواج کرد. مگر آن که حاضر باشید 18 ساعت از روز را با کمال رضایت کار کنید تا قادر باشید مخارج سنگین زندگی را تامین کنید. اما ازدواج کردن با فردی تنها به خاطر پول، صرفنظر از احساس شما نسبت به آن فرد، تقریبا همواره اشتباه میباشد.

 

2- ازدواج اجباری

50 سال پیش شما چاره ای جز ازدواج در این شرایط نداشتید ( با فردی که رابطه جنسی داشته اید و منجر به بارداری شما گردیده) اما امروزه خیر. مگر آنکه حقیقتا به فرد مورد نظر علاقمند باشید و حاظر باشید تا 40 سال با وی زیر یک سقف زندگی کنید. تحت فشار تصمیمی نگیرید که یک عمر پشیمانی و اندوه برایتان به بار بیاورد. اگر مردد و دو دل می باشید صبر کنید تا کودک بدنیا بیاید سپس یک تصمیم عاقلانه و هوشیارانه اتخاذ کنید.

 

3- ازدواچ به خاطر ترک و فرار از خانه والدین

وقتی وضعیت در خانه شوم و اندوه بار باشد، ازدواج یک راه گریز محسوب می شود. و تعجبی ندارد که بسیاری از افراد این راه گریز را انتخاب میکنند. اما معمولا این مسیری است که شما را از چاله در آورده و درون چاه می اندازد. دوام آوردن در خانه پدر و مادر یکی دو سال طولانیتر، کمتر رنج آورتر میباشد تا آنکه با نخستین پیشنهاد ازدواجی که از سوی فردی به شما داده شد ،آن را پذیرفته و تن به ازدواج دهید زیرا آن وقت ممکن است آن فرد تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد.

 

4- والدین شما به آن فرد علاقه دارند

البته جای تعجب دارد که والدین شما واقعا همسر آینده شما را دوست بدارند! اما دوست داشتن این فرد از سوی آنها دلیل کافی برای مد نظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نمی باشد. سالهای آینده زمانی که آنها درگذشتند و از میان شما رفتند شما کماکان باید اسیر فرد رویاهای آنان باشید. فردی که شاید مرد و یا زن رویاهای شما نباشد.

 

5- عادت به رابطه دراز مدت

هنگامی که دو فرد برای مدتی با یکدیگر ارتباط داشته و سپس تصمیم ازدواج با یکدیگر را می گیرند، اشکالی ندارد. اما چه وقت اجبار بدلیل عادت محض خطرناک میشود؟ زمانیکه دو فرد با یکدیگر ازدواج کرده اند و یا از یکدیگر طلاق گرفته اند تصمیم بگیرند که شانس خودشان را مجددا امتحان کنند. مطمئن باشید هرگاه بار نخست کارساز نبوده باشد بار دوم نیز کارساز نخواهد بود.

 

6- خواهان فرزند بودن

بله. صاحب فرزند شدن قویترین نیروی محرک برای بسیاری از افراد برای ازدواج میباشد-اما آیا شما حاضرید که فرزندان خود را در شرایط نه چندان ایده آل پرورش دهید؟ موضوع اینجاست که زمانی که فرزندان بزرگ میشوند و از کنار شما می روند شما مجددا با آن فرد خواهید بود. هیچ فردی کامل نیست. اما حداقل پدر و یا مادری برای فرزندان خود برگزینید که بتواند برای آنان یک پدر و یا مادر خوبی بوده و همچنین شما به وی علاقه داشته و برایش احترام قائل باشید. درغیر این صورت گزینه دیگری را مدنظر قرار دهید مانند تک سرپرستی و یا کودکی را به فرزند خواندگی بپذیرید.

 

7- با فردی که رابطه جنسی داشته اید ازدواج کنید

مواردی وجود دارد که اینگونه ازدواجها ثمر بخش بوده اند. اما معمولا این گونه ازدواجها زیاد دوام نخواهد آورد و پایه ای برای یک رابطه دراز مدت نخواهد بود. موضوع رابطه جنسی با ازدواج متفاوت می باشد. این سناریو را در نظر بگیرید: فردی که شخصی را می یابد که حاظر است به همسر و یا نامزد خود خیانت کند و خود آن شخص نیز تردید نمیکند که با فرد دیگری رابطه جنسی برقرار کند، مسلما رابطه آنها رابطه مستحکمی نخواهد داشت. زیرا فردی که توسط شما به فرد دیگری خیانت کرده، روزی نیز به خود شما خیانت خواهد کرد.

 

8- برای فرزند خود پدر و یا مادر میخواهید

اگر توانستید فرد مناسبی را بیابید که به شما تبریک میگوییم. اما اگر تردید دارید دست نگاه دارید. این برای فرزند شما به مراتب سختتر و ناگوارتر است که یک نامادری و یا ناپدری بی رحم داشته باشد تا آنکه یک پدر و یا مادر تک اما دلسوز و مهربان.

 

9- فشار اجتماعی

تمام دوستان شما ازدواج کرده اند. اما شما هنوز مجرد هستید...اما مطمئن باشید که یکی دوتای آنها هم اکنون طلاق گرفته اند. پس خودتان باشید. هنگامی که خاله شما در مورد آنکه آیا تصمیم به ازدواج داری یا خیر از شما سوال می کند به وی اعتنا نکنید. بهتر است تنها باشید تا آنکه با شخصی ازدواج کنید که سبب بد بختی شما گردد. هیچگاه تنها بخاطر آنکه متاهل هستید معیارهای خود را پایین نیاورید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 9 انگيزه غلط براي ازدواج


:: موضوعات مرتبط: نه انگيزه غلط براي ازدواج , ,



8 زنگ خطر آقايون به منظور اتمام رابطه
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 191
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

معمولا زمانی که رابطه ما با فردی به پایان رسید تازه به دنبال چراها می گردیم. آیا علائمی وجود دارد که نشان دهنده از دست رفتن علاقه فرد مقابل نسبت به ما باشد؟ بله، گاهی اوقات آنچنان در رابطه و یا چیزهای دیگر غرق می شوید که حتی متوجه چنین علائمی هم نمی شوید. در این قسمت 8 زنگ خطر که نشان دهنده کم شدن علاقه او نسبت به شما است را ذکر می کنیم، شاید این موارد به دلیل رفتارهای شما به وجود آمده باشند. به هر حال دلیل بروز آنها هر چه که باشد، شاید وقت آن رسیده که نگاه دقیقتری به رابطه خود بیندازید و تصمیم خود را برای ادامه و یا قطع آن اتخاذ کنید.

 

اخطار 1 - چند روز با شما تماس نمی گیرد :

البته این علامت لزوما نشان دهنده اتمام رابطه نیست، اما اگر او سابقا عادت داشته که همیشه به شما تلفن کند، پس بدانید که یک جای کار اشتباه است.

 

اخطار 2 - دعوا کردن :

آیا او به تازگی بیش از حد معمول از کوره به در می شود؟ آیا به خاطر مسائل جزئی و بی ارزش بحث و مشاجره راه می اندازد؟ این مورد زمانی روی می دهد که طرف شما هیچ گونه تمایلی به ادامه ارتباط ندارد، اما در عین حال نمی خواهد رابطه از طرف او قطع شود. بهتر است خودتان را گول نزنید، اگر احساس می کنید که او به رابطه علاقمند نیست، خیلی راحت از او در مورد این مطلب سوال کنید.

 

اخطار 3 - او مرموز می شود :

او به شما نمی گوید که کجا بوده و یا با چه کسی در حال برقراری مکالمه تلفنی است. شما دیگر نمی توانید به حریم شخصی او نفوذ داشته باشید. ممکن است برای چندین ساعت ناپدید شود بدون اینکه هیچ توضیح قانع کننده ای برای کار خود داشته باشد.

 

اخطار 4 - "من" جایگزین "ما" می شود :

شما سابق بر این می نشستید و با هم در مورد آینده مشترکتان صحبت می کردید: ما این کار را می کنیم، ما آن کار را می کنیم. ولی حالا  او به شما می گوید: "من میخواهم این کار را انجام دهم" دیگر شما جزئی از آینده او به حساب نمی آیید.

 

اخطار 5 - او بیشتر وقت خود را با دوستانش صرف می کند :

آیا می خواهید با دوستانش بجنگید یا با توجهی که به شما ندارد؟ شما قبلا مهم ترین و با ارزش ترین دارایی او بودید، اما حالا دوستانش برایش مهمتر از شما هستند.

 

اخطار 6 - با هم اختلاط نمی کنید :

شاید قبلا سالی یکبار می نشستید و در مورد هرچیزی از آب و هوا گرفته تا اینکه چه بلایی بر سر لایه ازن خواهد آمد بحث می کردید، اما دیگر هیچ خبری از آن بحث های طولانی مدت نیست.

 

اخطار 7 - اطرافیان نسبت به رابطه شما مشکوک می شوند :

دوستان و اطرافیان متوجه وجود تنش و خلاء عاطفی در رابطه شما شده و سوال هایی از این قبیل را از شما می پرسند: "آیا همه چیز خوب پیش می رود؟"

 

اخطار 8 - بیش از هر زمانی از شما انتقاد می کند :

می گوید "این چه لباش زشتی است؟!" البته این در حالی است که همین چند هفته پیش خود او پیشنهاد خرید لباس را به شما داده بود.

 

توجه داشته باشید که این علائم تنها به عنوان زنگ خطر محسوب می شوند و اگر بتوانید دوباره ارزش های از دست رفته را باز جویید، ارتباط شما کماکان پابرجا خواهد ماند. پیش از آنکه دست به هر گونه اقدامی بزنید، باید بنشینید و با هم صحبت کنید تا بعدها از کرده خود پشیمان نشوید. 

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 8 زنگ خطر آقايون به منظور اتمام رابطه


:: موضوعات مرتبط: هشت زنگ خطر آقايون به منظور اتمام رابطه , ,



بازدید : 181
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

خیلی سخت است که بتوان بر طبق خصوصیات اخلاقی که جنس مخالف آنها را میپسندد رفتار کرد. معمولاً هنگامیکه زمان قرارهای ملاقات فرا می رسد، خانم ها از هر نظر به خودشان می رسند، اما در مقابل آقایون همان چهره خسته و عرق کرده باشگاه را ترجیح می دهند. نکته مهمی که آقایون نباید هیچ گاه از نظر خود دور کنند این است که خانم ها همیشه آنطور که وانمود می کنند، نیستند و هیچ گاه حقیقت چیزهایی را که دوست دارند در همسر خود ببینند را به زبان نمی آورند. شاید برخی از خانم ها نسبت به بعضی از خصوصیات اخلاقی همسرشان دل خوشی نداشته باشند و همیشه از او ایراد بگیرند و به او غر بزنند؛ اما بد نیست که در این قسمت از برخی خصوصیاتی که می تواند یک خانم را همواره علاقمند به شوهرش نگه دارد نیز چیزهایی بدانیم. شاید خانم ظاهراً از تعدادی از رفتارهای بخصوص آقا رضایت نداشته باشد، اما واقعیت این است که او در باطن خود، از زور خوشحالی در حال انفجار میباشد. تعجب آور است؟!

 

این مقاله را بخوانید تا ببینید کدامیک از رفتارهای "مردانه" تان حس علاقه همسرتان را بر می انگیزد و برای تغییر آنها مجددا فکر کنید.

 

1-  مرد مردها

 

هر چند خانم ها ادعا می کنند که از مردهای مرتب و تمیز و شیک پوش خوششان می آید، اما گاهی اوقات اگر با لباس های ورزشی کج و کوله جلوی آنها ظاهر شوید، غذا را بدون رعایت آداب ویژه بخورید، و در کوچه فوتبال بازی کنید، شاید به نظر خانم ها خیلی جذاب تر هم جلوه کنید. او بدش نمی آید که هر چند وقت یکبار برای نجاتش تلاش کنید، و یا اگر از عهده تعمیر برخی وسایل بر می آیید این کار را انجام دهید، و یا حتی با دوستان خود گپ بزنید.

 

یک خانم با یک آقا قرار نمی گذارد تا بر سر این موضوع که کدامشان کفش ها و یا موهای شیک تری دارند با او به رقابت بپردازد؛ بلکه این تفاوت های موجود میان شما دو نفر است که منجر به اتصال هر چه بیشتر شما به هم می شود. البته نباید فراموش کنید که زمانیکه برای مشاهده تئاتر و یا صرف شام به بیرون می روید، او از شما انتظار دارد که لباسهای مناسب و آراسته ای به تن کنید، اما در عین حال باید در نظر داشته باشید که در بقیه ساعات بیشتر از حس مردانگی شما لذت می برد - هر چند این امکان وجود دارد که هرگز به این موضوع اعتراف نکند- همیشه لازم نیست شیک ترین لباس ها را به تن کنید و درهای مختلف را پیش از او برایش باز کنید، فقط کافی است که آروغ های بعد از نوشیدنی را در زمان مناسب و هنگامیکه با دوستانتان هستید بزنید.

 

2-  نه گفتن

 

شما باید تصمیماتی که به ذهنتان را می رسد را انجام دهید و بر طبق آنچه عقلتان به شما دستور می دهد، عمل کنید؛ حتی اگر این کار سبب عصبانی شدن خانم شود. آقایون تصور می کنند که دخترخانم ها به دنبال نامزدهایی می گردند که او را بتوانند روی یک انگشت خود بچرخانند و هر چه که می گویند انجام دهد. اگر بخواهید همیشه مطابق آنچه به شما دیکته می شود، عمل کنید، دیری نخواهد گذشت که رابطه تان کسل کننده و ملال آور می شود. خانم ها به دنبال مردی هستند که چیزی برای ارائه کردن در دست داشته باشد و بتواند عقاید و ملاحظات شخصی خود را در بحث ها وارد کند. آنها به دنبال مردی هستند که شخصیت منحصر بفردی داشته باشد. اگر تمام زندگی یک مرد را تنها "همسرش" تشکیل دهد، آنگاه دیگر چیزهای زیادی برای گفتن ندارد و برایش سورپرایزهای زیادی باقی نمی ماند که بتواند در مواقع ضروری آنها را رو کند.

 

حتی اگر همسر شما از آن دست خانم هایی باشد که دوست دارند قدرت و کنترل خانواده را بدست بگیرند، باز هم بدش نمی آید که گه گاه با شما قدرت آزمایی و جدلی برابر داشته باشد. بنابراین اگر تا به حال تصور می کردید که باید کنترل تمام امور را به دست او بسپارید، بهتر است از این به بعد دست از این کار بردارید؛ به منظور حفظ رابطه و نگه داشتن او حتماً نباید خودتان را به یک خدمتکار خانگی دست آموز تبدیل کنید.

 

3- داشتن شهوت جنسی شدید

 

کاملاً روشن است که اگر یک رابطه، تنها به برقراری روابط جنسی محدود شود، طرف مقابل احساس می کند که مورد سوء استفاده قرار می گیرد؛ اما از سوی دیگر باید این امر را نیز در نظر گرفت که یک خانم زمانیکه می بیند شوهرش در مقابل او کنترل خود را از دست میدهد و ابزار علاقه می کند انگار دنیا را به وی داده اند. اگر همسر شما شاغل است و شب هنگام پس از یک روز سخت کاری و سرو کله زدن با ارباب رجوع و همکاران او را در خانه می بینید هیچ چیز جز معاشقه نمی تواند او را خوشحال کند؛ این امر سبب می شود که او خودش را در راس تمام شادی های جهان قرار دهد. اگر او شغل حساس و با ارزشی دارد و در سمت مهمی قرار دارد، بهتر است شما شروع کننده ارتباط جنسی باشید. این امر به او اجازه می دهد که با خیال راحت از رابطه خود لذت ببرد.

 

4- مستقل بودن

 

شاید همیشه خانم ها به این دلیل که همسرشان ادعا می کنند سرشان بیش از اندازه شلوغ است، به آنها توجه کافی مبذول نمی دارند، وقت زیادی را در محل کار خود سپری می کنند و یا با دوست های خود خوش گذرانی می کنند، ناراحت می شوند. باید توجه داشت باشید که اگر می خواهید همسرتان در کنارتان باقی بماند، باید مانند یک پرنسس با او رفتار کنید؛ اما از طرف دیگر، همواره در نظر داشته باشید که اگر سرگرمی، تفریح و کارهای دیگری برای انجام دادن نداشته باشید، ممکن است خانم احساس کند که در حال خفه شدن در رابطه است. همان اندازه که شما در رابطه نیاز به فضا دارید، خانم ها نیز از آزادی خود لذت می برند و شدیداً به آن محتاج هستند. یک مرد مستقل و متکی به نفس در نظر خانم ها از جذابیت بیشتری برخوردار می باشد. یک مرد محتاج و بدون آرزو های بزرگ، برای بیشتر خانم ها هیچ گونه جذابیتی ندارد. بنابراین شما مجاز هستید که با دوستان مختلف خود قرار ملاقات بگذارید و شغل و سرگرمی مخصوص به خودتان را داشته باشید.

 

5- حسود بودن

 

حسادت یکی از احساسات قوی به شمار می رود. هر چند انسان ها نمی توانند میزان دقیق حسادت خود را کنترل نمایند، اما مقدار کمی حسد، آن هم به طور گاه گاه و اتفاقی، به راحتی می تواند حس جاذبه شما را در نظر او افزایش دهد. اگر شما نسبت به مردهایی که با اوصحبت می کنند، هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهید، او تصور می کند که به هیچ وجه برایش ارزش قائل نیستید، به همین دلیل به دنبال کسی می رود که این خلا را برایش پر کند. اگر او در مورد یک همکار مذکر خیلی صمیمی و یا مربی اش بازخواست نمایید، شاید در ظاهر به شما غر بزند، اما در باطن لبخندی بر لب هایش نقش خواهد بست. توجه: زمانیکه نوبت به حسادت می رسد، مقدار کمی از آن می تواند مثمر ثمر واقع شود، پس در خرج کردن آن به شدت صرفه جویی کنید. از قدرت فوق العاده آن با خبر شوید: او می تواند عاشق مردی شود که نسبت به دارایی های شخصی او حساس بوده و از آنها محافظت کند.

 

6- آسیب پذیری گاه به گاه

 

هر انسانی دوست دارد که احساس کند دیگران به وجود او نیازمند هستند و از آنجایی که کمتر اتفاق می افتد یک خانم بتواند از شوهر خود محافظت کند، بد نیست که به او اجازه دهید این کار را از طریق روش های دیگر به شما اثبات کند. برای مثال بد نیست که به او اجازه دهید تا به شما گوشزذ کند نیاز به جوراب های بیشتری دارید، یا اینکه همیشه یادتان می رود رخت ها را به خشک شویی ببرید، و برای بستن کروات خود به کمک او احتیاج دارید.

 

شاید احمقانه به نظر برسد اما گاهی اوقات همین موارد ساده و پیش پا افتاده سبب می شود که او احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند و بیش از پیش جذب شما شود. البته این امر بدان معنا نیست که سعی کنید از او برای خود یک مادر بسازید - هر چند او از این کار بدش نمی آید - اما این امر شاید جزء آخرین چیزهایی باشد که او انتظارش را از شما دارد؛ فقط زمانیکه نیاز به کمک داشتید و احساس می کردید که او می تواند به شما کمک کند، از او درخواست همکاری کنید. با این کار بدون شک به او احساس  قدرت، سودمند واقع شدن، و مهم بودن دست خواهد داد. اغلب مردها تصور می کنند که برای کشاندن خانم ها به سمت خود باید از خودشان یک قهرمان دست نیافتنی بسازند، اما این امر صحت ندارد. مقداری نیازمندی و کمک خواستن سبب می شود که شما در نظر او تا حدی آسیب پذیر جلوه کنید، و در چنین موقعیتی تمام خانم ها حاضر ایستاده اند تا به داخل رابطه شما آمده و به شما کمک کنند.

 

7- پنهان کردن احساسات

 

شاید او همیشه اعتراض می کند که چرا نباید بداند که شما در حال فکر کردن به چه موضوعی هستید. شاید دوست داشته باشد بداند که در طول روز و در محل کار برای ما چه اتفاقاتی رخ داده، شاید همیشه از شما بخواهد تا در مورد همه چیز با او صحبت کنید، و به اصطلاح سفره دلتان را برای او باز کنید تا بتواند به عمیق ترین نقطه از احساساتتان دسترسی پیدا کند.  شما می دانید که خانم ها با دوست های دختر در مورد جزییات تمام مسائل به خصوص در مورد نگرانی های خود، صحبت می کنند. به همین دلیل اگر بخواهید تمام احساست خود را در مقابل او بازگو کنید، خیلی راحت می تواند به شما نمره دهد.

 

در برخی مواقع اگر کمی از او دوری کنید و خود را کمی اسرار آمیز جلوه دهید، او علاقه بیشتری به شما پیدا خواهد کرد. نکته جالب اینجاست که خودش به شخصه برای پیدا کردن حقیقت تلاش می کند. خانم ها لذت می برند تا بدون اینکه شما به آنها چیزی بگویید، خودشان بتوانند از اسرار شما سر در بیاورند. شاید آنقدرها هم که شما تصور می کنید از این کار متنفر نباشد.

 

8- سرتاپای او را وارسی کنید

 

خانم ها به اندازه آقایون دوست دارند که دیگران آنها را به خاطر توانایی های ذهنی و عملی شان تحسین کنند، و زمانیکه کاری را درست انجام دادند مورد تشویق قرار بگیرند؛ آنها در چنین حالتی انتظار ترفیع رتبه و تشویقی نیز دارند. اگر یک خانم با حالت جذابی صحبت میکند دلش می خواهد مورد توجه قرار بگیرد. البته این امر به شرایط و کسانیکه به او توجه می کنند هم بستگی دارد.

 

اما زمانیکه نوبت به مردی می رسد که خانم دوستش می دارد، با کمال میل به او اجازه می دهد که کلیه متعلقاتش را چک کند.  خانم ها هم مانند آقایون از تعریف و تمجید لذت می برند. اگر به او توجه کنید او واقعا خوشحال می شود و این خوشحالی شما را به هر کجا که بخواهید خواهد رساند.

 

همیشه بهترین رفتارهایتان را رو نکنید

 

هر چند خانم ها در بیشتر موارد، زمانی که غر زدن هایشان را شروع می کنند کاملاً جدی هستند، (به ویژه زمانیکه آشغال غذاهای خود را روی میز بگذارید و یا جوراب هایتان را برندارید) اما باید این امر را هم در نظر داشته باشید که اگر بخواهید همیشه با او موفقت کنید و مطابق خواسته هایش رفتار کنید، او دلش برای خود واقعی شما تنگ خواهد شد.

 

این دست رفتارها به دو قسمت تقسیم می شوند: آنهایی که خود واقعی شما را نمایان می سازند و آن دسته ای که شما را به او نشان می دهند. از آنجایی که ما کاملاً واقف هستیم که خانم ها نیازمند توجه هستند و همین توجه باعث جذب خانمها به آقایون می شود، این احتمال وجود دارد که برخی رفتارهای منحصر بفرد شما باعث شود تا گل لبخند را بر روی لب های او بنشاند و در وجود او جذابیت بیشتری نسبت به شما ایجاد نماید. بنابراین هیچ گاه نباید به ظاهر صحبت های او توجه کنید؛ در بیشتر مواقع او شما را فقط به خاطر وجود خودتان دوست می دارد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 8 خصيصه آقايون که خانمها مخفيانه دوست ميدارند


:: موضوعات مرتبط: خصيصه آقايون که خانمها مخفيانه دوست ميدارند , ,



8 تيپ مردي که خانم ها از آن پرهيز مي کنند
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 169
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

آیا تا به حال رفتار شما باعث رنجش خاطر همسرتان شده است؟ آیا نگرانید که رفتار شما ممکن است نتیجه عکس دهد؟

 

خانم ها به نوع خاصی از مردها علاقه دارند، به همین دلیل از مردهایی که دارای یک سری خصوصیات خاص هستند به شدت پرهیز می کنند. این امر در دوران اولیه ارتباط از اهیمت ویژه ای برخوردار است درست زمانی که خانم ها در حال قضاوت خصوصیات اخلاقی آقایون هستند.

 

در زیر خصوصیات 8 تیپ از مردانی را که خانم ها سعی می کنند خودشان را از آنها دور نگه دارند آمده است. ما این اطلاعات را از طریق مصاحبه هایی که با جمع کثیری از خانم ها داشتیم بدست آورده ایم.

 

البته اگر یکی یا چند تا از خصوصیات زیر در شخصیت شما وجود داشت جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد چرا که اغلب آنها باعث بر هم خوردن رابطه نخواهند شد. نظر ما این نیست که خصوصیات اخلاقی خود را به طور کلی تغییر دهید بلکه مراقب آن دسته از رفتاری که به مزاج خانم ها چندان خوشایند نیست باشید. خواندن مقاله را ادامه دهید تا متوجه شوید که خانم ها چه چیزهایی را دوست ندارند. از این طریق دفعه آینده که با همسرتان ملاقات داشتید راحت تر می توانید اثر گذار جلوه کنید.

 

1- مردهای نیازمند

او بیش از اندازه احساساتی است و از همان آغاز کار تمام عواطف خود را به بیرون میریزد. این مرد نسبت به خود شک دارد و دائما نیازمند اطمینان های مکرر در زمینه شغلی دوستی و رابطه ای است.

 

چرا او جذاب نیست: اعتماد به نفس و استقلال از جمله خصوصیات جذاب آقایون در نظر خانم ها هستند و عدم اطمینان و وابستگی نکوهیده هستند. بیشتر خانم ها به دنبال مرد قدرتمندی هستند که در زندگی بتوانند بر او تکیه کنند. بنابراین اگر شما همیشه بر آنها تکیه کنید – به ویژه در مراحل ابتدایی رابطه – او ممکن است نسبت به توانایی های شما مشکوک شود و از آنجایی که خانم با تمام ناامنی ها به یک رابطه قدم می گذارند دیگر انتظار ندارند که از جانب شما نیز شاهد عدم اطمینان باشند.

 

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: زمان بندی راه حل کار شماست. شما در آغاز ارتباط می بایستی خیلی مراقب اخلاق و رفتار خودتان باشید. نا امنی ها و تمام احساسات خود را یک جا بروز ندهید. زمانی که رابطه شما به اندازه کافی صمیمی شد می توانید عواطف خود را تا آنجا که میل دارید با او در میان بگذارید. در آن زمان او حتی به خاطر انجام این کار از شما سپاسگزار نیز خواهد شد.

 

2- مردی که رفتارش قابل پیش بینی باشد

خانمها از این نوع مردها خوششان نمی آید چراکه می توانند به راحتی تمام عکس العمل هایش را پیش بینی کنند. چنینی مردی در ذهن خود پیرو یکسری قوانین و مقررات خاصی است که همیشه رفتارهایش را بر پایه آنها انجام می دهد. به عنوان مثال هیچ گاه برای اینکه خانم را سوپرایز کنند بدون قرار قبلی او را به گردش نمی برند.

 

چرا او جذاب نیست: خانم ها تا حدی به دنبال رفتار غیر قابل انتظار در آقایون می گردند (مردهایی با روح آزاد) به این دلیل است که اکثر خانم ها به دنبال "پسرهای شیطون" می گردند. این تنها به دلیل شیطنت نیست که خانم ها جذب می شوند بلکه دلیل اصلی آن غیر قابل پیش بینی بودن آنهاست.

 

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: اگر می خواهید در خانم ها تاثیر بگذارید لزوما نباید آدم بدی باشید بلکه سعی کنید خصوصیات مثبت را با هم جمع کنید – به ویژه در ابتدای رابطه - به راحتی با او تماس بگیرید و برای آخر هفته او را به یک پیک نیک و یا شام خوشمزه دعوت کنید. زمانی که این کار را انجام دهید اگر تا چند وقت هم درگیر کارهای روزمره خود باشید او از دست شما ناراحت نمی شود. سعی کنید هر چند وقت یکبار با انجام کار های این چنینی او را شگفت زده کنید و سرزندگی و شادابی را به رابطه خود دعوت کنید.

 

3- مردهای متکبر

او بسیار خود خواه و خود بین است. همچنین بی ادب نیز می باشد نه تنها با خانم ها بلکه با تمام افراد و احساس می کند که همه از او پایین تر هستند. حتی اگر در روز ملاقات شخصی که دارای چنین خصوصیتی است با خانم مورد نظر مهربان باشد و برخورد خوبی داشته باشد باز هم کافی نخواهد بود زیرا خانم ها رفتار شما را با سایر افراد را نیز مد نظر می گیرند.

 

چرا او جذاب نیست: خانم ها اغلب برای ارزیابی خصوصیات اخلاقی مردها رفتار آنها را با افراد دیگر می سنجند. بنابر این اگر در روز ملاقات با او مهربان باشید خانم رفتار شما با سایر افراد را نیز مد نظر قرار می دهد.

 

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: هیچ خانمی دوست ندارد که در جلوی مردی کم بیاورد بنابراین در زمان ملاقات بهتر است خود پرستیتان را پنهان کنید و اگر می خواهید که حقیقتا در او تاثیر بگذارید باید با تمام افرادی که در کنار شما هستند با احترام رفتار کنید. چرا که او در حال نظاره شماست.

 

4- مرد خشن و بی نزاکت

چنین مردی در نزد شما خانم های دیگر را هم از زیر نظر خود می گذارند. با خدمتکار رستوران بیش از اندازه صحبت کرده و احساس عشق ورزی می نماید. روی هم رفته او برای خانم ها هیچ گونه ارزش و اعتباری قائل نیست.

 

چرا او جذاب نیست: این کار نه تنها نوعی بی نزاکتی قلمداد می شود بلکه باعث می شود تا خانم حس عزت نفس خود را نیز از دست بدهند. اگر در اولین قرار ملاقات با یک خانم چنین رفتاری را از خود بروز بدهید بدون شک هیچ شانسی برای برقراری ارتباط پیدا نخواهید کرد.

 

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: اگر نمی توانید چنین اخلاقی را برای مدت زمانی طولانی از خود دور نگه دارید حداقل سعی کنید که در اولین ملاقات چنین کارهایی از شما سر نزند. اگر بخواهید دائما نگاه هایتان را به این طرف و آن طرف بچرخانید این کار پس از مدتی به صورت یک عادت ناپسند در می آید. اگر بخواهیم با صداقت کامل به قضییه نگاه کنیم باید بگوییم که بروز چنین رفتاری در هیچ مرحله ای از رابطه برای طرف مقابل به هیچ وجه قابل قبول نمی باشد.

 

5- مردهای چیپ

این نوع از آقایون خانم را به شام دعوت می کنند و زمانی که موقع پرداخت صورتحساب فرا می رسد با وقاهت تمام از خانم می خواهند که پول غذا را دانگی حساب کنند. هیچ گاه پول هایش را به خاطر خرید گل برای همسرش خرج نمی کند و همیشه ارزانترین نوشیدنی را انتخاب می کند. او از همان اولین قرار ملاقات طوری برخورد می کند که گویی در تنگنای مالی قرار دارد.

 

چرا او جذاب نیست: چند ملاقات اولیه معمولا باید با سخاوت تمام انجام شود. و لغاتی نظیر " پس انداز" و "بودجه" نباید حرفی برای گفتن پیدا کنند. اگر در اولین قرار ملاقات برایش خاطره ای از جمع کردن پول بسازید شانس خود را برای ادامه رابطه از دست خواهید داد.

 

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: سر کیسه را شل کنید. لازم نیست برای تاثیر گذاری هزینه زیادی در نظر بگیرید اما باید کاری کنید که او تصور کند که وجودش برای شما خاص است. خرید گل هم هر از چند گاهی مزه خوبی دارد.

 

6- مرد جر و بحث کن

این تیپ مردها عادت دارند که هر گفتگوی را به سرعت به مشاجره تبدی کنند. اما باید بدانید که اگر خانم ها را مجبور کنید که تمام مدت به دفاع از خود بپردازند زندگی آانچنان که باید و شاید برایشان دلپذیر نخواهد بود. او زمانی که خانم را با خود به بیرون می برد به جای اینکه او احساس کند به گردش و تفریح آمده بیشتر تصور می کند که در یک جلسه مناقشه است. به همین دلیل به لاک دفاعی فرو رفته و آسیب پذیر می شود.

 

چرا او جذاب نیست: قرار ملاقات باید یک تجربه دلپذیر باشد. اگر او مجبور باشد که تمام مدت با شما سر و کله بزند دیگر وقتی برای لذت بردن باقی نخواهد ماند. جر و بحث بیش از اندازه باعث ایجاد استرس می شود و شما هم به طور یقین هر گز نمی خواهید که همسرتان از شما خاطره های استرس زایی را در ذهنش ثبت کند.

 

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: مهمترین کار این است که آرامش خود را در هر شرایطی حفظ کنید. شما به این دلیل جر و بحث راه می اندازید که در مورد موضوعی عصبی و نا مطمئن هستید. بنابر این قبل از قرار ملاقات تمام چیزهایی که در ذهن دارید بر روی کاغذ بیاورید و سوالات مناسب را از بین آنها انتخاب کنید. با این کار نه تنها کار شما به جر و بحث کشیده نخواهد شد بلکه گفتگو آرام و دلنیشی نیز دارید.

 

7- عقل کل

این گونه افراد فقط در پی قضاوت رفتار سایرین هستند. او احتمالا نه سیگار می شکد و نه از مشروبات الکلی استفاده می کند. او از همان روز اول شروع می کند به گفتن چیزهایی از این قبیل "شما اصلا نباید لب به مشروب بزنید"، " دسر باعث ایجاد چاقی می شود " و ...

 

چرا او جذاب نیست: هیچ کس دوست ندارد مورد قضاوت دیگران قرار بگیرد به ویژه در روز ملاقات. انسان ها این کار را آزار دهنده و بی ادبی قلمداد می کنند.

 

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: شما می توانید نطق های خود را برای زمانی نگه دارید که رابطه اندکی صمیمی تر شد. اما تا قبل از زمان سیگار کشیدن، مشروب خوردن و سفارش دسر او به شما ارتباطی پیدا نمی کند.

 

8- مردهای زن گریز

این تیپ مردها با تلخکامی تمام با خانم ها برخورد می کنند. آنها در روز ملاقات نمی توانند خود را نگه دارند و مرتبا از جنس مونث ایراد گرفته، دشنام می دهند و از او انتقاد می کنند.

 

چرا او جذاب نیست: در این لیست این خصوصیت تنها رفتاری است که مطمئنا باعث بر هم خوردن ارتباط خواهد شد. و اصلا هم جای تعجب وجود ندارد. آیا شما به شخصه خانمی را سراغ دارید که از بودن در یک چنین رابطه ای لذت ببرد؟

 

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: شما نیاز دارید که مجددا نگاهی به طرز برخورد خود بیندازید. این رفتار نه تنها بی ادبانه و کثیف است بلکه تنها تیری است که باعث از بین رفتن علاقه می شود.

 

مرد شگفت آوری باشید

 

اگر دارای هر یک از خصوصیات ذکر شده هستید لازم نیست بیش از اندازه بترسید؛ اما همیشه به خاطر داشته باشید که: اینها نکاتی هستند که خانم ها معمولا در اولین قرار ملاقات بر روی آن بسیار دقیق می شوند. پس اگر می خواهید از ملاقات خود بهترین نتیجه را کسب کنید لیست بالا را مطالعه کنید و تا آنجا که می توانید از این رفتار خانم- ناپسند اجتناب کنید .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 8 تيپ مردي که خانم ها از آن پرهيز مي کنند


:: موضوعات مرتبط: هشت تيپ مردي که خانم ها از آن پرهيز مي کنند , ,



7 دليل دلزدگي خانمها از رابطه جنسي
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 184
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

من مطمئن هستم که هیچ کدام از شما دوست ندارد با یک "عاشق خسته کننده" ارتباط برقرار کند. برای اینکه به شما کمک کنیم تا این تقدیر وحشتناک را برگردانید، لیستی از 7 موردی که به نظر خانم ها در روابط جنسی ملال آور است را جمع آوری کرده ام. پس اگر می خواهید همسرتان را در حالتی نگه دارید که همواره تقاضای بیشتری از شما داشته باشد، مقاله زیر را بخوانید؛

 

1- اجازه گرفتن

هیچ چیز شهوانی در مورد مردی که برای برقراری رابطه جنسی از همسر خود اجازه می گیرد، وجود ندارد. یک عاشق واقعی به درستی می داند که چگونه با رفتار خود می تواند به خانمش بفهماند که در موقع بخصوص آماده انجام آن کار است و به هیچ وجه نیازی به سوال پرسیدن ندارد. برای شروع، یک نگاه عمیق و عاشقانه و یا لمس کردن محل بخصوصی می تواند گویای همه چیز باشد.

 

2- قابل پیش بینی بودن

اگر مدتی است که با هم رابطه دارید، پس این گزینه شاید حالا به صورت یکی از مشکلات شما در آمده باشد. یکی از دلایلی که در ابتدای رابطه، شما و همسرتان احساس نیاز شدیدی به هم می کردید تنها به این خاطر بوده که از چگونگی روحیات و تمایلات یکدیگر آگاه نبودید. اگر شما برای سالیان دراز همان روش های جذب کردن قدیمی را به کار بگیرید، دیگر هیچ جذابیتی برای او نخواهید داشت.

 

از امتحان کردن روش های جدیدی که ممکن است هر دوی شما از آن لذت ببرید، ترس و واهمه نداشته باشید. هیچ گاه اجازه ندهید رابطه شما به جایی برسد که همسرتان بتواند به راحتی حرکات شما را پیش بینی کند. به عنوان مثال اگر همیشه 5 دقیقه صرف پیش نوازی می کردید این بار 15 دقیقه این کار را انجام دهید، و او را بیش از پیش به وجد بیاورید. از این طریق او دیگر نمی تواند حرکات بعدی شما را پیش بینی کند و خیلی زود خودتان هم متوجه آنها نخواهید شد.

 

3- سکس مکانیزه

امروزه اکثریت خانم ها معتقدند که سکس بدون احساس، خسته کننده و بیهوده است. هیچ خانمی دوست ندارد که به او مثل یک بازیچه نگاه شود. البته منظور من این نیست که شما مجبورید تمام خواست ها و تمایلات خود را کنار بگذارید، اما او هر چقدر هم که خونسرد باشد باز هم یک زن است و هیچ چیز را بیشتر از این دوست ندارد که مانند یک خانم با او رفتار شود. بنابراین سعی کنید که مرد رویایی او باشید و هر چند وقت یکبار با او معاشقه کنید.

 

4- فرا نرفتن از مرزها

هرچند بسیاری از خانم ها ( و همچنین آقایون) احساس می کنند که باید نسبت به هر نوع عمل جنسی که با شریک زندگی شان انجام می دهند، در آخر به رضایت دست پیدا کنند؛ اما حقیقت این است که بالاخره یک روز از روال عادی امور خسته میشوند و به این فکر می افتند که به دنبال یک کیس جدید بگردند. پس اگر نمیخواهید که او هیچ وقت از دست شما خسته شود، هر چند وقت یکبار تلاش خود را بیشتر کنید و پایتان را فراتر از مرزها بگذارید.

 

این جاست که صحبت از کلمه ترسناک "ر" می آید. بله درست حدس زدید: رمانتیک. خانم ها به هیچ وجه دوست ندارند که فضای رمانتیک موجود در رابطه از بین برود، آقایون هم می توانند از این مسئله به نفع خود استفاده کنند و هر چند وقت یکبار تبدیل به یک مرد رمانتیک بشوند. به من اعتماد کنید، مطمئن باشید که او تعجب میکند و به فکر فرو می رود که شما از کدام سیاره پای خود را بر روی زمین گذاشتید.

 

به عنوان مثال برای او نامه های عاشقانه بنویسید و در آنها بگویید که دوست دارید: او برایتان چه کارهایی انجام دهد، شما چه کارهای دوست دارید با او انجام دهید، و زمانی که منتظر ورود شماست چه کارهایی انجام دهد و یا ندهد. برای او یک شام دونفره رمانتیک درست کنید، موسیقی آرام بگذارید و با حرکات خود او را به وسوسه نمایید. سعی کنید که او را به آخرین درجه رضایت و خشنودی برسانید آنوقت او نه تنها از دستتان خسته نمی شود، بلکه تمام تلاش خود را نیز به کار می گیرد تا شما را راضی نگه دارد.

 

5- مکان همیشگی

اگر همسرتان شکاف های روی سقف اتاق خواب را از حفظ شود، آنگاه شما در دردسر بزرگی افتاده اید. اما نگران نباشید راه حل شما تغییر مکان است. می توانید این کار را در حمام، اتاقهای دیگر، هنگام مسافرت و... انجام دهید. مکان های متفاوت بیشماری وجود دارند. از قوه تخیل خود استفاده کنید و سعی کنید که جایی نروید که شما را دستگیر کنند.

 

6- صدای بیش از اندازه یا بی صدا بودن

به همان اندازه که بی صدا بودن آزار دهنده است، نالیدن بیش از اندازه و یا تکرار کلمات بخصوصی موجب رنجش می شود. بنابراین سعی کنید همیشه حد تعادل را حفظ کنید، تا هم او متوجه شود که شما در حال لذت بردن هستید و هم اینکه تمام محله خبر نشوند. انتخاب کلمات مناسب، حرارت و اشتیاق همسرتان را افزایش می دهد. و لزوما هم نباید حرف زدن را به آخرین مرحله موکول کنید.

 

به او بگویید که کارهایش موجب لذت بردن شماست، چهره جذابی دارد، چه کارهایی دوست دارید در قبال او انجام دهید و اینکه او از شما چه انتظاراتی دارد. همه و همه موجب می شود که شما هیچ گاه از در کنار هم بودن خسته نشوید.

 

7- کارهای تجربه نشده

اگر مدت زمانی از رابطه شما با همسرتان می گذرد و همچنان تمایل دارید که احساسات یکدیگر را پر حرارت نگه دارید، بهتر است چند وضعیت جدید را امتحان کنید، آرزوهایتان را جامه عمل بپوشانید، برای هم نقش بازی کنید و هر عملی را که فکر میکنید باعث تحریک پذیری بیشتری می شود انجام دهید؛ چرا که در غیر اینصورت محکوم به ملالت و خستگی در اتاق خواب خواهید شد.

 

برای خودتان یکی دو لیوان نوشیدنی بریزید و در مورد چیزهایی که شما را تحریک میکنند با هم صحبت کنید. آنوقت متوجه می شوید که شما خیلی زودتر از آنچه که تصورش را می کنید به آرزوهایتان خواهید رسید.

 

عاشق رویایی

این موارد 7 نمونه از بدترین خطاهای ممکنه در زمینه رابطه جنسی بودند. اما اصلا نترسید. همسرتان انتظارات جنون آمیزی از شما ندارد، بلکه فقط دوست دارند که شما هر چند وقت یکبار تلاش بیشتری در این زمینه از خود نشان بدهید.

 

به خاطر داشته باشید که چاره مبارزه با خستگی و ملال، انجام کارهای برانگیزنده و غیر قابل پیش بینی است. بنابراین اگر گاهی اوقات دومی را امتحان کنید، او هیچ گاه از دست شما خسته نخواهد شد. فقط مطمئن شوید که با خانمی ارتباط برقرار می کنید که هیچ چیز جز خشنود کردن و ایجاد رضایت در شما برایش مهم نیست

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 7 دليل دلزدگي خانمها از رابطه جنسي


:: موضوعات مرتبط: هفت دليل دلزدگي خانمها از رابطه جنسي , ,



- 7 پرسش و پاسخ: اشتياق و شور جنسي در ازدواج
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 168
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

پرسش: دلایل کلیدی ایجاد اشتیاق جنسی در دوران ازدواج کدام است؟

 

پاسخ: در تجربه به من اثبات شده که از مهمترین متغیرهایی که می تواند در شادی زندگی مشترک نقش مهمی را ایفا کند، عجیب بودن، تازگی، و حس بالای زوجین در ارضای نیازهای یکدیگر است. یکی از دلایلی که رابطه جدید و یا هر کار دیگری را میتواند جالب توجه کند این است که زوجین می خواهند به یکدیگر لذت بخشند و همین امر خود منجر به خلق خلاقیت و تحریک جنسی می شود.

 

یکی از چالش هایی که در زندگی مشترک مطرح می شود، این است که کاری کنیم تا رابطه، تازه و با شور و نشاط باقی بماند. یکی از عوارضی که روانشناسان امروزه در روابط به وفور مشاهده می کنند، این است که پس از گذشت مدت زمانی رابطه زوجین تبدیل به رابطه خواهر و برادری می شود و رابطه جنسی هیچ نقشی را در زندگی آنها بازی نمی کند و نتیجتاً جایگاه اولیه خود را از دست می دهد. در زندگی مشترک باید طوری برخورد کنید که به شهوت یکدیگر دامن بزنید. این امر در سایه شعله های کوچک، سوزان باقی نخواهد ماند. زوجین باید اولین اولویت خود را برقراری رابطه جنسی قرار دهند. برای خانواده هایی که زندگی پر مشغله ای را دنبال می کنند و هر کدام مجبورند بر سر دو شغل متفاوت حاضر شوند، باید طوری برنامه ریزی کنند که به جنبه جنسی زندگی خود نیز برسند. زمانیکه صحبت از رابطه جنسی به میان می آید اغلب افراد تصور می کنند تحریک کردن امری است که به خودی خود به وقوع میپیوندد؛ اما حقیقت چیز دیگری است. یک رابطه جنسی ایده آل، مانند یک موفقیت شغلی، نیازمند تعهد، التزام، تلاش، خلاقیت و تمرین می باشد. جمع کثیری از افراد تنها برای رهایی از یکنواختی، سکس انجام می دهند و روابط جنسی آنها رضایت بخش نیست.

 

پرسش: مدت زمان رابطه مهم است؟

 

پاسخ: هر چه رابطه بلندتر باشد، ریسک اینکه زوجین به انجام مرسومات بد خود عادت پیدا کنند، بیشتر می شود. بسیاری از آقایون فراموش می کنند که چگونه باید با همسرانشان معاشقه کنند. مردی که با همسرش مثل دوران نامزدی رفتار می کند، کسی است که می تواند تا آخر عمر همسرش را عاشق خودش نگه دارد. شادی و میل و علاقه امری نیست که خود به خود در رابطه ایجاد شود. بلکه باید آنرا بکارید، و برایش زحمت بکشید تا بارور شود. این امر نیازمند مهارت، توانایی و دانش است. برای بهبود و ارتقای چنین مهارت هایی، هر دو طرف باید نسبت به یکدیگر متعهد باشند، از هم یاد بگیرند، و دریابند که از چه طریقی می توانند دیگری را به لذت برسانند. شاید برای یک خانم مالش کمر خیلی شهوت برانگیزتر از تحریک مستقیم آلت تناسلی باشد.

 

در هنگام ابراز عشق و علاقه توجه هر یک از طرفین باید به طور مستقیم به دیگری معطوف باشد. این امر باعث ایجاد رضایت بیش از اندازه ای در هر دو طرف می شود. چه کسی است که نیازمند یک چنین توجه و تمرکزی نباشد؟  زمانیکه رابطه به صورت رسمی در می آید، توجه افراد نسبت به یکدیگر معمولاً به صورت دیگری، نظیر گرایش به سمت دوستان، کار، سرگرمی و کودکان، تغییر حالت پیدا می کند، و همین مقوله پس از گذشت چندی به صورت یکی از چالش های بحث برانگیز زندگی مشتزک میشود.

 

پرسش: آیا وجود فرزندان در زندگی مشترک تاثیری بروی علاقه جنسی میگذارد؟

 

پاسخ: وجود فرزندان می تواند تا اندازه ای از میل و رغبت جنسی زوجین بکاهد. در چنین مواقعی معمولاً شوهرها تصور می کنند که علاقه خانم ها نسبت به آنها کمتر شده و بیشتر به سمت کودکشان تمایل پیدا کرده اند. آقا در چنین شرایطی باید با داد و فریاد های یک کودک به زندگی خود ادامه دهد که خیلی پیش از اینکه متوجه شود تبدیل به یک نوجوان با درخواست ها متفاوت می شود. بچه ها به شدت والدین خودشان را خسته می کنند و هیچ چیز نمی تواند مانند خستگی، اشتیاق و علاقه زن و مرد به رابطه جنسی را از میان ببرد.

 

پیشنهاد من این است که زوج ها زمانی را به زندگی مشترک خود اختصاص دهند و فارغ از هر گونه نگرانی پیرامون برنامه های کودکان به رابطه خصوصی خود بپردازند. یک آخر هفته را به دور از بچه ها سپری کنید، این کار معجزه می کند و در عین حال توانایی های مراقبت و سرپرستی از کودکان را نیز تا حد بسیار زیادی افزایش می دهد.

 

یکی از بزرگترین هدایایی که هر پدر و مادری می توانند به فرزندان خود بدهند، یک زندگی مشترک خوب و سالم است. برای تربیت مناسب فرزندان باید بر روی اشتیاق و علاقه به زندگی مشترک و خلق عشق و محبت نیز کار شود و در کنار آن یاد گیری تکنیک های جدید تربیت فرزندان نیز نباید فراموش شود.

 

پرسش: آیا میزان اشتیاق و علاقه زوجین با وجود استرس کم و یا زیاد میشود؟

 

پاسخ: دقیقاً همین طور است. چه استرس خارجی باشد: مانند فشارهای کاری، و یا درونی باشد: مثل مشکلات خانوادگی، به هر حال بر روی میزان اشتیاق و علاقه همسرها نسبت به برقراری رابطه جنسی تاثیر می گذارد.

 

اجازه دهید با حقیقت روبرو شویم. زمانیکه کودک را می خوابانیم، آشپزخانه را تمیز می کنیم، به فکر پرداخت قبوض مختلف هستیم، گل ها را آب می دهیم و تلفن های ضروری را انجام می دهیم، تنها کاری که دوست داریم انجام دهیم، خوابیدن است. شاید در موارد نادر، اگر بخواهیم خوش بین باشیم، به یک رابطه جنسی اجباری و غیر رضایت بخش، تن می دهیم، اما بیشتر اوقات یک چنین رابطه ای هم وجود ندارد و فقط اسم زن و شوهر بر روی شما گذاشته اند.

 

پس راه حل چیست؟

 

سعی کنید کمی از منطق شخصی خودتان استفاده کنید: یک دوز کامل از فهم و درک متقابل، و مقداری بخشندگی.

 

ابتدا هر دو نفر باید یاد بگیرند که انتظارات منطقی از هم داشته باشند. تنها با یک جرقه کوچک، نمی توانید شعله های سوزان رابطه جنسی را برای همیشه روشن نگاه دارید. زمانی این حس زنده نگه داشته می شود که آرزوی خالصی در برآوردن نیازهای طرف مقابل داشته باشید.

 

اگر کسی احساس کند که طرف مقابل او را دوست می دارد، خودش هم به او عشق می ورزد.

 

اگر می خواهید حس عشق و علاقه شریک زندگی خود را همواره زنده نگه دارید، میتوانید در طول هفته او را ناز و نوازش کنید و تحریک های اصلی رابرای صبح جمعه که بچه ها به خانه دوستانشان می روند، تمام ظرف ها شسته شده و کاری برای انجام دان نمانده، نگه دارید.

 

البته در تمام زندگی ها، پستی و بلندی وجود دارد و زمان هایی هستند که هر دو طرف خسته هستند و برخی لحظات دیگر نیز هستند که طرفین لحظات شادی را در کنار هم ترجبه می نمایند. اما باید توجه داشته باشید که لحظات شاد تنها در سایه تعهد، درک متقابل، و تقسیم کار امکان پذیر خواهد بود.

 

بنابراین اگر شما به دنبال یک اشتیاق و علا قه خالص و حقیقی در زندگی مشترک خود هستید، تنها با اتکا به رابطه جنسی نمی توانید آنرا تجربه کنید، بلکه درصد زیادی از آن با توجه به چیزهایی که به طرف مقابل می بخشید، عایدتان خواهد شد. سعی کنید بیش از اندازه خودمحور نباشید و به نیازهای فرد دیگر نیز توجه داشته باشید؛ در یک چنین موقعیتی، عشق و محبت برای همیشه میان شما ادامه پیدا خواهد کرد.

 

پرسش: خصوصیات اخلاقی و مهربانی ذاتی تا چه اندازه بر روی رابطه تاثیر میگذارند؟

 

پاسخ: من یک مثلی شنیده ام که: "معشوقه خوب بودن مانند رهبر خوب بودن اکتسابی است نه ذاتی." ما باید کاری کنیم که خودمان به نحوی عشق و علاقه را در رابطه خلق کنیم. موفقیت در بستر تنها در سایه ذهن باز، گرایش به یادگیری، عشق ورزیدن به شریک، و علاقه به بخشش، میسر خواهد شد.

 

می خواهم کمی بیشتردر مورد حس بخشش توضیح بدهم. به نظر من یکی از فاکتورهای اصلی تعیین کننده موفقیت در زندگی زناشویی، همین توجه به دیگری و در نظر گرفتن نیازهای فردی اوست. بیشتر اوقات، ما تنها برروی نیارهای خودمان تمرکز می کنیم و فقط به فکر برآورده ساختن نیازهای خودمان هستیم و تمام فکرمان به رضایت فردیمان محدود می شود و به همین دلیل کم کم نیازهای فرد مقابل به دست فراموشی سپرده می شوند.

 

اگر بتوانیم این مرکز توجه را از سوی خودمان، به سمت شریک زندگیمان تغییر جهت داده و همه توجهمان را به او منعطف کنیم، می توان گفت که به طور کلی "رابطه" و به طور اخص "سکس" به صورت باورنکردنی، بهبود پیدا می کند.

 

پرسش: آیا درست است که به مرور زمان از میزان شهوت کاسته می شود؟

 

پاسخ:هیچ مدرک مستندی مبنی بر این امر وجود ندارد، اما در تمام روابط می توان به وضوح چنین چیزی را مشاهده نمود. یک فرد 60 ساله شهوت یک فرد 20 ساله را ندارد. اما یک فرد 60 ساله با بهره گیری از تجربیاتش به راحتی می تواند کمبود انرژی را جبران نماید. یکی از قدرتمندترین اندام های جنسی، ذهن انسان است نه آلت تناسلی. ذهن بشاش و زنده، به راحتی میتواند جسم سالخورده را به تحرک وا دارد. برخی از افراد سالخورده بشاش و سلامت هستند که برق چشمانشان از برق چشمان نوه هایشان نیز شفاف تر و گیرا تر است.

 

باید توجه داشت که اشتیاق و علاقه به تنهایی برای برقراری یک رابطه جنسی رضایت بخش، کافی نیست. بلکه رابطه نیازمند حرارت و گرمای عشق نیز می باشد. یکی از مهمترین راههایی که از طریق آن می توانید رضایت جنسی را همواره در زندگی جنسی خود، تجربه کنید، این است که در طول زندگی بیشتر با هم گفتگو کنید. باید یاد بگیرید که چگونه میتوانید به حرف های طرف مقابل گوش کنید، آنها را بپذیرید، اشتباهاتشان را فراموش کنید و به زندگی رمانتیک خود ادامه دهید.

 

پرسش: آیا زمانیکه احساس می کنیم هیچ اشتیاق و علاقه ای وجود ندارد، راهی برای ایجاد مجدد آن هست؟

 

پاسخ: اولین قدم این است که تشخیص دهید اشتیاق و علاقه در زندگی شما کاهش پیدا کرده است. سپس در پی یافتن چاره ای برای آن باشید. زوج هایی که به کیفیت رابطه خود اهمیت می دهند، این مسئله برایشان از اهمیت خاصی برخوردار است و بر روی آن دقیق می شوند. آنها معمولاً با یکدیگر پیرامون این مطلب صحبت می کنند و دست به دست هم به دنبال یافتن راهی برای از بین بردن و یا متوقف ساختن آن هستند.

 

باید بدانیم که عشق "اسم" نیست بلکه "فعل" است؛ یا به عبارت د یگر، به خودی خود بوجود نمی آید، بلکه باید آن را خلق کرد. عشق چیزی نیست که شما به داخل آن هل داده شوید، بلکه امری است که باید برروی آن کار کنید و برای بدست آوردن آن زحمت بکشید.

 

یک رابطه خوب جنسی، چیزی نیست جز یک رابطه خوب محاوره ای. برای گفتگو، پیش از هر چیز باید بدانید که چگونه می توانید به صحبت های فرد مقابل گوش فرا دهید. برای گوش دادن باید مسیر خود را رها کنید و با راه طرف مقابل، هم مسیر شوید. باید ذهن خود را از هر گونه جر و بحث و مشاجره خالی کنید. قضاوت و پیش داوری را کنار بگذارید، انتظارات بیجا را فراموش کنید و با روی باز از نظریات طرف مقابل استقبال نمایید.

 

کار کوچکی وجود ندارد

 

سکس خوب، نتیجه یاد گیری گوش کردن به حرف های طرف مقابل است. بسیاری از ما با خودمان افکار مختلفی را به اتاق خواب حمل می کنیم. این افکار می توانند شامل باید ها و نباید های خانوادگی در مورد رابطه جنسی باشند و یا شامل درکی که از فیلم ها در مورد واکنش یک معشوقه خوب داریم، باشند. ممکن است زمانی که آقا در حال تمرین حرکات ژیمناستیکی که از یک هنر پیشه خیالی هالیوود دیده، باشد، به خانم احساس ناراحتی و ناامیدی دست دهد.

 

هم خانم ها و هم آقایون، باید یاد بگیرند که خودشان را به همدیگر اثبات کنند و یکدیگر را ارضا نمایند؛ زمانیکه به این هدف برسند، پاداش آنها چیزی جز یک رابطه عاشقانه و آتشین نخواهد بود.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 7 پرسش و پاسخ: اشتياق و شور جنسي در ازدواج


:: موضوعات مرتبط: هفت پرسش و پاسخ: اشتياق و شور جنسي در ازدواج , ,



6 راه براي موفق شدن در مشاجرات
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 172
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

بدون در نظر گرفتن خصوصیات فردیتان – چه یک مرد قدرتمند با عقاید جسورانه باشید، چه یک فرد میانه رو و صلح طلب و یا یک انسان غیر فعال با هیکل ژله ای – حدس بزنید چه اتفاقی برای شما رخ می دهد؟ حتی اگر از سنگ هم ساخته شده باشید، شما به قرار ملاقات دعوت می شوید، به بحث و مشاجره کشیده می شوید و "از دیدگاه فمینیستی" به طور قطع در آن شکست می خورید.

 

پای هر فردی، در هر شرایطی به هر حال روزی به مشاجره باز خواهد شد. شاید زمانی که نوبت به اثبات مردانگیتان می رسد، در انجام آن ناتوان باشید.حتی اگر نیت شما پاک باشد، باز هم طوری صحبت می کنید که بازنده بودنتان از همان ابتدا به ساکن واضح و مبرهن است.

 

تنها استراتژی که می تواند ما را از این خطرات در امان نگه دارد؛ این است که همواره برای مواجهه با یک چنین شرایطی از قبل خود را آماده کنیم. هیچ وقت اتفاق نمی افتد که با جیب خالی و زیرپیراهنی بلند شده و به خیابان بروید؛ پس چرا در یک رابطه چنین کاری را انجام نمی دهید؟

 

قوانینی برای پیروزی

هیچ مردی نمی خواهد در مقابل دختر مورد علاقه اش شکست بخورد و مشاجره را ببازد و به دختر اجازه دهد تا آنجا که می تواند او را مورد عتاب و سرزنش قرار دهد. در این مورد قوانین خاصی وجود دارند. حواس خود را جمع کنید.

 

در زمان مشاجره تنها به یک دلیل عقل و منطق  شما زایل می شود: خانم ها هیچ وقت نمی پذیرند که در اشتباه هستند. از این بابت مطمئن باشید و بهتر است که در این یک مورد اصلا فکر نکنید. اصلا مهم نیست که حق تا چه اندازه با شماست و حرف خانم تا چه حد اشتباه است. قرار نیست که این مسئله در ردیف بازی های جوانمردانه قرار بگیرد. در این قسمت چند تکنیک حرفه ای وجود دارد که با به کارگیری آنها هیچ گاه در بحث با خانمتان بازنده از میدان خارج نمی شوید.

 

1- هیچ گاه صدای خود را بلند نکنید

با توجه به طبیعت دعواهای خانوادگی (مثلا اگر برایشان بستنی سفارش دهی تصور می کنند که شما با آنها دشمنی دارید و می خواهید آنها دچار اضافه وزن شوند، اگر این کار را نکنید، این معنا را در بر دارد که در حال حاضر بیش از اندازه چاق هستند!) پس بهتر است مراقب تن صدای خودتان باشید. بدون در نظر گرفت دفاعیات دیگر، همیشه باید به نرمی و با آهستگی سخن بگویید. او فقط به دنبال خشمگین کردن شماست. تنها با این امید که بالاخره شما برنده میدان می شوید، با او به نرمی لب به صحبت بگشایید.

 

2- اولین مردی باشید که به او گوش می دهد

معمولا نام آقایون به عنوان شنونده های خوب به ثبت نرسیده است. متفاوت عمل کنید. او می خواهد آنقدر با شما صحبت کند که خوابش بگیرید؛ پس این کار را از او دریغ نکنید. اما زمانی که هنگام دفاع کردن از خودتان سر رسید، تمام گفته هایش را بر علیه خودش استفاده کنید، تا متوجه شود که شما به او گوش می دادید.

 

اگر برای شناسناندن او به خودش از گفته های شخصی خودش بهره بگیرید، او شما را به عنوان مشتاق ترین شنونده تلقی می کند و زمانی که با چنین صحنه ای مواجه می شود شما به قدرتمندی نیو در فیلم ماتریکس مبدل می شوید. زود باش نیو، ادامه بده، دنبال خرگوش سفید برو!

 

3- از این شاخه به آن شاخه نپرید

حال بحث شما در مورد هر چیزی که می خواهد باشد (در مورد موسیقی، رزرو میز شام، برخوردهای ناآگاهانه و ...) شما باید با قدرت و مستحکم ظاهر شوید. برد و باخت در چرخیدن حول محور موضوع مورد بحث، تعیین می گردد. پس بهتر است در یک چنین شرایطی سعی کنید از موضوع اصلی دور نشوید.

 

4- اشتباه را قبول کنید تا برنده باشید

گاهی اوقات پیروزی در یک مشاجره در عواقب بعدی آن نمود پیدا می کند. اگر شما از همان آغاز مشکل را بپذیرید و اشتباه را قبول کنید، او به هیچ وجه پیروز میدان نخواهد بود. اگر پیروز میدان باشید آنوقت تحمل کردن مقداری غرغر چندان ناخوشایند به نظر نمی رسد. در این شرایط اجازه دهید تا هر اندازه که راضی می شود شما را تیرباران کند و بعد هم مثل افراد بی جان خود را به مردن زده و بر روی زمین پهن شوید. گاهی اوقات عقب نشینی بهترین راه مقابله با دشمن به شمار می رود. با به کار گیری این شیوه بدون شک پیروزی از آن شما خواهد بود.

 

5- از احساسات کمک بگیرید

بیشتر مواقع خانم ها به این دلیل دعوا و مرافعه راه می اندازند که احساساتی می شوند. چیزی که نباید فراموش شود این است که ما مردها نیز زمانی که احساساتی می شویم از بحث و مشاجره کمک می گیریم. این عمل به عنوان نوعی تخلیه روحی به شمار می رود. و تنها کاری که از دست ما ساخته است، این است که به آنها اجازه دهیم که احساساتشان را به بیرون بریزند.

 

با قدرت و افتخار بجنگید. اما از چیزهایی که او به زبان می آورد نرنجید. برای یک خانم، مردی که توانایی حفظ خونسردی خود را در گیراگیر بحث و مشاجره داشته باشد، پادشاه به شمار می رود. در این صورت او همیشه فاتح است.

 

6- کار را تمام کنید

بعضی از مردها آنقدر قدرتمند متولد نشده اند که بتوانند مطابق امیال درونی شان رفتار کنند. و دقیقا این نقطه ای است که مردها را از پسر بچه ها جدا می کند. اگر پیروزی در مشاجره ارزش ویران کردن رابطه را دارد و یا اگر خراب کردن ارتباط ارزش پیروزی در مقابل او را دارد؛ پس می توانید به راحتی از کلمات توهین آمیز بهره بگیرید. اخطار: اگر این کار را انجام دهید هیچ راه برگشتی برایتان باقی نخواهد ماند. همانطور که همه شما می دانید ساختن پل های خراب شده پشت سر کار اسانی نیست.

 

به خاطر مشاجره

وقتی زمان مشاجره می رسد حواس خود را جمع کنید و تمام مسائل پیچیده را برای همسر خود روشن کنید. دلایل آنرا همین چند لحظه پیش برای شما توضیح دادیم.

 

بحث و مشاجره به هر دلیلی که سر بگیرد، ما باید توانایی رویا رویی با آن را در خود تقویت کنیم و در تمام شرایط از آماگی لازم بر خوردار باشیم. طبیعت انسان طوری سرشته شده است که همیشه تمایل به دفاع از باورهای شخصی خود دارد. اگر تمام مدت به دفاع از آنها بپردازیم دیگر زمانی برای زندگی کردن باقی نخواهد ماند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 6 راه براي موفق شدن در مشاجرات


:: موضوعات مرتبط: شش راه براي موفق شدن در مشاجرات , ,



5 روش واداشتن مردان براي بيان احساست دروني
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 199
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

نمیدونم به چی فکر میکنه چون اون هیچوقت درمورد احساسش با من حرف نمیزنه."

 

این جمله به گوشتان آشنا است؟ برای اکثر زنان واداشتن شوهرشان برای اینکه احساسات درونی خود را با آنها در میان بگذارند، کار مشکلی بنظر میرسد. در این شرایط زن احساس میکند که ناموفق بوده و برای مرد سوء تعبیر پیش می آید. اما در این میان موضوعی وجود دارد که اغلب زن ها از آن بی اطلاع هستند. مردها میخواهند صحبت کنند. تحت شرایط مناسب، آنها سرتاسر شب به صحبت میپردازند. اکثر مردان نیاز دارند که با همسرشان درد دل نموده و کمی سبک شوند. اما رمز و راز واداشتن همسرتان برای بیان احساساتش چیست؟

 

راز شماره 1

مردان حقیقی از عدم پذیرش وحشت دارند -- واقعا!

 

این درست است. اغلب مردها احساس می کنند که زنها در مورد آنها بسیار منتقدانه رفتار می نمایند، و نگران این هستند که نکند بعد از بیان آنچه که در ذهنشان میگذرد توسط همسرشان مورد استهزاء قرار گرفته و به علت عدم پذیش او تحقیر شوند. برای زنها مهم است بدانند که نفس و شخصیت یک مرد شکننده تر از نفس و شخصیت آنها بوده و آسانتر مورد تهدید قرار میگیرد. این موضوع بخصوص زمانیکه یک مرد در رابطه ای نزدیک و صمیمانه با همسرش قرار گرفته است بیشتر نمود پیدا می کند: او مشتاق تصدیق و عکس العملهای مثبت همسرش بوده و دوست داردبداند که موجب خشنودی او شده است.بنابراین اگر مردی احساس نماید که شما تصمیم دارید در موردش قضاوت کنید، و یا بدلیل گفته هایش به گونه ای متفاوت به او نگاه کنید، مطمئن باشید که وی صحبت نخواهد کرد.

 

داوری کردن در مورد شریک زندگی به معنای اجازه دادن به او برای بیان ذهنیاتش نبوده و شما را مشتاق برای شنیدن حرفهای او نشان نخواهد داد.منظور این نیست که شما نظر و ایده ای نداشته باشید و یا نتوانید آن را در فرصتی بیان کنید. یک مرد جهت بازگو نمودن درونش لازم است احساس کند بدلیل آنچه که هست مورد پذیرش حقیقی قرار گرفته، نه به دلیل آنچه که ممکن است شما دوست دارید باشد. صبر و بردباری نمایید. اگر عجولانه توسط پیشنهاد دادن نقطه نظرات خود با گفتن جملاتی از قبیل "خوب، اشتباه میکنی، من قبول ندارم" یا "از کجا این فکر مسخره به ذهنت رسیده"، در برابر عقاید او عکس العمل نشان دهید، هر مردی از سخن گفتن باز خواهد ایستاد. آنها نگران آن هستند که مبادا حرفی بسیار خصوصی از دهانشان خارج شود که مطابق با تصور ذهنی شما از آنها نبوده و یا تصویری که بروز از خودشان در ذهن شما ایجاد کرده اند را مخدوش کند.

 

یک مرد دارای ایده های متفاوت بسیاری در موضوعات مختلف زندگیش است -- حتی در طول یک هفته و یا یک روز می تواند بسیار متفاوت عمل نماید. به او اجازه دهید جنبه های مختلف خود را بشما نشان دهد.اگر بتوانید از انتظارات خود صرفه نظر نموده و حقیقتا سعی در شناخت هویت و ماهیت او نمایید،وی فورا این موضوع را حس کرده، احساس راحتی زیادی نموده و از صحبت کردن با شما لذت خواهد برد.

 

 

 راز شماره 2

شما نیز درون خود را آشکار کنید

 

بین زوجین بیان احساسات درونی باید به صورت متقابل انجام بگیرد. هر فردی دارای مشکلات، دغدغه ها و مسائل پنهانی در صندقچه قلبش می باشد. بسیاری از مردان تصور می کنند " اگر این مسائل را به او بگویم، ترکم خواهد کرد." شما مجبورید نشان دهید که جریان این نیست. به این منظور برای او از خود چیزی را فاش کنید که نشان دهد به همان اندازه ای که او به شما اعتماد دارد، شما نیز به او اعتماد دارید.

 

هنگامیکه او شروع به بیان احساسات دورنی خود میکند، به آنچه که میگوید گوش فرا داده، قدمی به جلو برداشته و در عوض پیشنهادی مثبت ارائه دهید. بعد از اینکه وی مسئله ای خصوصی را ابراز نمود، چیزی شبیه این بگوید "خوب، اینکه چیز بدی نیست من بدتر از اینها بودم." یا "من واقعا آن چیزی که اتفاق افتاده را تحسین می کنم." و آن چیزی از داستان را که واقعا می پسندید انتخاب کنید. ( از مسائل ساختگی دوری کنید چون موضوع لوس شده و تبدیل به دست انداختن خواهد شد. مردم همیشه میتوانند متوجه شوند که کسی آنها را دست انداخته و این موضوع هیچ گاه ثمر بخش نخواهد بود.) به او اجازه دهید بداند که شما جانبدار او هستید و با تجربیاتش تنها نخواهد ماند.

 

در حالیکه عملا نشان میدهید، مطمئن شوید که از او طرفداری میکنید. بسیاری از زنها فقط به این دلیل به داستانهای شوهرشان گوش می دهند که به او بگویند که چقدر در مورد آن در اشتباه بوده است. آنها طرفداری شخص دیگری را میکنند. با این حال مهم است که موضوع را از این نقطه نظر بنگرید: اکنون زمان درس دادن به او نیست، بلکه زمان "ایجاد دوستی و مودت" است. وقتی دو نفر پیمان دوستی می بندند، به تبادل متقابل تجربیات خود پرداخته، و به همین دلیل احساس نزدیکی و آسودگی می کنند. این جا شما در حال ایجاد سازگاری و تفاهم می باشید، احساسی که هر دوی شما سیاره ای یکسان را اشغال نموده و در دنیایی متشابه زندگی می کند.

 

اینکه چه تعدادی از مردان احساس تنهایی شدید مینمایند، شگفت انگیز است. نه تنها به آنها آموزش داده شده است که همیشه ساکت باشند، این تصور غلط نیز در ذهنشان پرورانده شده که صحبت نمودن در مورد احساسات درونی عملی به دور از شان و منزلت مردان بشمار میرود.عکس العملهای مثبت و صادقانه شما بسیار ضروری است. اگر به این نحو رفتار نمایید، شوهر شما احساس خواهد کرد که کسی وجود دارد که او را درک کند، و آنگاه حتی بیشتر و بیشتر از ذهنیاتش برایتان خواهد گفت.

 

راز شماره 3

گذشته را فراموش کنید

 

آیا تا به حال با شوهر خود "گفتگویی" داشته اید که به بگو مگوهای مربوط به نارضایتی های گذشته،اشتباهاتی که انجام داده،اذیت و آزارهایی که بشما روا داشته، و آنچه که اکنون مدیون شما است، منتهی شده باشد؟ چنین موضوعی تقریبا در هر رابطه ای اتفاق می افتند اما واقعیت باقی می ماند؛ مردها وقتی آمدنش را حس میکنند، آشفته حال شده و عقب می نشینند.

 

وقتی مردی از این وحشت دارد که صحبتهایش در آینده تحریف و سوء تعبیر شده، به دیگران گفته شده و یا علیه خودش مورد استفاده قرار گیرد، بیان احساسات برایش غیر ممکن می شود. و تنها راه عبور از این تله ارتباطی این است که بدانید آنچه که در گذشته اتفاق افتاده، و هر آنچه که او انجام داده و یا گفته، شما نیز درگیرش بوده اید. روابط همگی مانند رقص هستند. هیچکس خوب مطلق و یا بد مطلق نیست. در واقع، بجای در نظر گرفتن یک فرد به عنوان شخصی بد یا خوب، بهتر است که نقشهای بازی شده در روابط و نحوه گرفتار شدنمان در نقشهایی که قدرت رها ساختن خود را از آنها نداریم، مورد توجه قرار داده شوند.

 

برای مثال برخی از زنها عاشق بازی نمودن با قربانی عشق خود هستند. آنها برای اعتبار بخشیدن و توجیه کردن احساسات خودشان و نیز  احساس قدرتمندی در برابر شریک زندگی خود، اشتباهات و خطاهای گذشته او را بهانه میکنند. در حقیقت ممکن است با این روش مدتی او را برای خود نگه دارند ولی آنچه که مشخص است این رابطه متزلزل بوده و در آستانه شکست قرار دارد.

 

اگر میخواهید این وضعیت تاسف بار زندگی زناشویی را تغییر داده و یا از آن پیشگیری کرده و به شوهرتان کمک نمایید تا راحت با شما حرف بزند، این راه را امتحان کنید: به سهم خود در شرایطی که پیش آمده مسئولیتی را بعهده بگیرید و ببینید که به چه نحو در مورد اتفاقی که روی داده ممکن است دخیل بوده باشید. البته این موضوع به معنای مقصر دانستن خود نیست. به شرایط با دیدی باز بنگرید. به روی تمام مسائلی که او "درست،" و نه "غلط" انجام داده، تمرکز کنید. اگر نیاز به راهنمایی بیشتر داشتید، لیستی از آنچه که در رابطه تان عاید شما شده است، و آنچه که شما در عوض نصیب شوهرتان نموده اید، تهیه کنید. به زمان هایی که شما نیز مرتکب کوتاهی و قصور شده اید، و به راه هایی که هر دوی شما توسط آن رشد یافته و تغییر کرده اید، توجه نمایید.

 

توانایی بخشش دیگران ممکن است فقط بسادگی دانستن این باشد که آنچه در مورد او یکسال پیش حقیقت داشته ( و نیز در مورد خود شما ) شاید اکنون حقیقت نداشته باشد. در زمان حال متمرکز باشید. یک ارتباط ماندگار و راستین مستلزم داشتن قابلیت ماندن در زمان حال و فراموش کردن گذشته میباشد.

 

 

راز شماره 4

شنونده ای استوار و ایمن باشید

 

آیا داشتن روابط صادقانه امکان پذیر است؟ فرض بر این است که همه افراد برای صادق بودن تلاش می کنند. حقیقت این است که تعداد اندکی چنین هستند. و دلیل عمده عدم صداقت این است که عواقب و نتایج آن خوب و قابل توجه می باشد. اغلب مردان احساس می کنند که زنها می خواهد و نیاز دارند که دروغ بشنوند چون قادر به پذیرش صادقانه حقیقت نیستند. برخی از مردها تصور میکنند که از بیان حقایق زندگی خود به همسرشان وحشت دارند چرا که باعث آشفتگی و اضطراب وی خواهد شد. در واقع، بسیاری از زنان برای کنترل شوهر -- و رابطه -- خود از احساساتشان استفاده میکنند. آنها پاسخهای بخصوصی را از شوهر خود طلب می کنند و در صورتی که آن پاسخها را دریافت ندارند، احساس پریشانی خواهندنمود.سپس وقتی شوهرشان دهان نگشوده و صحبتی نمی کند، متعجب میگردند.

 

متاسفانه، بسیاری از زنان تصوراتی قدرتمند از چگونگی احساس و تفکر یک مرد را نیز در سر می پرورانند که این نوع خیال پردازی باعث ویرانی حقیقت شده، و بنابراین این گونه به مردان اجازه میدهند که از طریق طرز برخوردهای مختلف متوجه شوند که نیازی به بیان حقیقت نداشته و آنها نیز تمایلی به دانستن حقیقت ندارند.واضح است؟ اکثر زنها در این مورد مقصرند، اما اشتیاق برای گوش دادن به آنچه که او مجبور است بگویید سرآغاز یک رابطه  کامل حقیقی محسوب میگردد. این باعث می شود تا یک مرد احساس کند شریکی ثابت قدم دارد که در پستی بلندی های زندگی همراه او خواهد بود.

 

اگر برای خروج از این تصورات غیر واقعی آمادگی دارید، زمان آن رسیده که سه چیز را از خود سؤال کنید. چه میزان از حقیقت را میتوانید تحمل کنید؟چقدر واقعا نیاز دارید؟ آیا از شوهر خود می خواهید که تصویری خیالی برای شما باشید، و آیا مشتاقید به او اجازه دهید حقیقی گردد؟ اینها سؤالاتی بزرگ هستند. شاید نتوانید همین حالا تمام واقعیت را به یک باره دریابید، اما قطعا می توانید عضلات بردباری خود را پرورش داده و در مسیری مستقیم حرکت نمایید.

 

به طرز عجیبی، همه تصور می کنیم که تخیلات باعث ایجاد احساسی شگرف در ما میگردد، اما در واقع، هر قدر بتوانیم حقایق بیشتری را دریابیم، نیرومندتر رشد خواهیم کرد. توانایی پذیرش حقیقت از دیگران همچنان که متوجه می شویم امنیت واقعی نه از تصدیق دیگران بلکه از صادق بودن با خود نشات میگیرید، افزایش می یابد.

 

راز شماره 5

با خودتان صادق باشید -- آگاه باشید

 

این پرسشی قدیمی ولی خوب است: اگر با خودمان صادق نباشیم چگونه میتوانیم با دیگران صداقت داشته باشیم؟بهترین روش کمک بهر مرد برای بیان راحت احساساتش این است که ابتدا خود شما راحت بوده، طبیعی رفتار نموده صادق بوده و جو گرم و قابل پذیرشی ایجاد کنید. کسانی که در زندگی با آنها مواجه می شویم انعکاس بخشهای مختلف خودمان هستند و ما افرادی را جذب می کنیم که هرکدام بنحوی ما را در عشق ورزیدن به بخش دیگری از خودمان یاری می کنند.

 

به همین دلیل است که عناوین مصرح شده در این مقاله را نه تنها در مورد مردان، بلکه باید در رابطه با خودمان هم بکار ببندیم. برای مثال آیا شما قادرید از قضاوت درمورد خودتان بگذرید؟ آیا نارضایتی حاصل از اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده اید را پایان میدهید؟ و آیا همیشه در انجام اشتباهاتی که مرتکب شده اید پافشاری میکنید؟ وقتی با خود به این طریق رفتار می نمایید، طبعتا با شریک زندگی خود نیز به همین منوال رفتار خواهید کرد. اگر شما در جوانی همیشه مورد بد رفتاری قرار گرفته و یا در برخی از مسائل احساس کمبود نموده باشید، احتمال دارد همین رویه را در مورد شوهرتان در پیش بگیرید.

 

آگاهی در اینجا نقش تعیین کننده ای دارد. اگر می خواهید فضای پویاتر و باز تری را بین خود و شوهرتان ایجاد کنید، فهرست دقیقی از نحوه رفتار و مراعات خود با خود و نحوه برخورد نزدیکانتان در گذشته با خود را تهیه کنید. اگر صدمه دیده اید، این فرصتی برای شما خواهد بود که تصمیم بگیرید دیگر زندگی خود را بر اساس معیارهای گذشته بنا نکنید. آنرا تغییر دهید. تصمیم بگیرید در برابر خود و کسی که با او هستید، مهربان و پذیرا باشید.

 

گاهی اوقات ما در برابر فرد دیگری تسلیم میشویم به این انتظار که او نیز همین کار را انجام دهد. وقتی آن محقق نمیشود، خشمی پنهانی شروع به پیدایش میکند. چنین حالتی باعث بروز رفتارهای متناقص و عدم صداقت با خود و دیگران خواهد شد. برای رسیدن به عدالت واقعی باید بدانید که به همان اندازه ای که می بخشید، به همان اندازه هم بدست می آورید. وقتی به فردی احترام و توجهی مطلق را روا می دارید، آن احترام و توجه را به خود نیز مبذول می نمایید. شما بهترین روش را در پیش گرفته اید و اثرات و نتایج سودمند آن دیر یا زود نمایان خواهند شد. زمانیکه با دیگران طوری رفتار میکنید که مورد احترامتان است، درحقیقت حسی از ارزش و اعتبار را ایجاد مینمایید.

 

با خودتان صادق باشید و متوجه خواهید شد که این عمل مسری است. شریک زندگی شما به همین منوال رفتارش را پیش خواهد گرفت. او بصورتی راحت و طبیعی صحبت کرده و احساست واقعیش را ابراز خواهد نمود.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 5 روش واداشتن مردان براي بيان احساست دروني


:: موضوعات مرتبط: پنج روش واداشتن مردان براي بيان احساست دروني , ,



4 روش براي ابراز صميميت
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 169
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

چرا معمولاً تمایل داریم که تمام احساسات قلبی، و افکار ذهنی خود را با کسی که عمیقاً به او اهمیت می دهیم و دوستش می داریم، در میان بگذاریم؟ چرا دوست داریم که صمیمت خود را تا آخرین حد نسبت به این افراد ابراز کنیم؟

می دانید چرا؟ این امر جزء پرسش هایی بوده که من به شخصه، تا کنون بارها و بارها از خودم سوال کرده ام.

 

من احساس می کنم که تمام این واکنش ها را تنها به این خاطر انجام می دهیم، چرا که دوست داریم طرف مقابل نیز یک چنین کارهایی را در قبال ما انجام دهد؛ برای اینکه در اعماق قلب خود عشق، عاطفه، و مهربانی آنها را طلب می کنیم به همین دلیل از اعماق وجود خود به آنها عشق می ورزیم. هر کسی دوست دارد که مورد عشق و علاقه و احترام دیگران قرار بگیرد! و من احساس می کنم که هیچ اشکالی وجود ندارد که در ازای عشق ورزیدن به دیگری انتظار دریافت عشق داشته باشیم.

 

شاید بتوانم بگویم که من در زمینه عشق و علاقه کارشناس نیستم و تنها می توانم نام دانش آموز بر روی خودم بگذارم، اما به هر حال می خواهم چند نقطه نظر شخصی را که در مورد ابراز صمیمت تجربه کرده ام، در این قسمت در اختیار شما قرار دهم.

 

چرا هیچ کارشناسی در این زمینه وجود ندارد

 

به این دلیل که عشق در شکل ها و فرم های مختلفی بروز می کند، تمام انسان ها با یکدیگر متفاوت هستند، عشق را به طرق مختلف ابراز کرده و دریافت می دارند، هیچ کس نمی تواند به طور کامل کلیه روش های عشق ورزی را فرا بگیرد، به همین دلیل هیچ کارشناس کارکشته ای در این زمینه وجود ندارد؛ اما به هر حال همه ما در زندگی روزمره خود انواع جدید آن را تجربه می کنیم. پس می توان گفت که تک تک ما به نوعی جزء دانش آموزان کلاس عشق به شمار می رویم.

 

خوب برگردیم به مطلب اصلی، کجا بودم؟ بله، داشتیم در مورد ابراز صمیمت با هم صحبت می کردیم؛ خوب است، ادامه می دهیم!

 

آشکار ساختن احساسات؟؟

 

ابراز صمیمت تنها به گفتگو و برقراری رابطه با طرف مقابل باز می گردد، به گونه ای که با صداقت کامل احساسات خود را با او در میان بگذارید و هیچ گاه قضاوت اشتباهی در مورد شریک زندگی خود نکنید. لازم به ذکر است که احساسات هم می توانند خوب باشند هم می توانند بد باشند، می توانند سازنده و یا ناسالم باشند، اما همانند چاقو که هم می توان از آن در آشپزی استفاده کرد و هم می توان با آن آدم کشت، باید در مسیر مناسب از آنها بهره گرفت. به عبارت دیگر، روشی که شما از طریق آن احساسات خود را به نمایش گذاشته و آنها را به طرف مقابل انتقال می دهید، جزء مواردی است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. روش درست این است که شریک زندگیتان نه تنها معنی کلمه هایی را که به زبان می آورید، متوجه می شود، بلکه با این روش او معنای چیزهایی که در ذهن دارید اما به زبان نمی آورید را نیز از روی حرکات بدن و حالات صورتتان متوجه می شود.

 

بنابراین ابراز صمیمیت در بیان احساسات، افکار، عقاید، ایده ها، ترس ها، امیدها و آرزوها خلاصه می شود. با این روش خود واقعیمان را به کسی که برایش ارزش و اهمیت بسیار زیادی قائل هستیم، نشان می دهیم. می توانید از اینجا شروع کنید:

 

4 شیوه

 

شیوه 1# صادقانه در کنار هم بنشینید و در مورد موضوعات مختلفی که هر یک دوست دارد در مورد آن کمی آشکار تر صحبت کند، مانند: احساسات، افکار، ترس ها و غیره با هم به گفتگو بپردازید. اگر می خواهید در نهایت به نتیجه دلخواه برسید، هر دو طرف باید در بحث شرکت فعال داشته باشند.

 

شیوه 2# به هم قول بدهید که دیگر از این به بعد زمانیکه می خواستید در مورد مسائل مختلف صحبت کنید هیچ یک از طرفین قضاوت نسنجیده ای در مورد طرف مقابل از خود ابراز نکند. به عبارت دیگر هیچ کس حق ندارد به دیگری بگوید که احساسات و ترس های تو در مورد مسائل مختلف مزخرف و احمقانه است. بلکه با روی خوش باید آنها را بپذیرد. اگر شما دائما بخواهید شریکتان را قضاوت کنید، آنوفقت طرف مقابل سرخورده شده و ترجیح می دهد که احساساتش را با شما در میان نگذارد و نهایتا به هیچ کجا نمی رسید و در همان موقعیت اولیه باقی خواهید ماند.

 

شیوه 3#  فکر می کنم آسان ترین جایی که می توان بحث را شروع کرد، صحبت کردن در مورد آمال و آرزوهای ذهنی است. شما صحبت کردن با هر کسی را می توانید با بیان آرزوهایتان شروع کنید، فقط کافی است جایی را برای شروع پیدا کنید. دقت داشته باشید که این امر نیازمند گذشت زمان و اندکی تلاش می باشد، پس دست به دست هم دهید و یکدیگر را آماده کنید. گاهی اوقات اتفاق می افتد که شریکتان ساکت می ماند و ترجیح می دهد که چیزی به زبان نیاورد، اما شما صبور باشید، موقعیت هایی هستند که در آن افراد ترجیح می دهند در مورد موضوع مشخصی در آن زمان مشخص، صحبت نکنند اما با گذشت زمان خودشان با روی باز از قضیه استقبال کرده و در مورد آن با شما به گفتگو می نشینند.

 

شیوه 4# در عین حال باید همیشه به خاطر داشته باشید که ما احساسات خود را تنها با کسانی در میان می گذاریم که ما را احمق تصور نمی کنند و در حین گفتگو، احساس آرامش به ما می دهند. برای صحبت کردن، باید محیطآرامی را به وجود آورید که شریکتان در آن احساس راحتی کند و بدون هیچ محدودیتی بتواند به احساسات شما گوش دهد و عواطف خودش را نیز با شما در میان بگذارد و در عین حال از انجام چنین کاری لذت ببرد. مراقب رفتار و حرکات دست و بدن خود باشید! به راحتی می توانید دریافت که چه زمان طرف مقابل به شما گوش نمی دهد و به احساساتتان توجهی ندارد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 4 روش براي ابراز صميميت


:: موضوعات مرتبط: چهارروش براي ابراز صميميت , ,



5 مرحله تکامل عشق
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 202
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

عشق میان دو فرد طی چندین مرحله متفاوت تکامل می یابد که به منظور بقای عشق هر کدام ازاین مراحل اهمیت خاص خود را دارا میباشد این مراحل شامل:

 

مجذوب شدن، دلربایی، هوس (اشتیاق مفرط)، صمیمیت و تعهد است:

 

1- مرحله مجذوب شدن

 

واکنش مثبت نسبت به یک شخص است که خود به دو مرحله تقسیم بندی میگردد:

 

* مجذوب شدن فیزیکی: هنگامی روی می دهد که جسم شما نسبت به یک شخص از خود واکنش نشان میدهد. واکنشهایی همچون: افزایش ضربان قلب، افزایش درجه حرارت بدن، تعریق کف دستها و دلهرگی. این مرحله سطحی ترین و ابتدایی ترین مرحله عشق میباشد اما در عین حال یکی از قدرتمند ترین عوامل است.

 

* مجذوب شدن عاطفی: هنگامی که اوضاع و احوال مساعد و مطلوب باشد شکل میگیرد. پس از آنکه شما از لحاظ فیزیکی مجذوب شخصی گردید سپس باب گفتگو را با وی خواهید گشود و اگر متوجه شدید که اشتراکاتی با یکدیگر دارا میباشید از قبیل سرگرمیها، طرز تفکر، ایدئولوژی، شغل، تحصیلات، علایق و دیگر زمینه های مشترک سپس از لحاظ احساسی مجذوب یکدیگر خواهید گشت.

 

همچنین مجذوب شدن از لحاظ عاطفی حتی میتواند در فقدان مجذوب شدن از لحاظ فیزیکی نیز به وقوع بپیوندد. در این صورت پیوند و رابطه مستحکم تری ممکن است میان دو فرد ملاقات کننده پدید آید. زیرا پیشداوریها و پیش فرضهای مبتنی بر ظاهر فیزیکی دیگر وجود نخواهند داشت.

 

 

2- دلربایی

در اصل به عمل تلاش برای تاثیرگذاری و جلب توجه و نظر فردی دیگر توسط توجه متقابل و اهدای هدایا و غیره اطلاق میگردد. دلربایی نیز دو قسم است:

 

 

دلربایی خودخواهانه و دلربایی غیر خودخواهانه و با خلوص نیت.

 

دلربایی خود خواهانه: هنگامی روی میدهد که شما اقدام به اعمال رمانتیک میزنید صرفا بمنظور منفعت شخصیی خودتان. مانند هدیه دادن برای تحت تاثیر قرار دادن شریک خود. در واقع شما دلربایی را بعنوان یک آلت و به عنوان معامله بکار میبرید.

 

دلربایی خالصانه:هنگامی روی میدهد که شما تنها برای دلخوشی و لذت شریکتان دست به اعمال رمانتیک میزنید. شما نیز تنها از خوشحالی و لذت شریک خود ابراز خوشنودی میکنید.

 

دلربایی (و یا عشق) خودخواهانه خیلی زود به سردی گراییده و زایل میگردد. اما دلربایی ( و یا عشق) عاری از هر گونه خودخواهی تداوم خواهد یافت. از آنجایی که دلربایی و رمانتیک بودن یک عمل میباشد بسیاری از افراد که مدت زیادی را با یکدیگر گذرانده اند آن را به دست فراموشی میسپارند اما با تلاش آگاهانه قادر خواهند بود شعله های آن را مجددا افروخته سازند.

 

 

3- مرحله هوس(اشتیاق مفرط)

آرزوی داشتن فردی، تا آن حد که جدایی از آن فرد غیر ممکن میگردد. این هنگامی است که رابطه احساسی مبدل به رابطه فیزیکی میگردد. این مرحله بسیار حائز اهمیت است. این مرحله لحظه ای است که رابطه به یک دو راهی منشعب میگردد که دو فرد میباید یکی از آن دو راه را برای ادامه مسیر برگزینند: یک راه که به تباهی می انجامد و مسیر دیگر که به مرحله والاتر منتهی میگردد.

 

 

4- مرحله صمیمیت

به یک ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیک اطلاق میگردد. دو فرد افکار، عقاید، احساسات و رویاهایشان را با یکدیگر قسمت میکنند. در یک صمیمت حقیقی چیزی برای پنهان ساختن از یکدیگر وجود نخواهد داشت. صمیمیت یک پدیده ناگهانی نبوده بلکه یک روند تدریجی و پیشرونده میباشد که هیچگاه متوقف نمیگردد. هرگاه صمیمیت در یک رابطه وجود نداشته باشد ممکن است آن رابطه برای مدتی دوام بیاورد اما همیشگی نخواهد بود.

 

 

5- مرحله تعهد

به التزام برای صادق و وفادار ماندن به همسر خود در سراسر سختیها و خوشیهای زندگی اطلاق میگردد. اگر شما قادر بوده اید تا این مرحله از عشق پیشروی کنید پس چرا میخواهید به همه چیز پشت پا بزنید؟ به یکدیگر گوش دهید، با یکدیگر سازش کنید و به خاطر داشته باشید که برای دستیابی به این مرحله و موفقیت مسیر دشواری را پیموده اید. بنابراین قدر جایگاه خود را بدانید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 5 مرحله تکامل عشق


:: موضوعات مرتبط: پنج مرحله تکامل عشق , ,



6 راه ساده و جالب جهت انتخاب هديه براي آقايون
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 168
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

معمولاً خریدن کادو برای آقایون کار ساده ای نیست؛ اما همچنان که تعطیلات نزدیک می شود و زمان تهیه کادو فرا می رسد (چه آنرا دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم) باید به این فکر باشیم که  معمای "چه چیز می توانم به او هدیه بدهم که دوست داشته باشد؟" را به هر نحوی که شده حل نماییم.

 

اگر همسری دارید که هر چیزی که فکرش را می کنید، دارد (البته بجز یک لامبورگینی نیم میلیون دلاری)، یا یک برادر که هر روز سرگرمی هایش را تغییر می دهد، و یا پدری که به شما می گوید هیچ چیز نمی خواهد برایش بخرید – به ویژه چیزهایی که خیلی دوست می دارد – بنابراین در این شرایط، تهیه کادوی مورد علاقه هر یک از افراد مذکور، کار واقعاً چالش آمیزی است.

 

هر چند هیچ هدیه مناسبی وجود ندارد که به وسیله آن بتوان تمام آقایون را راضی نگه داشت، اما این 6 نکته شما را با ذهنیت خرید هدیه آشنا می کند و به شما کمک میکند هدیه ای را برایشان انتخاب کنید که از ته دل آنرا دوست بدارند.

 

1- به کارایی فکر کنید نه به احساستی که القا می کنند

 

پروفسور "مارگارت راکر" دارای دکترای روانشناسی و متخصص در امورد هدایا، معتقد است  که: "در روابط میان جنس های مخالف، باید به این نکته توجه داشت که آقایون تصور می کنند کادو تنها یک مبادله اقتصادی است."

 

در حالی که ممکن است یک خانم از خانه ای پر از گل رز حیرت زده شود، یک مرد، بیشتر از هدیه ای خوشش می آید که بتواند آنرا نگهداری کرده و از آن استفاده کند. حالا به نظرتان چوب های بیلیاردی که ستاره های زیبا روی آن نقاشی شده باشند، و یا یک جفت دمپایی رو فرشی جدید چطور است.

 

2- ببینید چه می خواهد

 

همانطور که میدانید خانم ها زمانیکه کادویی را می خواهند معمولاً در لفافه به آن اشاره می کنند و سعی می کنند با اشاره غیر مستقیم توجه آقایون را به سمت آن جلب کنند، اما آقایون هیچ علاقه ای به انجام این کار ندارند، آنها دقیقاً چیزی را که میخواهند، به زبان می آورند. به جای اینکه وقت خود را تلف کنید و به دنبال یک "سورپرایز" برای آنها باشید، فقط چیزی که آنها می خواهند را برایشان تهیه کنید و خواهید دید که این مطلب آنها را بیش از پیش خوشحال می کند.

 

نکته اصلی در اینحا این است که ببینید او چه می خواهد و همان را برایش تهیه کنید، نه چیزی که خودتان دوست دارید را بخرید. (یا چیزی که فکر می کنید برایش مناسب است)

 

3- به علایق او توجه کنید

 

ما به دنبال خرید کادویی کاربردی برای آقایون هستیم به همین دلیل باید مطمئن شویم که او به آن علاقه دارد. اگر احساس می کنید به ورزش علاقه دارد، می توانید برایش بلیط های یک مسابقه ورزشی را که دیگر در بازار موجود نیستند را خریداری کنید و یا وسایل ورزشی خاطره آمیز (مثلا توپ فوتبالی که عکس تیم قهرمان مورد علاقه اش روی آن حک شده باشد) را برایش تهیه کنید. مردی که باغبانی را دوست داشته باشد، یک وسیله باغبانی و یا یگ گیاه کمیاب، او را بیش از پیش خوشحال خواهد کرد. آیا او به تماشای فیلم علاقمند است؟ شاید یک DVD Player و یا سیستم صوتی دالبی و یا حتی چند تا CD و DVD برایش جالب تر از هر وسیله ی دیگری باشد.

 

4- از هدایای معمولی پرهیز کنید

 

این قانون همانطور که برای خانم ها کاربرد دارد، در مورد آقایون نیز صحت دارد. بیشتر مردم، از جمله آقایون، هیچ ارزشی برای کادوهای رایج و پیش پا افتاده قائل نیستند.

 

این قبیل هدایا، مانند: جوراب و لباس زیر که هر سال به او می دهید به عنوان کادوهایی " کم ارزش" شناخته می شوند و طرف مقابل احساس می کند که شما برای تهیه آنها هیچ تلاشی نکرده و هیچ زحمتی به خودتان نداده اید؛ به گفته "راکر" همه این نوع کادوها به یک چشم دیده می شوند.

 

راکر می گوید: "اگر هدیه مورد نظر شما، همان کادویی باشد که در جا رختی نگهداری می کنید، می توانید آنرا به هر کسی که می خواهید بدهید و ارزش خاصی نخواهد داشت."

 

5- چیز جالبی در آن وجود داشته باشد

 

هر چند تعداد بسیار زیادی از آقایون برای یک کادوی کاربردی ارزش بسیار زیادی قائل می شوند (یک دست لباس کار جدید، لوله آبیاری، و ...) اما اگر بخواهیم کلی صحبت کنیم، آقایون بیشتر کادویی را دوست می دارند که برایشان جالب باشد.

 

(البته اینجا یک استثنا هم وجود دارد و مربوط می شود به کسانیکه دارای درآمد ثابتی هستند و سن و سالی از آنها گذشته؛ که در این مورد آنها بیشتر چیزی که در حال حاضر به آن نیاز دارند را ترجیح می دهند.)

 

باید چیزی را پیدا کنید که آقایون از آن استفاده کنند، اما در عین حال استفاده کردن از آن نیز برایشان جالب باشد. هدیه شما نباید چیزی باشد که تنها به درد کار بخورد؛ برای مثال اگر برای یک مرد، یک ست کامل جعبه ابزار بخرید، مثل این است که برای یک خانم جارو برقی  بخرید، مگر اینکه آقا عاشق مکانیکی باشد و شما هم همان جعبه ابزاری را برایش تهیه کنید که مدتها به دنبالش بوده.

 

6- از عقلتان هم کمی استفاده کنید

 

آقایون هم بدشان نمی آید که احساس دوست داشته شدن بکنند؛ یک هدیه متفکرانه به راحتی می تواند در آنها احساس عشق و پشتیبانی را بیدار کند. اما به راستی چه چیز باعث می شود یک کادو متفکرانه جلوه کند؟ پیدا کردن چیزی که او دوست می دارد و به آن علاقمند است.

 

هر چند وقت یکبار هم می توانید کادویی به او هدیه دهید که خودتان برایش درست کرده باشید، مثل تابلویی که بر روی آن تصویر مورد علاقه اش را نقاشی کرده اید، و یا یک جعبه پر از شیرینی های خانگی که دوست می دارد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 6 راه ساده و جالب جهت انتخاب هديه براي آقايون


:: موضوعات مرتبط: شش راه ساده و جالب جهت انتخاب هديه براي آقايون , ,



بازدید : 240
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

در این قسمت 7 مورد از این ویژگی های "ایده آلیستی" و توضیح آنکه چرا خانم ها عاشق این خصوصیات هستند را برای شما ذکر می کنیم. البته نباید خود را به یکباره تغییر دهید و و شخصیت خود را به طور کامل عوض کنید. شاید برخی از این صفات مناسب حال شما نباشند، توجه داشته باشید که خانم ها به سادگی متوجه تناقض موجود در شما خواهند شد.

 

از بین تمام ویژگی ها چند موردی را که بیشتر با شما سازگاری دارد، انتخاب کنید و سعی کنید هر یک از آنها را در وجود خود پرورش دهید. شاید در حال حاضر هم بعضی از آنها در وجود شما یافت شود اما با نگاه کوتاهی که به این مقاله می اندازید متوجه خواهید شد که خانم ها به دنبال چه چیزی در شما هستند، این امر موفقیت شما را تضمین خواهد کرد.

 

1- مرد رمانتیک

 

آقایی که به عشق کلاسیک اعتقاد داشته باشید، دائما برای او گل و شکلات بخرد، بر سر میز شام شمع روشن کند ، برای اینکه نشان دهد به یاد اوست با وی تماس تلفنی بگیرد، به چشمان بانوی خود خیره شود و احساسات قلبی خود را به بیرون بریزد.

 

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: خانم ها نیاز دارند که مورد احترام قرار گیرند و یک مرد رمانتیک این نیاز زن ها را برآورده می سازد. این مرد با ژست های رمانتیکی که به خود می گیرد به او نشان می دهد که دوستش دارد، و در مقابل خانم نیز برای تلافی گرایشات رمانتیک خودش را در طبق اخلاص قرار می دهد.

 

2- مرد با اعتماد به نفس

 

او کاملا مطمئن است و به خود اعتماد کامل دارد، مردم او را به عنوان یک فرد مثبت می شناسند و تجلی قدرت و اراده است ( البته توجه داشته باشید که مردهای خودبین و از خود راضی شامل این گروه نمی شوند) به ارتباط خانم ها با سایر مردها حسادت نمی ورزند و اصلا احساس نمی کنند که ممکن است به وسیله دوستان مذکر و یا همکاران خانم تهدید شوند.

 

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: زن ها جذب مردهای مطمئن می شوند. اگر خود را بزرگ تصور کنید بدون شک چنین تصوری در فرد مقابل نیز ایجاد خواهد شد. یک مرد با اعتماد به نفس به دنبال تایید و تمجید خانم ها نیست و همین امر باعث می شود که بیشتر مورد توجه آنها قرار بگیرد.

 

3- مرد هنرمند

 

یک مرد هنرمند خودجوش که در حال زندگی می کند و برای اظهار عشق و علاقه اغلب از خلاقیت خود استفاده می کند مثلا برای خانم شعر می سراید و یا یک نقاشی زیبا می کشد.

 

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: تمام زن ها دوست دارند احساس کنند که خاص و بی همتا هستند و چه راهی بهتر از اینکه شما او را الهه و منبع الهام خود قرار دهید. او شیفته ذهن خلاق مردهای هنرمند است خصوصا هنگامیکه او را نیز با هنرشان در می آمیزند.

 

 

 4- مرد خارجی

 

این مرد از یکی از کشور های دور دست خارجی می آید و دارای لهجه شیرینی است. او دید متفاوتی نسبت به دنیا دارد. روابط اجتماعی و رفتارهای روزمره اش اندکی عجیب و غریب به نظر می رسند اما با وجود همه این حرف ها باز هم به دل می نشیند و بسیار جذاب است. البته برای اینکه جزء این دسته محسوب شوید حتما لازم نیست که خارجی باشید بلکه اگر با چند زبان مختلف آشنایی داشته باشید و زیاد سفر کنید همان مقدار محبوبیتی را که یک خارجی می گیرد می توانید به خود اختصاص دهید.

 

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: جاذبه و گیرایی، جاذبه و گیرایی، جاذبه و گیرایی. هیچ چیز دیگری نمیتوانم در این مورد ذکر کنم. تنها راز، گفتن جمله ای با لهجه ای زیبا است که خانم ها را جذب می کند و مرد مورد نظر را برای او دلکش و فریبنده می سازد و اغلب نیز خانم هایی این مرد ها را انتخاب می کنند که در مورد دنیا کنجکاو هستند. البته تمام جاذبه های دنیا در مقابل قرار گذاشتن با یک چنین مردی هیچ است.

 

5- مرد آزاد و رها (به آنها پسرهای شر هم گفته می شود)

 

این دسته از مردها از قید و بندها آزاد هستند و اجازه می دهند که باد آنها را به هر کجا که می خواهد ببرد که معمولا هم به مکان های جالب و سرگرم کننده ای کشیده می شوند. او موتورسواری می کند، از کار خود می زند تا با شما در کوچه ها پرسه بزند، نگران آینده نیست و به پیش روی خود چشم دوخته است.

 

چرا این مرد غیرقابل اجتناب است: تمام خانم ها تا حدی خواستار یاغی گری و سرکشی هستند (البته در حد معقول) او عاشق آزادی و رهایی این مرد می شود و آرزو می کند که روزی خودش هم بتواند این طور باشد. روح سرکش این مرد شادابی و جوانی را به رابطه شان اضافه می کند و خانم هم همیشه در تلاش برای رام کردن اوست- هرچند می داند که هیچ گاه واقعا موفق نخواهد شد.

 

6- مرد زیرک/بامزه

 

صحبت های این مرد انسان را به وجد می آورد او تنها مردی است که  به حرف های شما نیز گوش می دهد. این مرد باعث می شود که خانمش بخندد و با احساس شوخ طبعی و بذله گویی خود برای او شادی به بار می آورد. او برای جذب خانم ها از سیاست خنداندن و سرگرم کردن استفاده می کند. این مرد می تواند ساعت های متمادی با خانم گفتگو کند بدون اینکه او را خسته و کسل کند.

 

چرا این مرد غیرقابل اجتناب است: با گذشت زمان موهای شما شروع به ریزش می کنند و عضلات محکم بدنتان نرم می شوند اما اگر بتوانید او را همچنان سرگرم نگه دارید برنده میدان خواهید بود. گفتگو و تبادل نظر عامل مهمی در ادامه ارتباط است، اگر به او نشان دهید که دارای این ویژگی می باشید او خیلی سریع به دام غلاب شما اسیر می شود.

 

7- مرد با ملاحظه

 

او مردی است که در ماشین را باز می کند، صندلی را برای او بیرون می کشد، پول شام را حساب می کند، مطمئن می شود که خانم  حتما دسر خود را سفارش دهد و همیشه با یک بیان منطقی و مودبانه برای بیرون رفتن از او در خواست می کند، هنگام بازگشت او را تا درب منزل همراهی می کند، برای احساسات او ارزش قائل است و می داند که چه موقع برای رفتن به منزل آمادگی دارد.

 

چرا این مرد غیرقابل اجتناب است: غافلگیر شدید؟ احتمالا فکر نمی کردید که یک مرد خوب و با فکر مورد توجه خانم ها قرار بگیرد. زمانیکه زن ها مردهای بد و بی ادب و شرور و کسانیکه به خود زحمت تلفن زدن را هم نمی دهند و بسیار بی توجه هستند را ملاتقات می کنند، مجددا اولویت های خود را از نو می چینند. البته خانم ها نیازمند رشد عقلی و بلوغ فکری هستند تا بتوانند به این نتیجه دست پیدا کنند. اما بالاخره تمام دخترخانم ها متوجه می شوند که مردی را باید انتخاب کنند که با آنها در طول یک رابطه دراز مدت خوب رفتار کند.

 

نکته قابل توجه

 

در اعمال هیچ کدام از خصوصیات اخلاقی مذکور زیاده روی به خرج ندهید و سعی نکنید که خود را فردی که نیستید جلوه دهید زیرا برای خانم ها این امر خیلی سریع آشکار می شود.

 

رمز موفقیت شما در این است که دلیل علاقه خانم ها به هر یک از ویژگی های بالا را به خاطر بسپارید و بدانید که از چه تیپ مردهایی قدردانی می کنند و بعد همه آنها را با هم مخلوط کنید و ببینید کدامیک از آنها برای شما مناسب تر هستند تا خانم ها به دلیل خصوصیات بدیع و نوظهورتان شما را مورد محبت و علاقه خود قرار دهند.

 

حالا متوجه شدید که ارزش وقت گذاشتن را داشت!

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 7 تيپ از آقايوني که خانمها نمي توانند در مقابل آنها


:: موضوعات مرتبط: هفت تيپ از آقايوني که خانمها نمي توانند در مقابل آنها , ,



بازدید : 151
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

آیا همیشه تلاش هایتان برای تاثیرگذاری بر روی همسرتان بی نتیجه می ماند؟ آیا او عصبانی می شود و تمام تلاش های شما را زیر سوال می برد؟

 

آقایون همیشه دوست دارند که نظر همسرشان را به خود جلب کنند، اما متاسفانه همانطور که در قسمت اول این مقاله هم گفته بودم، معمولا راه نادرست را انتخاب می کنند. به همین دلیل نمی توانند موفق شوند و به نتیجه دلخواهشان دست پیدا کنند.

 

در این قسمت 7 تصور غلط آقایون از کارهایی که تصور می کنند خانم ها دوست دارند، آمده است. با مطالعه آن در می یابید که کجای کارتان ایراد دارد. پس از خواندن متوجه می شوید که چرا دفعه قبل قرار ملاقات شما مطابق میلتان پیش نرفت.

 

آیا به خاطر برخی تصوران ذهنی غلط خودتان نبود؟

 

1- سعی می کنید تمام وقت خود را با او بگذرانید

 

دلیل نادرستی این عمل: درست است که او میل دارد بعضی مواقع در کنار شما باشد، اما اگر شما دائما برروی با هم بودنتان پافشاری کرده و سماجت به خرج دهید، خود را به صورت فردی نیازمند و وابسته جلوه می دهید و او به تدریج از شما اشباع می شود.

 

در عوض چه کاری انجام دهید: او احتمالا انتظار دارد که زمانی را در کنار هم به انجام کارهای مورد علاقه تان بپردازید و از وجود یکدیگر لذت ببرید، اما نباید خود را به زور در کارهایی که به شما ارتباطی ندارد، وارد کنید. مثل زمانی که با دوستانش به بیرون می رود یا جلسه ای دخترانه دارند. البته باید توجه داشته باشید که اگر به انجام کار خاصی علاقه ندارد، نباید او را به زورَ، وادار به آن نمایید.

 

 

2- میخواهید در نظافت کمک کنید اما همه چیز را به هم میریزید

 

دلیل نادرستی این عمل: گاهی اوقات لطف و مرحمت شما چندان موثر واقع نمی شود. به عنوان مثال آیا زمانی که تصمیم می گیرید شام درست کنید، قابلمه های کثیف را در دستشویی رها می کنید تا خانمتان آنها را بشوید؟ زمانیکه می خواهید وان و دستشویی را تعمیر کنید چرک و کثافت را بر روی زمین می ریزید؟ اگر چنین است نه تنها لطف و مرحمت شما هیچ سودی ندارد بلکه باعث خشمگین کردن او نیز می شود.

 

در عوض چه کاری انجام دهید: اگر می خواهید در کارهای خانه (و هر کار دیگری) به او کمک کنید، پیش از هر چیز باید مطمئن شوید که سودمند واقع خواهید شد. بهتر است به جای اینکه هر شب غذا درست کنید و توده ای از ظرف های کثیف را برایش یادگاری بگذارید، این کار را هر چند وقت یکبار انجام دهید، اما به درستی و با رعایت کمال نظافت.

 

3- تمام احساسات خود را به زبان می آورید

 

دلیل نادرستی این عمل: خانم ها مردهای احساساتی را دوست دارند، اما اگر مردی عواطف درونی اش را بیش از اندازه بروز دهد، به مزاج خانم ها سازگار نیست. صحبت کردن در مورد روابط گذشته، مسائل کاری، مشکلات خانوادگی جزء مواردی هستند که از شما یک فرد احساساتی و بی ثبات می سازند.

 

در عوض چه کاری انجام دهید: شما باید تعادل را نگه دارید : احساسات درونی خود را بدون اینکه بیش از اندازه عاطفی جلوه کنید، بروز دهید. بهترین راه برقراری تعادل این است که ببینید او تا چه حد احساسات درونی خودش را با شما در میان می گذارد؛ اگر او تمام داستان زندگیش را با شما در میان نمی گذارد پس شما هم ملزم به انجام چنین کاری نیستید.

 

4- بیش از اندازه صادق هستید

 

دلیل نادرستی این عمل: صداقت بیش از اندازه هم گاهی درد سر ساز می شود. به عنوان مثال اگر به او بگویید که آنقدرها که باید و شاید به دست پختش علاقه ندارید صرفا او را آزرده ساختید. او در مورد خودش احساس بدی پیدا می کند و رفته رفته علاقه خود را نسبت به شما از دست می دهد.

در عوض چه کاری انجام دهید: خوب دقت کنید زیرا این نکته از اهمیت خاصی برخوردار است: صداقت در مواردی نظیر خیانت، مسائل مالی و خانوادگی معنا پیدا می کند، و در مورد مطالب کوچکی نظیر " تو از این لباس خوشت می یاد؟" یا "فکر می کنی اون خانمه خوشگله؟" آنقدرها هم که فکر می کنید مهم نیست. گاهی دروغ های مصلحتی مفید تر از صداقت هستند. اگر صداقت بیش از اندازه سبب می شود تا همسرتان در مورد خودش احساس بدی پیدا کند در حالیکه یک دروغ جزئی همه چیز را حل کرده و رنجش خاطر را نیز از بین می برد، مطمئنا دروغ مصلحتی انتخاب مناسب تری است.

 

5- می خواهید تمام هزینه ها را پرداخت نمایید

 

دلیل نادرستی این عمل: دست و دلبازی خیلی خوب است اما اندازه ای دارد. یک خانم به این دلیل که شاید روزی از شما جدا شود و یا منتی بر روی دوشش نباشد، نیاز دارد که گاهی روی پای خودش بایستد. به این دلیل اصرار ورزیدن برای حساب کردن و پرداخت تمام هزینه ها کار درستی نیست و باعث می شود که او با شما راحت نباشد.

در عوض چه کاری انجام دهید: شما باید تعارف کنید؛ به ویژه در ابتدای شکل گیری رابطه. می توانید قدری پافشاری هم به خرج دهید اما بیشتر از دو مرتبه خوب نیست. بعد عکس العمل او را زیر نظر بگیرید و سعی کنید احساس ناخوشایندی در او ایجاد نکنید. اگر او واقعا می خواهد هزینه ها را پرداخت نماید، خوب می توانید دنگی بیرون روید.

 

6- با همسرتان وارد حمام می شود

 

دلیل نادرستی این عمل: شاید خیلی مواقع این کار را دوست داشته باشد، اما باید مواردی از این قبیل را نیز در نظر بگیرید: آیا روز بدی نداشته؟ احساس بدی ندارد؟ یا خواستهای جنسی شما باعث آزار و اذیت او نمی شود؟

 

در عوض چه کاری انجام دهید: خانم ها معمولا برای ایجاد آرامش و فراموش کردن مشکلات دوش می گیرند. پس سعی کنید حال و حوصله او را تشخیص دهید و بدانید که او در هر زمان نیازمند چیست. تصور نکنید که حمام رفتن او به منزله نوعی دعوتنامه جنسی است. فراموش نکنید که گاهی اوقات دوست دارد در خلوت و تنهایی خودش سیر کند.

 

7- هیچ گاه جدی نیستید

 

دلیل نادرستی این عمل: اگر در زمان عصبانیت برای در هم شکستن سکوت ناخوشایندی که بر جمع حکمفرماست، شروع کنید به تعریف کردن جوک های مسخره، او واقعا ناراحت شده و احساساتش جریحه دار می شود. در حقیقت او با مشاهده چنین واکنشی از جانب شما تصور می کند که قصد فرار کردن از واقعیت های زندگی را دارید و چیزی جز یک دلقک نیستید.

 

به راستی انتظار یک خانم چیست

اگر دائما در حال انجام رفتارهای آزاردهنده ذکر شده هستید ناراحت نباشید. تشخیص تمام نیازهای خانم ها کاری است بس دشوار اما پس از خواندن این مقاله شما می توانید خود را از گناهان کوچکی که هر کسی ممکن است به آنها آلوده باشد پاک کنید.

 

باور کنید که: اگر شما نکات مذکور را در زندگی خود به کار بندید او ممنون شما خواهد شد و برای عواطف و احساساتتان ارزش بیشتری قائل می شود. بنابراین اندکی درون گرا باشید و بعد به راه خود ادامه دهید، به طور قطع در تمام قرارهای خود پیروز خواهید شود.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 7 مطلبي که آقايون تصور ميکنند همسرشان دوست دارد


:: موضوعات مرتبط: هفت مطلبي که آقايون تصور ميکنند همسرشان دوست دارد , ,



6 عمل نا پسند آقايون در روابطشان با خانمها
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 156
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

آن روزها که تازه با او آشنا شده بودید، همیشه صورتتان را خوب اصلاح می کردید، لبخندهای زیبا می زدید، و در حضورش همیشه ادب را حفظ می کردید. اما حالا که دیگر آن روزهای اول به پایان رسیده است، دیگر هیچکدام از این مسائل را رعایت نمیکنید.

 

معمولاً وقتی یک رابطه طولانی می شود، مردها تنبل می شوند و دیگر آن کارهای کوچکی که به خاطر طرفشان انجام می دادند را کنار می گذارند. به جای آن شروع به انجام کارهایی می کنند که وقتی برای اولین بار طرفشان را ملاقات کردند، جرات انجام آن را نداشتند. بعضی از این تغییرات تا حدودی طبیعی هستند، ما بعضی دیگر واقعاً باعث عصبانیت و ناراحتی خانم ها می شود.

 

در اینجا به شش نمونه از این تغییرات که خانم ها دوست ندارند در رابطه شان با مردی ایجاد شود اشاره می کنیم. این تغییرات برای آنها تاحدی ناراحت کننده هستند که حتی ممکن است باعث برهم خوردن رابطه از جانب آنها شود. درست است که با گذشت زمان و صمیمی شدن بیبشتر با او می توانید احساس راحتی بیشتری در رفتارتان داشته باشید، اما حواستان باشد که این شش اشتباه را مرتکب نشوید.

 

 

1.  به وضعیت ظاهریتان رسیدگی نمی کنید

حال که  مدتی طولانی از رابطه تان گذشته است، تصور می کنید که اگر در بعضی کارهای مربوط به نظافت خود سهل انگاری کنید موردی نداشته باشد. البته درست است که اکنون که آشنایی کامل با یکدیگر دارید می توانید راحت تر نزد او لباس بپوشید، اما خاطرتان باشد که مرتب و پاکیزه بودن باعث می شود که جذابیت خود را برای همیشه پیش او حفظ کنید. اگر به ظاهرتان اهمیت ندهید، او تصور خواهد کرد که برایتان مهم نیست او در رابطه با شما چه فکری می کند. و باعث می شود که خیال کند دیگر به او اهمیت نمی دهید.

 

2.  نزد او باد شکم خالی می کنید

اکثر مردها وقت به حدی از صمیمیت با زنی می رسند، به خود اجازه می دهند که واکنش های فیزیکی خود را بدون رودربایستی نزد او انجام دهند. البته ممکن است اگر این کار گهگاه انجام شود، او ناراحت نشود، اما اگر این کارتان شکل عادت بگیرد مطمئناً ناراحت خواهد شد و تصور خواهد کرد که برای شما مثل یکی از دوستان پسرتان است، نه فردی خاص.

 

3.  تاریخ های مهمی مثل روز تولد و سالگردها را فراموش می کنید

اوایل برای روز تولدش بهترین سورپریزها و هدایا را تدارک می دیدید، اما حالا حتی یک زنگ هم به او نمی زنید. این کار شما برای او به این معناست که دیگر اهمیت برایتان ندارد و نادیده اش می گیرید. خاطرتان باشد که اگر باز هم مثل سابق تولدش را جشن بگیرید، باعث پایداری عشقتان خواهید شد.

 

4.  دیگر تحسینش نمی کنید

آیا هنوز هم وقتی مدل موهایش را تغییر می دهد یا لباسی جدید می خرد متوجه میشوید؟ اگر متوجه می شوید پس به او بگویید. اگر دیگر تحسینش نکنید، تصور خواهد کرد که به کلی فراموشش کرده اید. زن ها نیاز دارند که از جانب مردشان مورد تمجید و تحسین قرار گیرند و اگر این کار صورت نگیرد، او جای دیگری به دنبال این تمجید و توجه خواهد گشت.

 

5.  دمدمی مزاج می شوید

اگر سابقاً عادت داشتید که پیش او عصبانیتتان را کنترل کنید و حالا این کار را نمیکنید، پس حق دارد که ناراحت و رنجیده خاطر شود. او چون شما را فردی با ثبات شخصیت و اخلاق خوب دیده است، با شما آشنا شده، اما حال که به فردی عصبانی و بداخلاق تبدیل شده اید، حق ندارد که بهانه جویی کند؟

 

6.  سازش ندارید

سابقاً از اینکه وقتتان را با خانواده ی او بگذرانید خوشحال بودید، اما حالا دیگر تمایلی به این کار ندارید. اگر قبلاً فردی سازش پذیر بودید و حالا دیگر قابلیت انعطاف ندارید، باید درمورد این تغییر رویه ی خود بیشتر فکر کنید. این از همه ی تغییراتی که گفته شد برای خانم ها آزار دهنده تر است چون زنها ذاتاً افرادی قابل انعطاف هستند.

 

بی احساسی را کنار بگذارید

 

یکی از مزایای رابطه های طولانی مدت این است که دیگر ناچار نیستید تلاش کنید تا بتوانید او را تحت تاثیر خود قرار دهید. اما زیاده روی نکنید. اگر بتوانید اشتباهاتی که در بالا ذکر شد را مرتکب نشوید، می توانید مطمئن باشید که از چنگتان نخواهد رفت و همیشه پیشتان خواهد ماند .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 6 عمل نا پسند آقايون در روابطشان با خانمها


:: موضوعات مرتبط: شش عمل نا پسند آقايون در روابطشان با خانمها , ,



6 روش براي جبران صدمات عاطفي در زندگي مشترک
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 174
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

کامران و مونا تا مرز طلاق پیش رفته بودند. از ازدواج آنها 12 سال می گذشت ولی متاسفانه به جایی رسیده بودند که به هیچ وجه نمی توانستند با هم ارتباط برقرار کنند و در صورت هر گونه گفتگویی کار آنها به جر و بحث و دعوا کشیده می شد. این مرحله دقیقاً همان جایی است که روانشناسان آنرا به عنوان جدایی عاطفی نام نهاده اند. آنها به راحتی برای روزها با هم صحبت نمی کردند و هیچ کاری هم به کار هم نداشتند.

 

هر یک از آنها به گوشه خلوت خود پناه می برد و از درون احساس تنهایی می کرد، اما متاسفانه شیوه های ارتباطی آنها ضعیف بود و به هیچ وجه قادر نبودند که احساسات معنوی خود را به یکدیگر انتقال دهند. می توان گفت که آنها اصطلاحاً درگیر یک "جنگ سرد" شده بودند و هر یک از طرفین منتظر بود تا طرف دیگر اولین حرکت را انجام دهد و یخ های موجود را بشکند.

 

این زوج هم مانند خیلی از زوج های دیگر توانایی رفع و جبران آسیب هایی را در طی یک درگیری به هم وارد می ساختند را نداشتند.

 

بر اساس تحقیقاتی که در زمنیه ازدواج و خانواده صورت پذیرفته است، پژوهشگران به این نتیجه دست پیدا کرده اند که دعوا و جر و بحث در هرخانواده ای وجود دارد، اما نکته ای که میان زوج های موفق و نا موفق تفاوت ایجاد می کند، توانایی جبران آسیب هایی است که در طی دعواهای خانوادگی به یکدیگر وارد می آورند.

 

هر دو طرف باید این توانایی را داشته باشند که اشتباهات خود را جبران کنند و اگر کار نادرستی انجام داده باشند، عذر خواهی کرده و اصطلاحاً از دل همسر خود در بیاورند.

 

به هر حال انسان ها جایز الخطا هستند و این امکان وجود دارد که در روابط خود به دلایل مختلف دچار اشتباهاتی شوند. ممکن است روز بدی را سپری کرده باشند، تحت فشار و استرس بی سابقه ای قرار گرفته باشند، و یا دچار سوء تفاهم شده و قضاوت نادرستی داشته باشند.

 

به جای اینکه از نظر عاطفی ارتباط خود را با طرف مقابل قطع کنید و همچنان عصبانی باقی بمانید، اگر احساس می کنید که تا حدی مقصر هستید، سعی کنید اشتباه خود را جبران نمایید.

 

و اگر هم فردی هستید که مورد آسیب و لطمه قرار گرفته اید، باید سعی کنید راهی را پیدا کنید که بتوانید عذر طرف مقابل را قبول کرده و از خطای آنها گذشت کنید. باید متوجه شوید که قصد طرف مقابل صرفاً بهبود شرایط است.

 

1- عذر خواهی کنید

 

عذر خواهی صادقانه و صمیمانه معجزه می کند. به ویژه اگر جزء افرادی باشید که معمولاً به سختی قبول می کنند که اشتباه کرده اند.

 

می توانید چیزهایی از این قبیل بگویید: متاسفم، عذر می خواهم، کاری که انجام دادم واقعاً احمقانه بود، نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده بود.

 

2- عواطف خود را با او در میان بگذارید

 

صادق باشید و احساساتی که باعث ایجاد عصبانیت در شما شده است را با طرف مقابل در میان بگذارید. از ترس ها، ناراحتی ها و ناامنی های خود با او حرف بزنید. زمانیکه شریک زندگیتان از احساسات درونیتان اطلاع پیدا کند، خیلی راحت تر میتواند با شما ارتباط برقرار کند تا اینکه فقط شاهد عصبانیتتان باشد.

 

در میان گذاشتن چیزهایی که در قلب و ذهنتان می گذرد، می تواند اختلاف زیادی را در بهبود رابطه ایجاد کرده و نزدیکی و صمیمت بیشتری را میان شما ایجاد کند.

 

 

می توانید بگویید: زمانیکه عصبانی می شوم واقعاً نگران دخترمان می شوم. نمیخواهم اذیتت کنم، فقط نمی دانم چرا یکمرتبه خونسردی خودم را از دست میدهم.

 

3- با نگرش همسرتان آشنا شوید

 

حتماً لازم نیست دیدگاههای او را تمام و کمال بپذیرید، فقط کافی است از آنها اطلاع داشته باشید تا در زمان بروز مشکل، با فشار و تعارض کمتری روبرو شوید. با این کار همسرتان متوجه می شود که به او اهمیت می دهید و به حرف هایش گوش میکنید. با این کار می توانید مشکلات را از دیدگاه آنها نیز تحلیل و بررسی کرده و با آنها اظهار همدردی و همفکری کنید.

 

 

می توانید بگویید: متوجه می شوم تو چه می گویی، منظورت را گرفتم، من تا کنون به قضیه اینطوری نگاه نکرده بودم.

 

 

4- مسئولیت قسمتی از اشتباهاتتان را به گردن بگیرید

 

کمتر اتفاق می افتد که در یک درگیری یکی از طرفین 100% مقصر باشد. همه جر و بحث ها مانند یک رقص دو نفره است که هر کدام از طرفین با حرکات متعدد در آن شرکت میکنند. عدم توانایی در قبول مسئولیت، حقیقتاً فرو رفتن در لاک تدافعی است و هیچ مشکلی را حل نمی کند.

 

 

می توانید بگویید: من نباید یک چنین کاری را انجام می دادم، من فکر می کنم هر دو نفرمان مقصر هستیم و به جر و بحث ها دامن زدیم، متوجه می شوم که چرا یک چنین واکنشی نسبت به من نشان دادی.

 

5- به توافق برسید

به جای اینکه بیایید و در مورد اختلافات گذشته خود با هم بحث کنید، بر روی مشکلی که به تازگی برایتان اتفاق افتاده تمرکز کنید و سعی کنید که آنرا حل نمایید. به عنوان مثال شاید شیوه های تربیتی شما دو نفر متفاوت باشد، اما بر روی این مسئله که باید فرزندان سالمی را تربیت کرده و تحویل جامعه دهید با هم به توافق می رسید.

 

می توانید بگویید: ما هدف مشترکی داریم، شاید بر روی تکنیک های به کار گرفته شده با هم توافق نداشته باشیم اما هر دو به دنبال یک نتیجه هستیم.

 

6- قول بدهید که رفتارتان را عوض می کنید

 

متاسفم اما اگر دائماً بخواهید رفتارهای زننده خود را تکرار کنید، کار به جایی نمیبرید. باید رفتار خود را تغییر دهید که طرف مقابل بتواند قبول کند که شما در شرف تغییر کردن هستید.

 

چیزهایی از این قبیل بگویید: از این به بعد قول می دهم که نیم ساعت زودتر از خواب بلند شوم، اگر خواستم دیر بیایم حتماً زنگ می زنم و اطلاع می دهم، از این به بعد در میهمانی ها در خوردن نوشیدنی زیاده روی نمی کنم.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 6 روش براي جبران صدمات عاطفي در زندگي مشترک


:: موضوعات مرتبط: شش روش براي جبران صدمات عاطفي در زندگي مشترک , ,



6 رفتار که هر رابطه اي را از بين مي برد
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 190
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

پیدا کردن کسی که بتوانید رابطه خوبی را با او ادامه دهید واقعاً یک نعمت است. وقتی با این فرد خاص وارد رابطه شدید، همیشه یادتان باشد که احترام به حریم شخصی و حفظ اعتماد برای بقای یک رابطه سالم از ضروریات است. اگر برخی حد و مرزهای رفتاری که اعتماد طرف مقابلتان را خدشه دار می کند، نادیده بگیرید، آسیبهای جبران ناپذیری به رابطه تان با او وارد می کنید.

 

من بعنوان یک راهنما و مشاور در زمینه دوستیابی هیچوقت قوانین سخت و سریع را برای روابط توصیه نمی کنم. با این وجود در این مقاله برخی از رفتارهایی را برایتان عنوان می کنم که بدون شک هر نوع رابطه ای را از بین خواهد برد. پس برای اینکه به شما کمک کنیم دیوار اعتماد رابطه تان را خراب نکنید، در زیر به 6 رفتار بسیار زیان آور برای رابطه اشاره می کنیم که تا می توانید باید از انجام آن دوری کنید:

 

1) کاوش در اطلاعات خصوصی

 

اگر شک کرده اید که طرف مقابلتان به شما خیانت می کند، آیا این اجازه را به شما می دهد که ایمیل های خصوصی او را چک کنید؟ یا پیام های گوشی همراهش را بخوانید؟ یا پروفایل شخصیش را وارسی کنید؟ پاسخ همه این سوال ها منفی است.

 

هیچوقت به هیچ قیمتی نباید درایمیل ها، اس ام اس ها و شماره های طرف مقابلتان کاوش کنید. بااینکار نه تنها اعتماد او را به خودتان از بین می برید، بلکه اعتماد او را به همه آن کسانیکه ایمیل ها و اس ام اس ها را برایش گذاشته اند خدشه دار می کنید.

 

2) گفتن دروغ مصلحت آمیز

 

دروغ گفتن در یک رابطه تحت هر شرایطی بد است، گرچه همه ما همیشه اینکار را انجام میدهیم. اینکه برای جلوگیری از ناراحت شدن طرف مقابلتان به او دروغ بگویید، شاید به نظرتان تصمیم عاقلانه ای بیاید. اما واقعیت این است که وقتی آن دروغ برملا شود، که همیشه غیرقابل پیشگیری است، با اینکار چاله ای عمیقتر برای خودتان خواهید کند. وقتی گرفتار چنین موقعیتی شوید، بخواهید و نخواهید طرفتان را آزرده خاطر خواهید کرد و همه آنچه سعی داشتید با دروغ گفتنتان از آن جلوگیری کنید، به خاطر این فریبتان، حتی بدتر هم اتفاق می افتد. توصیه من این است که همیشه و در همه شرایط با طرفتان روراست و صادق باشید.

 

3) جاسوسی کردن

 

هیچوقت نباید در وسائل خصوصی طرفتان (مثل کمدش، کیف پولش، دفترچه حساب پس اندازش و ...) کنکاش کنید. علاوه بر این، هیچ طوری نمی توانید این کنجکاوی را برایش توجیه کنید. مهم نیست که به چه چیز شک کرده باشید، برای تایید یا رد آن شک نباید در وسائل شخصی طرفتان جاسوسی کنید. وسائل شخصی او جزء حریم خصوصی او هستند و باید خصوصی و محرمانه بماند مگراینکه خودش به شما اجازه دیدن آنرا بدهد. این رفتار یکی از مخرب ترین رفتارها برای برهم خوردن روابط است که به کلی اعتماد طرف مقابل را به شما خراب می کند و باعث می شود او دیگر هیچوقت نتواند به شما اعتماد و اطمینان کند.

 

4) بازی کردن نقش کارآگاه های خصوصی

 

یکی دیگر از راه های بدی که مردم سعی می کنند برای تایید رفتار مشکوک طرفشان از آن استفاده کنند این است که با تلاش برای گرفتن مچ طرف حین انجام آن عمل، نقش کارآگاه های خصوصی را بازی می کنند. این رفتار چه با رفتن در خانه او، در باشگاهش با محل کارش برای مطمئن شدن از بودن اتومبیلش در آنجا باشد یا دنبال کردن او با ماشین، عملی است که تحت هیچ شرایطی نباید مرتکب شوید. حتی اگر کاملاً مطمئن هستید که طرفتان چیزی را از شما پنهان می کند، تعقیب کردن راه پی بردن به آن نیست. اگر او متوجه شود که چندین و چند ساعت او را با ماشین دنبال می کرده اید مطمئناً هیچوقت دیگر به شما اطمینان نخواهد کرد.

 

5)  فرستادن دیگران برای انجام دستوراتتان

 

هیچوقت از یک دوست یا هر کس دیگری نخواهید که برای شما درمورد او اطلاعات جمع آوری کند. این یعنی هیچوقت کسی را نفرستید که دور و بر او بپلکد، حین کار از او عکس بگیرد، به تلفن ها و مکالمات او گوش دهد و از رمز و راز او شما را باخبر کند. همه اینکارها نه تنها اعتماد طرف مقابلتان را به شما از بین می برد بلکه بی اعتمادی شما را هم به او آشکار می کند.

 

6) چک کردن مداوم

 

یکی از مهمترین راه هایی که نشان می دهد شما به کلی به طرفتان بی اعتماد هستید، رفتارهای پارانوئیدی و وسواسی است. بااینکه تماس گرفتن با طرفتان به طور مرتب مسئله ای کاملاً نرمال است اما اگر پشت هم به او زنگ بزنید و او را چک کنید که کجاست و چه می کند اصلاً خوشایند نیست. مثلاً اگر طرفتان نتواند چند ساعت تلفنش را جواب بدهد و بعد که به گوشی همراهش دسترسی پیدا کرد ببیند که 50 بار با او تماس گرفته اید، نه تنها در نظرش فردی وسواسی جلوه می کنید که به زمین و زمان شک دارد، بلکه نشان می دهد که هیچ اعتمادی هم به او ندارید.

 

پس اگر خدای ناکرده به طرفتان مشکوک شدید که چیزی را از شما پنهان میکند، به جای اینکه مخفیانه به دنبال پاسخ آن بگردید، رک و راست با او در این رابطه صحبت کنید. حتی اگر دفعه اول که از او خواستید، نخواهد که به شما جواب درستی بدهد، بار  دوم یا سوم این احتمال وجود دارد که شانس حرف زدن در این مورد را با او پیدا کنید. یادتان باشد اگر افکارتان را آزادانه با او درمیان بگذارید خیلی بهتر از آن است که بفهمد یکی از رفتارهای بالا را مرتکب شده اید.

 

مهم نیست که چقدر عشق در رابطه تان وجود داشته باشد، اگر اعتماد نباشد، این عشق ماندگار نخواهد بود. از بین بردن اعتماد هیچوقت رابطه را جلو نمی برد. درواقع، بااینکار فقط موجب برهم خوردن رابطه می شوید. نکته آخر که ذکر نکردم بدترین رفتاری است که هر رابطه ای را به  نیستی می کشاند و آن هم خیانت است.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 6 رفتار که هر رابطه اي را از بين مي برد


:: موضوعات مرتبط: شش رفتار که هر رابطه اي را از بين مي برد , ,



بازدید : 169
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

خیلی ها بارها از من سوال کرده اند که آیا می توان دوباره به وضع سابق برگشت؛ یعنی همه چیز دوباره مثل روز اول آشنایی یا روز اول عاشق شدنمان شود؟

 

پاسخ من این است: شما نمی توانید برای تمام عمر عاشق شوید. بالاخره یک روز می آید که از عشق بیرون می آیید. تغییر تنها مسئله دائمی و ثابت در دنیاست. زندگی همیشه آنطوری که هست نمی ماند.

 

به دلیل همین تغییر است که زندگی همیشه زیبا است.

 

اما به خاطر ایمانتان می توانید تا پایان عمر کنار هم بمانید.

 

برای اینکه رابطه تان را بادوام نگه دارید، باید یاد بگیرید چطور به دعواها و مشاجراتتان پایان داده و اختلافات را از میان بردارید.

 

1. مراقب اوقاتی باشید که می خواهید با قدرت هر چه تمامتر حرف خودتان را به کرسی بنشانید.

 

 از بحث کردن با او درمورد اینکه کجا می رود و کجا می آید، چرا برای بچه ها به اندازه کاف یوقت نمی گذارد، چرا آنطور که شما دوست دارید جلوی دوستانتان رفتار نمی کند، چرا مدل موهایش را آنطوری درست می کند و از این قبیل، خودداری کنید.

 

باید بفهمید که با این کارها فقط می خواهید همسرتان را آنطور که خودتان دوست دارید بسازید، نه طوری که خودش دوست دارد زندگی کند.

 

2. بدانید که وقتی احساس آزردگی یا رنجیدگی می کنید، این احساس واکنش خودتان است.

 

یک روز صبح ممکن است با حس ناراحتی به سر کار بروید، یا به خاطر یک تجربه بد، احساس کنید که اعتماد به نفستان به شدت پایین آمده است.

 

همسرتان جلو می آید و در آغوشتان می گیرد، و بعد حس خوبی نسبت به خودتان پیدا می کنید.

 

اما امروز نه. امروز دچار تردید، اضطراب و ناامنی درمورد خودتان شده اید و عمل همسرتان را اشتباه می گیرید و ناراحت می شوید. اینجاست که دعواها و قهر کردن ها شروع می شود.

 

پس یادتان باشد. اگر احساس می کنید از نظر عاطفی ناراحت و آزرده خاطر هستید، همه اش به خاطر رفتار و حرف های دیگران نیست، به رفتار و واکنش خودمان هم بستگی دارد.

 

3. به خودتان یادآور شوید که قدرت متوقف کردن همه چیز را دارید.

 

اگر دوست داشته باشید با واقعیت روبه رو شوید و واکنشی درست و مناسب انتخاب کنید، مطمئناً خواهید توانست رابطه تان را با همسرتان بادوام نگه دارید.

 

این را همیشه به یاد داشته باشید: هیچ کس به مسائل آنطور که واقعاً هست واکنش نشان نمی دهد، بلکه به تصاویر و افکاری از آن مسئله که ساخته و پرداخته خودشان است واکنش نشان می دهند.

 

اکثر اوقات، رفتار و واکنش های همسر شما واقعاً به منظور ناراحت کردن یا دلسرد کردن شما نیست، فقط به این دلیل است که او آن مسئله یا مشکل را به طریقی متفاوت از شما می بیند و درک می کند.

 

همیشه از خودتان بپرسید، چرا او (همسرتان) اینطور رفتار کرده است؟

 

4. نظرات خودتان را به واقعیت نچسبانید.

 

 واقعیت: خانمتان می خواهد کمی آزادی بیشتری داشته باشد و کمی از شما فاصله بگیرد. نظر شما: رابطه ما دیگر هیچ اهمیتی برای او ندارد.

 

 واقعیت: دوست پسرتان غذایی که خودش دوست دارد را سفارش می دهد. نظر شما: او هیچوقت فکر نمی کند که من امروز دوست دارم چه بخورم.

 

واقعیت: شوهرتان از سر کار که برمی گردد لباسهایش را روی تخت ولو می کند. نظر شما: این کار را عمداً برای اذیت کردن من انجام می دهد.

 

با این طور فکر کردن آشوبی راه می اندازید. همین مسائل پیش پا افتاده است که منجر به جر و بحث و دعواهای شدید می شود.

 

از خودتان بپرسید، آیا دارید به نظرات خودتان واکنش می دهید؟

 

5. با خودتان تمرین کنید که بتوانید همسرتان را با شخصیت خود تحت تاثیر قرار دهید.

 

یک چیز را می دانید؟ خیلی از آدم ها خودشان را آنقدر پست و ناتوان می بینند که فکر می کنند نمی توانند یک دعوا و مرافعه با همسرشان را حل کنند.

 

پس چه می کنند؟ به این دعوا و مشاجره همینطور ادامه میدهند.

 

فقط کافی است به خودتان یادآور شوید که دو نفر آدم متفاوت، ممکن است به شکل متفاوتی به یک مسئله نگاه کنند. اگر دیدید که به خاطر یک مسئله خیلی کم اهمیت به دعوا و مشاجره ادامه می دهید، تصمیم بگیرید که همان موقع این بحث الکی را متوقف کنید. با خودتان بگویید که ارزشش را ندارد به خاطر موضوع به این کم اهمیتی، رابطه فوق العاده خودتان را خراب کنید.

 

یادتان باشد، یک رابطه لزوماً به این معنا نیست که هیچوقت نباید با طرف مقابلتان

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 5 راه ساده براي خاتمه دادن به اختلافات و مرافعات


:: موضوعات مرتبط: پنج راه ساده براي خاتمه دادن به اختلافات و مرافعات , ,



5 اصل براي حل مشلات روابط زناشويي
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 205
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

آیا شما و همسرتان همیشه در مورد تمام مسایل از قبیل بیرون رفتن برای شام، باز گذاشتن درپوش خمیر دندان و یا تربیت بچه ها با یکدیگر مشاجره میکنید؟ دکتر جانسون نویسنده کتاب "مشکلات عشق و ازدواج" میتواند شما را در این زمینه راهنمایی کند. به وسیله 5 اصل مهم شما یاد میگیرید که چگونه ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.

این اصول بنیان های خانوادگی زیادی را از خطر نابودی نجات داده اند.

 

مقدمه: راه حل حقیقی در رفع مشکلات

اولین مرحله مصالحه و سازش است. شما باید از فریاد زدن و سرزنش کردن به شدت پرهیز کنید و به نظرات و عقاید یکدیگر احترام بگذارید. مرحله دوم شناسایی مشکل و مطرح کردن آن است. این دو مرحله قبل از شروع هر بحثی باید انجام شوند در غیر این صورت هیچ گاه موفق به سازش نخواهید شد. زمانیکه آمادگی ورود به مرحله سوم را پیدا کردید می بایست بر روی چند مطلب با یکدیگر به توافق برسید.

 

اصل اول: در طول بحث برای شکست ها و پیروزی های یکدیگر چوب خط نیندازید.

متاسفانه این یکی از شایع ترین مشکلاتی است که اغلب زوج ها مرتکب آن میشوند. هنگامیکه یکی از طرفین دچار اشتباهی شد طرف مقابل آن را در ذهن خود ثبت میکند تا در یک موقعیت مناسب آن را بازگو کند. وقتی یکی از آنها شروع به گله و شکایت میکند دیگری هم آرام نمی نشیند و هر آنچه را در ذهن خود ثبت کرده است باز گو میکند گویی با این عمل موفق تر از میدان بیرون می آید. در یک چنین وضعیتی حساب کردن برد و باخت ها به صورت مهمترین عامل در می آید و هر دو طرف از حیطه بحث اصلی خارج می شوند. روزی یکی از دوستانم به من گفت: "من این هفته توانستم چهار بار حرفم را به کرسی بنشانم در حالیکه همسرم تنها دو بار توانست این کار را انجام دهد."  او هیچ اهمیتی به درست یا غلط بودن کار خود نمی داد، فقط میخواست حرف آخر را خودش بزند. عده ای فرصت دادن به شریک زندگی را ضعف شخصیتی به حساب می آورند. چنین رفتاری باعث جدایی و دور شدن زوجین از یکدیگر و در نهایت ایجاد تنفر میشود.

 

مصالحه و سازش به معنای وجود ضعف در شخصیت افراد نیست. هرزگاهی چند اجازه رشد کردن را به طرف مقابل بدهید. نفس خود را به مبارزه دعوت کنید تا روح شما از هرگونه عیب و زشتی به دور باشد. اگر با کله شقی تمام تنها به جمع کردن امتیاز در یک رابطه بیندیشید دیگر قادر به دیدن مشکلات اصلی نخواهید بود و تصمیمات نادرستی اتخاذ میکنید که به زندگی مشترکتان صدمات جبران نا پذیری خواهد زد.

 

اصل دوم: طرز حرف زدن عامل مهمی در تعیین نتیجه هر گونه بحثی است.

حتی اگر حق با شما باشد، اگر به روش صحیح آن را مطرح نکنید ممکن است حق مسلم خود را از دست بدهید. پس سعی کنید شیوه درست را برگزینید. اصلا خوب نیست که با به کار بردن لغات و اصطلاحات توهین آمیز شریک زندگی خود را مجبور به دفاع کنید. واکنش طبیعی نسبت به حمله و تجاوز از دو حال خارج نیست: یا فرد متقابلا تصمیم به مبارزه میگیرد و یا اینکه به لاک دفاعی فرو می رود که در هر دو حالت مشکل به شیوه منطقی حل نخواهد شد.

 

از کلمات "همیشه" و "هرگز" استفاده نکنید.گفتن جمله هایی ازقبیل "تو هرگز در کارهای خانه کمک نمیکنی" از آغاز ایجاد هرگونه بحث منطقی را مختل میکند. بیشتر شبیه این است که شما قصد مبالغه داشته و می خواهید شخص مقابل را به مبارزه دعوت کنید. پاسخ  به شما چیزی جز این نیست: "این درست نیست، دو هفته پیش بود که من تمام خانه را تمیز کردم و بچه ها را به مدرسه بردم" و کل بحث به جریان تو بگو من بگو تبدیل می شود و از دایره بحث اصلی خارج میشوید.

 

بنابراین از به کار بردن لغاتی که معنای کلی و قطعی دارند خودداری کنید. جمله بالا را میتوان با فرم متفاوتی به این شکل بیان کرد: "من می خواستم راجع به سهم تو در کارهای خانه صحبت کنم؛ لطفا مرا هم در اولویت قرار بده؛ بعضی وقت ها فکر می کنم خانواده، دوستان و همکارانت نسبت به من ارجع تر هستند."

 

دشنام و ناسزا با صدای بلند. بعضی از انسانها با این باور رشد می کنند که هر کس پرخاشگرتر باشد و با صدای بلندتری صحبت کند، قدرتمندتر بوده و می تواند توجه بیشتری را بخود جلب کند. این شیوه برای تهدید و ارعاب و بی ارزش کردن همسرانتان بی نظیر است اما با این کار شما فقط آنها را عصبانی میکنید، بعد از مدتی هم نسبت به شما بی میل خواهند شد. شاید جرات بازگو کردن این مطلب را در مقابل چشمان شما نداشته باشند اما بیحرمتی در نهانشان باعث ایجاد انزجار و تنفر از شما میگردد.

 

هر بار که یکی از زوجین مورد آزار دیگری قرار گیرد و خاطرش از او آزرده شود نه تنها مشکل اصلی حل نمی شود بلکه لکه های جبران ناپذیری نیز بر روی پرده روابطشان به وجود می آید که خود باعث فروپاشی بنیان خانواده می گردد. هنگام شنیدن کلمات توهین آمیز به شخص مقابل بگویید: "اگر بخواهی به این طرز صحبت کردن ادامه دهی من نمی توانم با تو گفتگو کنم." و بعد پیشنهاد کنید تا  بحث به زمان دیگری که هر دو طرف از آرامش کامل برخوردارند موکول شود. ولی اگر متقاعد نشد و تجاوز خود به حریم شما را ادامه داد، تصمیم گیری با شماست. از خود بپرسید آیا می توانید با کسی که بی شرمانه به حقوق شما تجاوز میکند، زندگی کنید؟!

 

 تهدیداتی نظیر "و اگر نه...!!"

 

بسیاری از افراد هستند که همیشه از ضمیمه کردن یک جمله تهدید آمیز به آخر سخنان خود لذت می برند. برای مثال می گویند " تو بهتر است کارها را مطابق میل من انجام دهی واگرنه...!!" آنها ظاهرا احساس می کنند که نیاز خود را از این طریق مرتفع می سازند اما اگر در مقابل جوابی مانند "و اگر نه چه کار میخواهی بکنی؟؟" دریافت کنند آنگاه؟!...  در این لحظه که شما بی توجهی همسرتان را نسبت به تهدید خود می بینید چه کاری میتوانید انجام دهید؟ باز هم به فکر تلافی می افتید. مشکل اینجاست که عدده معدودی پاسخ مثبت به اینگونه تهدیدها  می دهند و سایرین تنها به این دلیل که ثابت کنند هیچ گاه مجبور به انجام عملی نیستند دقیقا کار مخالف نظر شما را انجام می دهند. اگر زمان عمل به گفته هایتان فرا برسد، چه کار می کنید؟ عقب نشینی میکنید و یا به جنگ با همسرتان ادامه میدهید؟

 

طور دیگر به قضیه نگاه کنید و طرز برخورد خود را تغییر دهید. آگاه ساختن طرف مقابل از نتایج کار خود عملی عاقلانه است اما باید با ملایمت بیان شود، مثلا: "اگر طبق خواسته من عمل نکنی موجب میشود که من ...." اگر او در انجام خواسته شما قصور کند حداقل شما او را از نتیجه کارش آگاه ساخته اید.

 

اما شما چطور میتوانید از نتیجه کار مطمین باشید؟ چطور همه چیز بر وفق مراد شما پیش خواهد رفت؟ راههای زیادی برای انتقال افکار وجود دارد که مهمترین آنها "گفتار" است. شما به وسیله گفته های خود میتوانید شخص مقابل را متوجه کلیه آمال درونی خود بکنید. به کار بردن جمله های زیر میتواند مشکل هر رابطه ای را به آسانی برطرف کند:

 

-- چیزی هست که برای من اهمیت زیادی داره، اگر ممکن باشه میخواستم امروز در موردش باهات صحبت کنم.

 

-- من فکر میکنم ما دو تایی از پس این مشکل بر می آییم.

 

-- تحمل این قضیه واقعا برای من سخته، فقط میخواستم نظرمو در مورد این مطلب با تو در میون بذارم.

 

-- فقط میخوام به من گوش بدی و تا وقتی حرفام تموم نشده قضاوت نکنی.

 

-- اصلا لازم نیست تمام مشکلات همین حالا حل بشه، فقط می خوام حرفامو بشنوی.

 

اصل سوم: در یک زمان خاص تنها بر روی یکی از مشکلات خود تمرکز کنید تا به نتیجه برسید.

یکی از اساسی ترین مشکلات من هنکام روان درمانی زوج ها، دور نگه داشتن آنها از خلط کردن چند مبحث مختلف است. موشکافی و تجزه تحلیل چند مساله مهم در آن واحد غیر ممکن است. و تنها دلیل شکست در راه حل مشکلات آمیختن آنها با یکدیگر است. به تازگی من و همسرم در مورد مسایلی پیرامون مدیریت مالی زندگی به مشکل بر خوردیم و بحث و جدال را شروع کردیم. سپس تصمیم گرفتیم با قضیه منطقی برخورد کنیم. اشتباهاتمان را پذیرفتیم و به موضوع بحث اصلی پرداختیم. البته برای رسیدن به نتیجه مطلوب کمی تلاش لازم است.

 

با تمرکز بر روی یک موضوع مشخص میتوانید خیلی زود به نتیجه برسید. شاید در نگاه اول کمی مشکل به نظر برسد اما ارزش توجه بیشتر را دارد. شاید شریک زندگیتان با پرداختن به یک موضوع دیگر شما را از ریل اصلی خارج کرده و به بیراهه بکشاند. صحبت کردن پیرامون مسایل مختلف روشی موذیانه برای تغییر موضوع بحث است. هر زمان با چنین مشکلی مواجه شدید به عنوان مثال بگویید: "اجازه بده در حال حاضر به این موضوع بپردازیم و -------- (موضوع بعدی) را برای یک وقت دیگر بگذاریم."

 

اصل چهارم: زمان و فضای مناسبی را برای بحث و مذاکرات خود در نظر بگیرید.

همیشه زمان و مکان مناسبی برای حل مشکلات شما وجود دارد. ابتدا مکان: دقیقا نمی توان گفت کدامیک از اتاق های خانه مناسب است، فقط کافی است برای هر دو نفر فضایی آرام بخش باشد. ممکن است برای عده ای میز آشپزخانه و برای سایرین اتاق خواب باشد. توجه داشته باشید که هیچ گاه در ملا عام و یا خانه دوستان و آشنایان بحث خانوادگی را شروع نکنید. چنین گفتگوهایی ارزش برگزاری در یک مکان مناسب را دارند.

 

 سهل انگاری در انتخاب یک مکان مناسب بزرگترین اشتباه است که متاسفانه بسیاری از زوج ها مرتکب آن می شوند.

 

انتخاب زمان مناسب به اندازه مکان از اهمیت ویژه برخوردار است. در این مبحث می بایست سه امر اساسی مورد توجه قرار گیرد.

 

اولا شما باید (و واقعا باید) مشکلات را در نقطه شروع شناسایی کنید تا قدرت داشته باشید قبل از اینکه به یک خصوصیت اخلاقی در فرد مقابل تبدیل شوند آنها را رفع کنید. بسیاری از افراد پس از اینکه طرف مقابل برای بیستمین بار مرتکب اشتباهی میشود، احساس ناراحتی می کنند که دیگر آن زمان بسیار دیر است. هر چه طرف مقابل مدت زمان بیشتری به کار اشتباه خود ادامه دهد شما باید نیروی بیشتری صرف کنید تا بتوانید او را از این عمل باز دارید. اگر دست روی دست بگذارید و توقع داشته باشید که همه مسایل به خودی خود حل شوند هیچ گاه نباید انتظار داشته باشید تا خواستهای شما برآورده شود و نیازهایتان مرتفع گردد.

 

ثانیا مطمئن شوید که به اندازه کافی زمان هست تا بتوانید به طور کامل به موضوع مورد بحث بپردازید. عده زیادی از بیماران من مسایل بسیار مهم را درست در زمان خاتمه جلسه بیان می کنند و بعد از اینکه من به آنها پایان جلسه را اعلام میکنم آنها عصبانی میشوند. مورد مشابه در روابط خانوادگی وجود دارد. شروع بحث هنگام خروج از منزل یا رفتن به محل کار بی فایده است. البته توجه داشته باشید اگر بحث برای مدت زمان زیادی به تعویق افتد ممکن است مشکل شما به دست فراموشی سپرده شود و برای همیشه حل نشده باقی بماند. بنابراین زمان مناسبی را برای شروع بحث رودر رو انتخاب کنید. (مکالمه تلفنی به اندازه کافی اثر بخش نیست.)

 

ثالثا اگر ساعت ها بر روی مشکل خود بحث کردید و به نتیجه مطلوب نرسیدید، شاید وقت آن رسیده باشد که جلسه را تعطیل کنید و ادامه آن را به زمان دیگری موکول کنید. زمانیکه هر دو طرف خسته باشند ممکن است بحث به حاشیه کشیده شود؛ پس بهتر است بر سر این مساله با یکدیگر توافق کنید و ادامه بحث را زمانی که هر دو طرف از آمادگی کامل برخوردار بودند ادامه دهید.

 

اصل پنجم: اگر نسبت به همسر خود بی اعتنایی کردید و او را آزرده خاطر ساختید؛ از او عذرخواهی کنید.

عذرخواهی یک عمل کوتاه و شیرین است. هیچ کس کامل و بی عیب نیست. گاهی پیش می آید که دانسته و یا نادانسته به احساسات طرف مقابل خود لطمه می زنید. ممکن است در آن لحظه ارواح خبیثه شما را احاطه کرده باشند اما چیزی که اهمیت دارد این است که در حال حاضر پشیمان هستید. غرورتان را کنار بگذارید و از همسرتان طلب بخشش کنید.در شرایط مشابه هنگامیکه شما نیز مورد بد رفتاری و بی احترامی قرار گرفتید، می توانید انتظار عذرخواهی از جانب همسرتان را داشته باشید.

 

ممکن است شما والدینی داشتید که برای حقوق یکدیگر ارزشی قائل نبودند، به حریم شخصی یکدیگر تجاوز میکردند و مشکلات زندگی روابط آنها را به راحتی پایمال میکرد. من حاضرم با شما شرط ببندم که آنها هیچ گاه از یکدیگر عذرخواهی نمی کردند. پس متفاوت باشید. اشتباهات خود را قبول کنید تا از هر قید و بندی به دور باشید. برای شریک زندگی تان ارزش قائل باشید و اجازه ندهید تا مشکلات سرانجام ناخوشی را برای شما به همراه داشته باشند.

 

اصول و فنون یاد شده را می توانید در زمینه حل کلیه مشکلات خود به کار گیرید تا در حل تمام مشکلات روابط زناشویی خود به موفقیت دست پیدا کنید. 

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 5 اصل براي حل مشلات روابط زناشويي


:: موضوعات مرتبط: پنج اصل براي حل مشلات روابط زناشويي , ,



5 اشتباه زنان که باعث تنها ماندن آنها ميگردد
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 256
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

آیا از دیدارهایی که منجر به برقراری رابطه نگردیده اندخسته شده اید؟ آیا از برخورد با مردانی که آشکارا آمادگی سرسپردن در عشق را ندارند، نا امید گشته اید؟

 

اگر در یافتن جفت خود منتهای کوشش خود را نموده اید و در این زمینه بموفقیت چندانی دست نیافته اید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که درباره دیدگاهتان نسبت بجستجوی عشق حقیقی تجدید نظر کنید. در این بخش با پنج اشتباه متداول زنان در بازی عشق آشنا میشوید. اگر برخی از این دلایل برایتان آشنا بود، خود را سرزنش نکنید. فقط بدانید که لیاقتتان بیشتر بوده و عهد ببندید که برای بهتر بودن تغییر نمایید.

 

 

1- اگر فکر کنید که عشق هرگز شما را پیدا نخواهد کرد، چنین نیز خواهد شد بسیاری از زنان ناامیدیهای رومانتیکشان آنها را متقاعد نموده که برای اینکه مورد محبت و توجه دیگران قرار بگیرند، به صورت ذاتی چیزی درونشان وجود ندارد. آنها مثلا میگویند: "کی حاظر میشه با من ازدواج کنه؟ مطمئنم که تا آخر عمرم تنها میمونم."

 

بطور واضح چنین زنانی همانند من و شما شایسته و سزاوار عشق هستند. ( بله، ما سزاواریم!) اما آنها دارای مشخصه ای ترسناک می باشند که می تواند برای سالهای متمادی باعث تنها ماندنشان گردد: "پیشگویی کامبخش." یعنی مسئله ای واقعیت می یابد چون مردم  انتظار واقعیتش را داشته و بگونه ای رفتار میکنند که باعث اتفاق افتادن آن گردد. پیشگویی کامبخش مسری نیست اما سبب میگردد تا ارتباطات بالقوه به سویی مخالف بحرکت درآیند. آن یک بیماری موذی است. بطور فیزیکی، بیمار را دست نخورده باقی میگذارد. اما هر قدر فردی بیشتر بگوید، "من هرگز عشقی نخواهم یافت،" احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش میابد. بطور متضاد، هر اندازه افق دیدگاه کسی روشنتر باشد -- " من چنان آدم شاداب و با طراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد" -- پیشگویی آینده رومانتیک او نیز روشنتر خواهد بود.

 

اگر شما جزء کسانی هستید که افکارشان از دریغ و افسوس پر شده است،دست بکار شوید: مجله ای تاسیس کنید. هر روز چیزی دوست داشتنی درمورد خودتان بنویسید. این کار به مرور زمان آسان تر خواهد شد. حتی می توانید با برخی از دوستان نزدیک یا اقوام خود هم فکری نمایید تا آنها بتوانند دلایلی که فکر می کنند باعث خوشبختی یک مرد با داشتن شما میگردد را بیان نمایند. علت این تقاضای خود را برای آنها بیان کنید، آنها نیز احتمالا از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد. هرگاه فکری منفی در شرف حمله به ذهنتان قرار گرفت، آنرا با فکری مثبت جایگزین نمایید.

 

 

2- ایده بد بودن همه مردان را لگد کوب نکنید

 

خبر خوب: نسل مردان خوب منقرض نشده است. آنها هنوز بطور وسیع یافت میشوند. نکته این است که بیاموزید یک مرد شایسته را هم تشخیص دهید و هم بخواهید. سحر یکی از دوستان من میگوید: "چندین سال جذب مردانی میشدم که ماموریتشان اذیت کردن من بود. از زد و بندهایشان معلوم بود. وقتی میگفتند با من تماس میگیرند هیچگاه این کار را انجام نمیدادند، مرتب دروغهای احمقانه به هم میبافتند، می گفتند که مرا دوست دارند بعد به سراغ زنان دیگر می رفتند. حتی یکی از آنها می خواست بهترین دوست من را از راه بدر کند." سحر مرتب سرزنش میکرد که رابطه هایش مملو از تقلب و فریبکاری بوده است: هیچ مردی نمی تواند خوب و با وفا باشد. تا اینکه او در مراسم عروسی دختر عمویش شرکت کرد. او گفت: "سامان، داماد عسل، بهترین مرد دنیاست او حتما عسل را خوشبخت و برای خوشحال کردن او زندگی خواهد کرد. وقتی برق شیرین و دوست داشتنی چشمان سامان را دیدم، با خودم عهد بستم که روزی با مردی آشنا شوم که همانند گنجینه به من نگاه کند."

 

سحر وقفه ای در روابط خود ایجاد نموده و درباره وسواس فکریش نسبت به مردان بد کمی به تفکر پرداخت. او میگوید: "پدرم  آدمی خوشگذران و به عنوان یک شوهر و یک پدر سرد و بی مسؤلیت بود. وقتی 10 سال داشتم ما را ترک کرد. بعد از آن گه گاهی که او را میدیدم، برای جلب توجه او چرخ و فلک میرفتم. وقتی برای داشتن دوست پسر به اندازه کافی بزرگ شدم، بصورت مجازی با افرادی ارتباط برقرار می کردم که دارای اخلاقیات پدرم بودند. زمانیکه به خودم آمدم و فهمیدم که چه کاری دارم انجام میدهم، با مردانی روبرو شدم که آنچنان هم زرق و برقی و غیر قابل اطمینان نبودند."

 

امروز سحر نامزد دارد -- شخصی هم تیپ سامان. او میگوید: " نمیتوانم باور کنم که آن همه وقت را با مردانی تلف کردم که همانند یک شیء بی ارزش با من رفتار میکردند. اما ارزش آن را داشت، چون فکر میکنم در نهایت به من آموخت که قدر یک مرد خوب را بطور حقیقی بدانم."

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 5 اشتباه زنان که باعث تنها ماندن آنها ميگردد


:: موضوعات مرتبط: پنج اشتباه زنان که باعث تنها ماندن آنها ميگردد , ,



4هفته اول آشنايي دوران نامزدي
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 176
نویسنده : محمدرضا علی اکبری

دیگر از این بدتر نمی شود. احساس مریضی می کنید، نمی توانید لب به غذا بزنید و نمی دانید که چه احساسی دارید و به چه فکر می کنید. اما فکرتان خیلی مشغول است. یک لحظه خوشحالید و یک لحظه ناراحت، احساس آشفتگی و بی ثباتی میکنید. چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ چهار هفته ی اولی است که با شوهر آینده تان قرار ملاقات گذاشته اید.

 

اولین چیزی که ممکن است قبل از یک قرار ملاقات اتفاق بیفتد، احساس آشفتگی و وحشت است. ممکن است تا به حال برای یافتن مرد ایده آل خود با افراد زیادی قرار ملاقات داشته باشید، اما هر بار این احساس رخ می دهد. بعد از قرار، با اینکه همه چیز عالی و خوشایند بوده باز ممکن است دچار این احساس شوید، چون اینجاست که مجبور می شوید در مورد این موقعیت و فرد مزبور کمی فکر کنید. باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید با این فرد ادامه دهید یا اینکه همه ی وعده هایی را که شب گذشته با طرف داشته اید را امروز صبح فراموش کرده اید و نمی خواهید ادامه دهید. این مسئله برای همه ی ما اتفاق می افتد. همه ی ما در چنین موقعیت هایی احساس آشفتگی می کنیم.

 

برای بسیاری از افراد، روز های بعد از قرار روزهای فوق العاده ای هستند. احساس جذابیت و علاقه می کنید و احساس می کنید که کسی هست که دوستتان می دارد و برایش جذابیت دارید. اما ممکن است در قرار دوم به این نتیجه برسید که کاملاً در اشتباه بوده اید و احساستان درست نبوده است. پس از اتمام قرار ملاقات دوم، باز احساسا فوق العاده ای به شما دست می دهد چون این بار دیگر آزمایشی واقعی بوده است و یکدیگر را دقیق تر مورد بررسی قرار داده اید. وفاداری ها ،قوه ی تعقلتان و جنبه های دیگر شخصیتیتان مورد آزمایش قرار می گیرد. تا این مرحله شما نباید هیچگونه رابطه ی فیزیکی با فرد داشته باشید.

 

بعد از قرار ملاقات دوم اگر واقعاً به این فرد علاقه مند شده باشید، احساس اضطراب و نگرانی خواهید داشت-- نگرانی برای از دست دادن این فرد. یا ممکن است این نگرانی به خاطر این باشد که فکر می کنید برای علاقه مند شدن عجله کرده اید و دوست دارید که از این مسئله خلاص شوید. اینجاست که ممکن است یک آینده ی ایدآل، دچار فاجعه و مصیبت شود. دست از نگران بودن بردارید و بگذارید که زندگی مسیر همیشگی اش را طی کند. خونسردیتان را حفظ کنید، هیچ جای نگرانی نیست. و در هیچ کار هم عجله نکنید.

 

از طرف دیگر ممکن است هنوز مطمئن نشده باشید که با این فرد صمیمیت برقرار کنید یا خیر، اما باز هم نگران نباشید. جذابیت روزهای اول آشنایی با یک فرد در همین است. در یک رابطه ی طولانی مدت، این روزها دیگر تکرار نمی شوند، پس سعی کنید که تا می توانید از این جو لذت ببرید. لزومی ندارد که یک رابطه ی جدیدی حتماً به ازدواج ختم شود. دیگر چنین طرز فکری نداشته باشید و از قرارهایتان نهایت لذت را ببرید.

 

تردیدهای زیادی در روزهای اول آشنایی وجود دارد، مثل اولین برخورد، اینکه سر قرار بروید یا نه، اینکه تلفن کنید یا نه، چه می شود اگر او سر موقع به شما تلفن نکند و...همینطور جلو می رود و هر روز تردیدها و دوراهی های جدیدی برایتان پیش می آید مثل اینکه، او را برای صرف قهوه دعوت کنید یا نه، اینکه با او به سینما بروید یا نه، اگر احساستان نسبت به او بیشتر شد چه کنید و....باز هم چیزی که به شما کمک میکند تغییر طرز فکرتان است، باید بگذارید زندگی روال عادی خود را طی کند، نباید نگرانی در مورد چیزی به خودتان راه دهید. شما زندگی همیشگیتان را داشته باشید، سر موقع همیشگی به باشگاه بروید، کارهایتان را انجام دهید و نگذارید که زندگیتان از مسیرش منحرف شود.

 

وقتی دیر به دیر قرار ملاقات داشته باشید، آن انرژی لازم برای پیشبرد یک رابطه وجود نخواهد داشت. باید از همه فرصت هایتان استفاده کنید و با فرد مورد نظر بگذرانید. اگر فردی را واقعاً دوست داشته باشید، طبیعتاً می خواهید همیشه با او باشید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید و عاشقش شوید. برای این منظور باید قرار ملاقات هایتان را بیشتر کنید تا صمیمیت بین شما بیشتر شود و گرنه فقط وقتتان را تلف کرده اید.

 

اولین چهار هفته زمان مهمی است چون در این دوران است که همدیگر را خواهید شناخت. اگر بتوانید این دوران را به خوبی پشت سر بگذارید، حتماً خواهید توانست رابطه ی محکمی ایجاد کنید. به عقیده ی من بهتر است از هر گونه رابطه ی جنسی در این دوران و تا قبل از ازدواج خودداری کنید. این دوران فقط دوران آشنایی است و اینکه ببینید از هر لحاظ با هم سازگاری دارید یا خیر. دوران پر خاطره ای خواهد بود، پس سعی کنید بهترین استفاده را ازاین دوران ببرید.

 

ممکن است احساس بی ثباتی و آشفتگی کنید، اما همه ی ما وقتی به گذشته نگاه می کنیم تا ببینیم عاشق شدنمان چه روندی داشته است، یاد چهار هفته ی اول آشنایی می افتیم. سعی کنید این چهار هفته را به قشنگ ترین حالت ممکن بگذرانید .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 4هفته اول آشنايي دوران نامزدي


:: موضوعات مرتبط: هفته اول آشنايي دوران نامزدي , ,



3 مشکل اصلي روابط: پول، سکس و فرزند
نوشته شده در یک شنبه 28 / 11 / 1390
بازدید : 90
نویسنده : محمدرضا علی اکبری


 

یکی از بزرگترین جدال های زندگی بر سر موضوعاتی نظیر پول، سکس، و بچه هاست. از آنجایی که این مقوله ها جزء مواردی هستند که احساسات افراد را بیش از پیش تحریک می کنند، شاید کمتر کسی بتواند در مورد آنها به راحتی و بدون جر و بحث صحبت کند. البته این امر در حالی است که نه تنها شما می توانید از بروز هر گونه نزاع و جر و بحث خود دداری کنید، بلکه می توانید به وسیله آنها ارتباط خانوادگی خود را نیز بهبود بخشید. اگر در مورد این موارد دیدگاههای واقع بینانه ای داشته باشید، به راحتی می توانید از هر گونه درگیری و مشکلی در روابط خود جلوگیری نمایید.  پول، سکس ، و فرزند از جمله منابع ایجاد مشکلات بسیار زیادی به شمار می روند و در هر رابطه ای می توان آنها را به وضوح مشاهده کرد؛ بنابراین می توان پیشنهاد کرد که باید زمانیکه این مسائل در زندگی مطرح می شوند با اندکی احتیاط با آنها برخورد کنیم.

 

پول یکی از منابعی است که فشار و استرس بیش از اندازه ای را ایجاد می کند و باعث بروز اختلاف نظر در روابط می شود. بسیاری از زوج ها در مورد مسائل مالی با یکدیگر مشاجره می کنند و این کشش های ابدی سبب می شود که اضطراب و استرس بیش از اندازه ای در روابط ایجاد شود. یکی از راههایی که می توان تنش های مربوط به مسائل مالی را کاهش داد، این است که هر دو نفر باید در بحث مربوط به مسائل مالی شرکت فعال داشته باشند. اگر هر دو نفر از منابع مالی که در اختیار آنها قرار گرفته آگاه باشند و از مخارج و هزینه های ماهیانه نیز خبر داشته باشند، می توانند درک بهتری از اینکه از نظر اقتصادی در کجای کار هستند داشته باشند. در این حالت اگر هم مشکلی ایجاد شود، هیچ یک از طرفین با این حساب که هیچ گونه پشتیبانی ندارند، خلع سلاح نخواهند شد. یکی دیگر از مسائلی که دارای اهمیت ویژه ای می باشد این است که هر دو نفر باید در مورد تصمیمات مالی پر اهمیت با یکدیکر مشورت کرده و جویای نظریات یکدیگر بشوند. با این روش خیال هر دو نفر راحت می شود و در تصمیم گیری نظریات، عقاید و احساست هر دو نفر در نظر گرفته می شود. در چنین صورتی زوجین تصور می کنند که مانند یک تیم هستند و باید دوشادوش هم عمل کنند؛ اما از سوی دیگر اگر یکی از زوجین بدون مشورت کردن با دیگری خرید بزرگی را انجام دهد با این کار خود به رابطه آسیب می رساند چرا که طرف دیگر احساس می کند همسرش به او اهمیت نداده و به همین دلیل احساس آسیب دیدگی و لطمه خوردگی بسیار زیادی پیدا می کند. زمانیکه زوجین مسئولیت های اقتصادی را با یکدیگر در میان می گذارند، در مقایسه با آن زمانی که اینگونه مشکلات را با یکدیگر در میان نمی گذارند، مشکلات کمتری برایشان به وجود می آید.

 

سکس هم می تواند یکی از منابع ایجاد مشکل در روابط باشد.

 

رابطه جنسی بیش از اندازه، نبود آن به میزان کافی و یکنواختی، جزء شکایت های رایج هر رابطه ای هستند. با برنامه ریزی در این مورد می توان جلوی تعداد بسیار زیادی از این نزاع ها را گرفت. شاید کمی این کار به نظر غیر رمانتیک برسد، اما باید حقیقت را پذیرفت و قبول کرد که این کار مثمر ثمر واقع خواهد شد . در واقع فرزندان و مشغولیت های دیگر زندگی گاهی اوقات وقتی برای انجام این کار برای خانواده ها باقی نمی گذارند و تنها در صورتی می توانید این نیاز را برآورده کنید که از پیش برای آن برنامه ریزی کرده باشید. برنامه ریزی خانواده ها را خاطر جمع می کند که به هر حال این کار را هر چند وقت یکبار انجام می دهند و دیگر اینطوری نیست که این نیاز آنها مجبور شود دست به سینه به صندلی خود تکیه بدهد و ببیند که ضروریات دیگر زندگی یکی پس از دیگری جای او را می گیرند. یکی دیگر از شکایت های رایج تجربه سکس روتین، یکنواخت، و خسته کننده می باشد. می توانید برای جلوگیری از این مشکل نیز هر چند وقت یکبار چیزهای جدید ی را امتحان کنید. یکی دیگر از روش هایی که در این مورد جواب می دهد این است که در مورد مسائلی که در رابطه جنسی دوست میدارید و هچنین در مورد مسائلی که تمایلی به انجام آنها ندارید، با شریک زندگی خود صحبت کنید و او را نیز تشویق کنید که در مورد تمایلات دوست داشتنی و نداشتنی اش با شما با روی باز صحبت کند. سکس بخش سالم و ضروری هر اتباطی به شمار می ورد اما در عین حال می تواند یکی از مباحث مشکل زا در هر ارتباطی باشد البته اگر به درستی هدایت نشود.

 

فرزندان نعمت های خداوند هستند، اما به هر حال می توانند به عنوان منبع مشکلات بسیار زیادی در روابط به شمار روند.

 

یکی از مباحثی که در مورد فرزند باعث ایجاد مشکل می شود، این است که آیا هر دو نفر تمایل به بچه دار شدن دارند و یا خیر. اگر تنها یکی از طرفین دوست داشته باشد که بچه دار شود و دیگری تمایلی به این کار نداشته باشد، آنوقت است که خانواده یکی از بزرگترین منابع مشکلات را تجربه می کند. اگر هر دو طرف آمادگی قبول تعهد بچه دار شدن را ندارند، بهتر است طرف دیگر هم کوتاه بیاید و تا زمانیکه هر دو نفر این آمادگی را پیدا کنند می بایست دست نگه دارند. اگر  در حال حاضر در رابطه باز هم فرزندانی وجود داشته باشند، باز هم ممکن است از جنبه های دیگر برای شما مشکلاتی را ایجاد نمایند. در این زمینه جر و بحث در زمینه آموزش تکنیک های نظم و انظباط میتواند برای خانواده ها مشکل ساز جلوه کند. پدر و مادر ممکن است هر یک، نمونه های تعلیمی مربوط به خود را داشته باشند و بخواهند همانی را که خودشان تصور می کنند صحیح است، به کودک آموزش دهند که با این وجود نیز باز هم نه تنها رابطه دچار مشکل خواهد شد، بلکه کودک هم آسیب می بیند و دچار اغتشاش می شود. برای اینکه بتوانید از جنگ و نزاع در مورد بچه ها خودداری کنید پیش از هر چیز باید با همسرتان به این نتیجه برسید که شما در قبال کودکانتان مسئول هستید و باید تعهداتی را اجرا نمایید و هر دو نفر باید دست در دست هم در تربیت فرزندان نقش خود را ایفا کنید.

 

پول، سکس و فرزند از جمله مواردی هستند که بیشتر اوقات موجب بحث در میان خانواده ها می شوند. اما اگر خانواده ها یاد بگیرند که چگونه باید با این موارد کنار بیایند آنوقت هر یک از این موارد مشکل زا خود می تواند موجبات شادی و خوشحالی خانواده را فراهم آورد. از جمله نکاتی که همواره باید به یاد داشته باشید این است که نباید هیچ گاه عقاید خود را به دیگری تحمیل کنید و همیشه سعی کنید که پیش از این که مشکلی ایجاد شود در مورد آن بحث و گفتگو نمایید و بدون شکایت کردن رسیدن به موفقیت در رابطه را راس اهداف خود قرار دهید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 3 مشکل اصلي روابط: پول، سکس و فرزند

 


:: موضوعات مرتبط: سه مشکل اصلي روابط: پول، سکس و فرزند , ,